الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

موسسه زبان جدید

1392/8/9 11:24
نویسنده : مامان
706 بازدید
اشتراک گذاری

یکشنبه من و بابا برای انجام یکسری از کارهای پایان نامه م رفتیم گنبد و شما موندی خونه باباجون ایناقلب مسیر جنگل خیلی خوشگل شده بود درختان با برگهای رنگی ِ پاییزی یک حس عاشقانه و ناب رو درونمون زنده کرده بودن و بعد ِ مدتها یه عاشقانه دونفره با هم داشتیم و کلی یاد ایام کردیم و عاشقانه هامون زنده تر شدقلب

اما ناگفته نماند که آخر همه حرفهامون هم به تو ختم میشدقلب به تو که ثمره عشقمون هستی و بی نهایت دوستت داریمقلب

(دوربین همراهم نبود و بدلیل مشابهت زیاد این عکسها با مناظری که دیدیم، عکسها رو از وبلاگ دوست عزیزم فرشته جان دانلود کردمقلب)

 گنبد یه بازار روز داشت ، بعد از اتمام کار ِ پایان نامه م که یک ساعت طول کشید رفتیم اونجا و خرید کردیم که سه ساعت طول کشید!زبان

================================

دوشنبه شب سر زده رفتیم آَشخانه خونه مادرجون مهریلبخند خیلی از دیدنمون خوشحال شدقلب

=================================

راستی بالاخره تصمیم بر این شد که موسسه زبانت رو عوض کنیم و تو موسسه فرزانه ثبت نامت کردیملبخند ظاهراً جای خوبی دیده میشه و دیروز اولین جلسه بود که رفتی کلاس(البته سه جلسه از ترم ، گذشته و تیچرتون قراره با تو بیشتر کار کنه تا به بقیه بچه ها برسی)

کتابهای این موسسه تاینی هستش

در بدو ورود به موسسه گفتی من نمیام اینجا! اینجا که کلاس زبان ِ من نیست؟!قهر ( به یادِ موسسه قبلی که انصافاً ازش راضی هم بودیم و فقط بخاطر مکانش مجبور به تعویض موسسه شدیم)

اما تا تیچرتو دیدی سریع رفتی سمتش و باهاش دوست شدی و رفتی کلاسبغل

این موسسه محیط گرم و دلنشینی داره ،تمام کلاسها موکت هست و میز و صندلی نداره و رو زمین و همچنین از طریق بازی و سرگرمی و نمایش و تئاتر و کاردستی  زبان رو آموزش میدنلبخند فکر میکنم جالب باشهچشمکو بچه ها یادگیریشون بیشتر باشه و کاربردی تر آموزش ببیننلبخند

الینا تو کلاس زبان در حال خمیر بازی و یادگیری رنگهالبخند

الینای ذوق زده بعد از تحویل گرفتن کتابهای tiny talkقلب

یه مامان هم با پسرش طاها اومده بودن که پسرش خیییییییییییییییییییییییلی شیطون بود و اصلا دلش نمیخواست تو کلاس بمونه و مامانش به زور و اصرار میفرستادش تو کلاستعجب ازش پرسیدم سن طاهارو؟ گفت 3/5 تقریبا همسن شما بود....بهش گفتم وقتی دوست نداره چرا بزور میارینش کلاس؟آخه ممکنه نتیجه عکس بده و کلاً از زبان بدش بیاد! و اینکه هنوز زوده واسه آموزش زبانش؟! بهش گفتم منم الینارو فقط بخاطر اینکه خودش خیلی دوست داره و با اشتیاق میاد میارمش کلاس اگه حتی یه درصد حس کنم خسته شده یا دوست نداره امکان نداره بیارمش کلاس!

طاها خیلی ناز و دوست داشتنی و باهوش و البته بسیاااااااااااااااااااااااااااااار شیطون بود و خیلی حیفم اومد که مامانش جلوی کنجکاوی ها و شیطنتهای شیرینش رو میگرفت و مجبورش میکرد که بشینه تو کلاسی که هیچ علاقه ای بهش نداره ! متاسفانه اینروزها کلاس زبان رفتن و آموزش خوندن و نوشتن قبل از مدرسه ،  تبدیل شده به مقوله  چشم و همچشمی!!! و بدون اینکه به علایق بچه ها توجه کنن فقط میخوان از قافله عقب نمونن !!! متفکر

مدتیه از رو تبلیغات تی وی گیر دادی که من بالا بالا میخوام! اما من تا حالا مقاومت کردم و نخریدم واست! چون معتقدم هر چیزی رو باید به وقتش یاد بگیری عزیزم و سیستم آموزشی کشور ما هنوز پاسخگوی بچه های باهوش و اونایی که زودتر پیش میرن نیست و خیلی هاشون تو مدرسه سرخورده میشن و ممکنه نتیجه عکس هم بگیری ! البته همه اینا نظر شخصی ِ منه و هیچ پایه علمی نداره !خجالت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (34)

مامي كيانا
9 آبان 92 11:41
دقيقا من هم با بالا بالا با كيانا همش كل كل دارم وقتي تبليغات پخش ميشه ميگم خدايا بالا بالا نيا
آخه من هم دقيقا با ذهنيت شما موافقم من نميدونم بچه ها بدون يادگيري حروف و صداها و آواها كه خيلي مهمه حفظ كردن بعضي كلمات بصورت طوطي وار چه مزيتي ميتونه داشته باشه براي بچه ها
اين شركتها هم فقط به فكر سود خودشون هستن تا توي اين بازار درهم و برهم يه چيزي بهشون بچسبه

دقیقا با نظرت موافقم مونا جوناین روش فقط طوطی وار هستش و بعید میدونم متخصصین تاییدش کنن!
مامي كيانا
9 آبان 92 11:45
حيف شد كه به خاطر مسير، كلاس الينا جون رو عوض كردي
خوب خدا رو شكر كه با تيچرش رابطه برقرار كرد
چه محيط جالبي
من نديدم تابحال البته تو ساري كانون زبان خيلي معروفه و همه خواهرزاده ها و برادرزاده هام ميرن
تو تابستون مربي مهد كيانا باهاشون چندتا لغت كار كرد خوب ياد گرفت ولي رو اين كه بفرستمش كلاس زبان يا نه مردد هستم
مهد هم كلاس فوق العاده گذاشتم به مربيشون گفتم آزمايشي تو كلاس بشينه اگه دوست داشت ادامه بده
ولي اينكه زوركي بچه ها رو بشوني سر كلاس قطعا نتيجه معكوس ميده
تعجب مي كنم از مامان طاها جون كه بدون اينكه علاقه پسرشو درنظر بگيره سر كلاس ز.وركي بچه شو نشونده


آره واقعا حیف شد چون راضی بودیم از موسسه ش اما مونا جون جای جدیدشون خیلی بد مسیره و اصلا جای پارک واسه ماشین نداره و این روزها هم هوا خیلی سرد شده و باید یه مسافت طولانی الینا رو پیاده میبردیم یا بغلش میکردیم که خیلی سخت بود واسمون!
آفرین مونا جون اول باید ببینیم بچه دوست داره کلاس بره یا نه؟ طاها هم نه اینکه زیان رو دوست نداشت اتفاقا کلی کلمه انگلیسی بلد بود اما کلاس اومدن و یه جا نشستن و تو قید و بند بودن رو دوست نداشت!
مامي كيانا
9 آبان 92 11:48
واي اونقدر درگير كلاس زبان شدم كه.....
عشقولانه رو داشته باش
به به
عجب منظره اي مگه ميشه وسط اين جاده باشي و ياد ايام نكني
دقيقا نميدونم چرا آخر همه اين حرفها و بحث هاي شيرين ختم ميشه به اين وروجكها اصلا اگه آخرش يادي ازشون نكنيم عذاب وجدان ميگيريم

واقعا خوش به حالتون که شمال هستین و همیشه این مناظر رو میبینید مونا جون
جداً چطور میشه که آخرش همش به این وروجکها ختم میشه واقعاً ؟!!!
مامان سام
9 آبان 92 13:13
قربون دخترم برم با اون علاقه ش.چه خوب که اینقدر علاقه نشون می ده
مامانی کلاس هایی که موکت دارند خوبه ولی نه همیشه.چون این جور مکان ها دیر به دیر نظافت می شن و میکروب ها رو مدت زیادی تو خودشون نگه می دارن.منم تو این جور محیط ها کار کردم تجربه شو دارم
عسلی باهوشم رو یه عااااااااااااااااااااالمه ببوسین

ممنونم عزیزم
بله واقعا حق با شماست
تا ابددونفره
9 آبان 92 15:34
سلام به دوست نازنینمبه به چه جای باحالو رمانتیکیواقعا جون می ده برا عشقولانه در کردنحق دارین خوبخدا روشکر که کا پایان نامت تموم شدو یکی از کارات کم شد بهت تبریگ می گمبازار تو اینجای با حال چه حالی می دهموسسه جدید الینا جون مبارک باشه خوب کاری کردینچه کلاس باحالی دارن تا حالا این مدلی ندیده بودمعزیزم چقدر ذوقش باحالهماشالا الینا جون بهش نمی یاد سه ساله باشه هزار ماشالاراستس بالا بالا چی هستشعزیزم منم با نظرت موافقممتاسفانه همه چی چشم وهم چشمی شدهاخر هفته خوش بگذره عزیزم

سلام به نسترن عزیزمممنونم نسترن جون اما فعلا کارهای پروپزوال تموم شد و پایان نامه تازه شروع شدانا خب اصل کار همون پروپزالهوای این هفته دفاع پروپزال هم دارم خیلی هم استرس دارم لطفا برام دعا کن دوست جونی امیدوارم کیفیت این موسسه هم مث موسسه قبلی ش باشه ظاهر امر که خوبه تا ببینیم چی میشه؟ممنونم نسترن عزیزم
بالا بالا یه مجموعه ست که به بچه ها قبل از مدرسه خوندن و نوشتن رو آموزش میده ! من حتی با نحوه تبلیغاتش تو تی وی مخالفم چه برسه به خودش! خیلی مسخره ست یه بچه کز کرده یه گوشه و ناراحته مامانش میاد میگه چی شده؟ بچه هه میگه دوستام همه بلدن بخونن!!!! اما من نمیتونم چون بالا بالا ندارم!!!!!!بعد مامانه میره واسش میخره!!!!!!!
مامان آینده یه فسقلی
9 آبان 92 18:05
سلام عزیزم
منو ببخش... فعلا فقط تونستم عکس ها رو ببینم، عجب منظره هاییی...
به به

کلی دلتنگ ِ خودتو دختری و نوشته هات بودم...

ببخشید که زود باید برم...



خیلی دوستت میدارم و ممنونم از بات مهربونی هاااتتتتت




سلااااااااااااااااام به به ببین کی اومده؟خوش اومدی عزیزمسفر خوش گذشت؟
فرزانه مامان آرین مهر
10 آبان 92 5:51
سلام محبوبه جون انشالله که همیشه لحظات عاشقیتون وعشق پاکتون بر قرار باشه وثمره عشقتون تندرست وسالم
مبارک کلاس جدید الینا جون انشالله که هر روز موفق تر از دیروز باشه دختر باهوش
ببخشید این بالا بالا چیه ؟

ممنون فرزانه جون
بالا بالا یه مجموعه ست که آموزش خوندن و نوشتن به بچه ها میده یه چیزی تو مایه های همین بن بن بن و این چیزا البته بد نیستا اما خیلی اپیدمی شده و من با نحوه تبلیغش مخالفم که ینی اگه بچه ای اینو نداشته باشه سرخورده میشه و از دوستاش عقبه!!!!!!!
مریم مامان سروش
10 آبان 92 15:17
البته بنظرم همه اش هم این نیست. مثلاً مامان بچه می دونه بچه از سر وابستگی به مادر توی کلاس نمیره یا از سر بی علاقگی!

اتفاقا مریم جون این آقا طاها کلی باهوش بود و حدود 50 تا کلمه انگلیسی حفظ بود و مامانش میگفت به زبان خیلی علاقه داره اما به کلاس اصلا علاقه نداشت ما به مامانش پیشنهاد دادیم فعلا خودش تو خونه باهاش کار کنه تا کمی بزرگتر شه و به کلاس هم علاقمند بشه...آخه هر ترفندی زد طاها بره کلاس اون مدام میگفت نه ! دوست ندارم! میخوام پیش تو بمونم! میخوام اون کلاس دیگه رو ببینم!میخوام برم حیاط بازی کنم! و........ینی دوست نداشت تو قید باشه و یه جا بشینه بس که ماشاله شیطون و باهوش و کنجکاو بود
خواهر فرناز
10 آبان 92 16:41
محبوبه جونم
آفرین درست میگی نباید سریع هر چی را تبلیغ میکنند وبچه ها میخوان بخرین
من میگم اگه خوب بودند این قدر تبلیغ نمیکردند که بخریم یکی دوبار برای آشنایی فقط همین
تجربه خودم برای فرناز از بچگی بن بن بن خریدم چون خیلی علاقه داشت ودوست داشت ولی فقط عشق میکرد کارت ها را به هم بریزه وهیچ آموزشی را گوش نمیداد مامان وبابا هم گفتند ولش کن نمیخواد بچه خودش میره مدرسه یاد میگیره چرا به زور میخوای یادش بدی حالا موقع بازیه که این فرصت را ازش نگیر ماهم اجابت کردیم
سرت درد اومد ببخشید
عکسا هم خیلی قشنگ بودند
جالب بود روی زمین درس بخونند

ممنون که از تجربه خودت گفتی عزیزم آره در همین حد که با تصاویرش آشنا بشن خوبه نباید بهشون فشار بیاریم
مرسی عزیزم
مارال - مامان روشا
10 آبان 92 18:37
وای خدای من عجب جای زیبایی خوش به حالتون که وقت دونفری دارید اون هم برای همچین جایی

چه جالبه کلاسشون ایده ی خوبیه که میز و صندلی نداره و بچه احساس راحتی میکنه

دقیقن درسته نباید به زور به کاری وادارشون کنیم باید اشتیاق داشته باشند

این فلش کارتها و وسایل کمک آموزشی جدید همشون مثل هم هستند ما برای روشا کودک نخبه رو گرفتیم فقط بخاطر اینکه با تصاویرش آشنا بشه دقیقن ما هم بر همین عقیده ایم که هر چیزی به موقعش


البته واسه کارهای پایان نامه م رفتم و توفیق اجباری شد که این مناظر زیبا رو ببینیم مارال جون

بله صرفا برای آشنایی خوبه نه اینکه بهشون تحمیل شه




مامان بابای الیسا
10 آبان 92 23:19
کلاس جدیدت مبارک عزیزم محبوبه جون منم باهات موافقم آخه تا دوست نداشته باشن که براشون لذت بخش نیست تازه زده هم میشن. به به پس یاد گذشته ها میکنین اونم تنهایی همیشه انشالله خوش و خوشبخت کنار هم باشید دوست عزیزم

ممنونم الهام جونیِ
مانی محیا
11 آبان 92 8:05
سلام ای عشقولانه ها... ای همسفران جاده شمال. کله صبحی منو یاد وطن انداختی تو شهر غریب. این درسته؟؟؟ فیلبند خیلی به بابل نزدیکه و ما همش میریم. خیلی زیباست خیلی...
آفرین به دختر باهوش و عجول در یادگیری. من از کارهای مامان طاها اصلا خوشم نیومد. خداییش دیدین تو این تهران به این بزرگی که همه امکاناتی هست حرف از کلاسهای مختلف واسه محیا بزنم؟؟؟؟ فعلا بگردن و خوش باشن.. الینا گلی هم تو کاراش موفق باشه...

بابا شما که هر هفته اونجایی مریم جون
به نظر من هم تا خودِ بچه نخواد و مشتاق نباشه نباید بفرستیش کلاس.ممنون مریم جونی
مامی کوروش
11 آبان 92 8:47
چه عکسهای خوشگلی اند . اخی دلم شمال خواست خو !!!
اوه چه استیودنت جدی هستند الی خانوووم .
باهات موافقم محبوبه جون ، واقعا اگر لازم بود بچه از صفر ماهگی الفبا رو یاد بگیره چرا همه مدارس دنیا از شش تا هفت سالگی باید شروع بشه ؟!


باز خوش به حالتون کلاً شمالی هستین و هر وقت اراده کنین اونجایین!
دقیقا!!!!
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
11 آبان 92 10:12
سلام عزیززززززززززم صبح زیبای پائیزی شما هم بخیر


سلام مهربون
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
11 آبان 92 10:19
به سلامتی چه حالی میداده این سفر واقعا حق با شماست از وقتی این وروجکها سر و کلشون پیدا شده آرزوی یه سفر دوتایی به دلمون مونده
البته نا گفته نماند خدا رو شکر میکنم به خاطر وجود ِ دختر قشنگم که با اومدنش رنگ و بویی دیگه به زندگیمون داده ولی دیگه خودت میدونی که آزار و اذیت هایی که بین راه دارن هی مرتب بخان برن w,c نق بزننو میگم
رفتی بازار خوب کردی حالا چی خریدی احتمالا بیشترش مال الینا جون بوده یا نه
چه کلاس باحالی اتفاقا بچه ها اینجوری راحترن یا تکیه میدن یا دراز میکشن چه ذوقی هم کرده وروجک

به نظر من هم هرازگاهی لازمه این خلوتهای دو نفره
نه اتفاقا برای الینا فقط یه عروسک و یه شلوار خریدم بیشتر واسه خونه خرید کردم
آره از این لحاظ خیلی خوبه چون نشوندن بچه ها رو صندلی اونم یک ساعت و نیم کار سختیه!

تا ابددونفره
11 آبان 92 10:26
سلام عزیزمصبح شنبت بخیر و شادیخوب خدا رو شکر که اصل کاریش تموم شدنگران نباش دوستم شما از عهده اش خوب بر می یای می دونمواقعا چه داستان زشتی داشت این تبلیغه
می بوسمت


سلام به دوست جونی ِ خودمممنون از قوت قلبت عزیزم آره واقعا تاسف باره!
مامان احسان
11 آبان 92 10:27
سلام عزیزم .خدا رو شکر که کارهای پایان نامه ات هم انجام شد به سلامتی. الیناجون موفق باشی خاله

سلام معصومه عزیزم.ممنون عزیزم البته کارهای پایان نامه م تازه شروع شده...
مامان آینده یه فسقلی
11 آبان 92 11:38
سلاااااااااااااااااااااااااام

حالا کامنت ِ من هیچی، آی پیم چطور؟ اون هم معلوم نبودکه برگشتم یا موندم شیراز؟
شوخیییییییییییییییییییییییی

خیلی دوستت میدارم، باز اومدم خونه داداشی ببینم می تونم موفق بشم و پست جدید بذارم، یا نه؟

فعلا


بابا رفیق تو که میدونی من اصلا این چیزا رو چک نمیکنم
نمیشه کلاً بمونی خونه داداشت و مامان اینا بیان اونجا تورو ببینن؟!
سمانه مامان ستایش
12 آبان 92 2:13
به به چه جای باصفایی بودین و یاد جوونی کردین و بدون الینا خوش گذروندینآره دوست جونم انگار اگه آخرش به این فسقلیا ختم نشه یه جای کار ایراد داره
خوبه پس به هوای کار رفتین اونجا که بازارش هم ببینید
پس بالاخره موسسه زبانش رو انتخاب کردید.از عکسش و فضاش معلومه که جای جالب و خوبیه.بچه ها هم این مدل تدریس رو دوست دارن.انشالا که الینا جونم زود به اینجا عادت میکنه.


واقعا یاد جوونی کردیمبه نظرم هر چند وقت لازمه!
خیلی به خودم خنده م گرفته بود چسبیده بودم به بازار و ول کن هم نبودم با اخم همسر ولش کردما وگرنه یه 5-6ساعتی اونجا میموندم!
مرسی سمانه عزیزم
سمانه مامان ستایش
12 آبان 92 2:21
نمیدونم چه اصراریه وقتی بچه دوست نداره به زور ببرنش یه کلاس که بعدا زده بشهواسه یادگیری زبان هیچ وقت دیر نیست که!
وااااای محبوبه جون از این تبلیغ بالا بالا نگو که کفر منو دراوردهستایش هم همش گیر داده بالا بالا میخوام...بالا بالای من کوووو؟
یه زمانی فقط این تبلیغ ها تو ماهواره بود و میگفتیم واسه پوله و...اما حالا که تلویزیون خودمون اینا رو نبلیغ میکنه و فقط به فکر گرفتن سود از این شرکت های مزخرفه آدم چی میتونه بگهنمیدونم چرا صدای هیچ کارشناس و مسئولی درنمیاد که اینا به درد نمیخوره و فقط بچه رو وقتی باید پر از اشتیاق یادگیری تو مدرسه باشه دلزده میکنه...
از یه طرف هم دل نگرانم که وقتی خیلی از پدر مادرها از این مزخرفات برای بچه شون میگیرن و پز یمدن که بچمون بلده بخونه،پس فردا نکنه بچۀ من تو مدرسه احساس کمبود کنه...
نمیدونم بخدا...متاسفم برای یه سری که فقط و فقط به فکر سود خودشونن نه چیز دیگه...
منم خیلی وقته میخوام این حرفا رو تو یه پست بذارم محبوبه جون ولی فرصت نمیشد.

اتفاقا سمانه جون حق با توئه خیلی ها هم مجبور میشن علیرغم میل خودشون این چیزا رو بخرن چون نگران هستن که بچه شون از بقیه عقب بمونه منطقی هم هست اگه همه بچه ها تو کلاس سطحشون بالا باشه و بتونن بخونن خب بالبطع معلمشون هم کمتر باهاشون کار میکنه و در این بین بچه هایی که آموزش ندیدن ضرر میکنن!!!

مريم مامان كيارش و هلنا
12 آبان 92 10:59
وااااااااي محبوبه جان چقدر پست نخونده دارم برم بخونمشون
اكتيو هستي ها
تو هم كه رمز دار شدي

آره من فوق اکتیوم
رمزو فرستادم واست مریم جون
مادر کوثر
12 آبان 92 12:55


ماشالله هزار ماشالله

آفرین به این نازگل خانوم

موفق باشی جیگر

منم موافق بالا بالا نیستم

ولی کوثر هی میگه بخر


با این تبلیغاتی که اونا میکنن همه بچه ها طرفدارش شدن...
مامان روژینا
12 آبان 92 17:44
ای جانم چقدر دلم برای الینا تنگ شده بود
به به چه منظره ای چه جای باصفایی چقدر دلم گنبد خواست الهی قربون این دخمله بشم با این کلاس زبان رفتنش چقدرم کلاسش با مزه است من تا حالا کلاس این طوری ندیده بودم فکر می کنم ایده جالبیه
محبوبه این بالا بالا هم دردسر شده ها فکر کن روژینا با این سنش وقتی بالا بالا رو نشون میده هی میاد سرشو جلوم تکون میده یعنی مثلا برام می خری ؟ منم هی می گم اره مامان رفتیم بیرون می خرم
ببخشید دوستم که این چند وقت کمرنگ بودم
راستی ما فردا عازم مشهدیم اگر قسمت شدو بجنورد اومدیم حتما بهت می زنگم خیلی دوست دارم ببینمت مخصوصا الینا رو

هی وای من! روژینا هم بالا بالا میخواد؟!!!
وااااااااای چه عااااااالی عزیزم حتما منتظرت هستم بهار جون
مامان محمدرهام جون
12 آبان 92 18:21
ای بابا

چه داستانی شده این پرفسور کردن بچه ها!!!!بچه باید بچگی کنه وبه علایقش برسه

افرین به الینای باهوشم ،خیلی ماهی تو به خدا عزیززززززززززززززم
محبوبه جونم ای کاش همه ی مامانا مثله شما بودن

واقعا اپیدمی شده بدجوری!
مرسی عزیزم لطف داری.همه مامانا خوبن و همیشه میخوان بهترین باشن واسه بچه هاشون سمانه جون
الهه مامان روشا جون
13 آبان 92 2:33
الهی چه عالی بوده پس همیشه یاد گذشته و لحظه های ناب زندگی یه عالمه انرژی مثبت به آدم میده.این وروجکا هم چاشنی حرفا و زندگیمونن خدا همه شونو حفظ کنه.
چه عالی میخوای الینا جونو بذاری کلاس زبان.ایشالا موفق باشی.کتابای تاینی تاک خیلی خوبه.محبوبه جون سعی کن خودت تو خونه نوار یا سی دی شو بذاری که گوشش عادت کنه این خیلی بهش کمک میکنه.
وای امان از این بالا بالا روشا جونم تی وی نمیبینه فقط تبلیغا رو گاها نگاه میکنه تا به بالا بالا میرسه میگه مامان تموم میشه بخر واسم.

الهه جون ولی خودمونیم دیگه بدون وجود این وروجکا یا حرف زدن ازشون تفریح دو نفره هم خیلی نمیچسبه ها!
ای وای پس روشا هم؟! ببین این تبلیغات چه میکنه؟!
مامان آروین
13 آبان 92 21:59
سلام بروی مامان محبوبه مهربون و دختر باهوش و دوست داشتنیه خودم
عزیزم ببخش که یه مدت نتونستم بیام پیش دختر ماهم
خیلی خوشحالم که اینقدر خوب با محیط های جدیدت ارتباط برقرار می کنی آفریم به مامان دانا که همیشه به فکر سلامتی روحی و جسمی دختر گلمون هست و براش بهترینها رو می خواد
عکسهاتووووووووووووووون هم محشره
بوووووووووووووووووووووووووووووس بوووووووووووووووووووووووووووس


سلام نسیم جوناین چه حرفیه عزیزم میدونم سرتون شلوغه راحت باش عزیزم
سعیده ، مامان هومان
13 آبان 92 22:56
ممنون که به ما سر زدید عکسای بسیار زیبایی گذاشته بودید خیلییییییییییی دخمل ناز و دوست داشتنیی دارید خدا حفظش کنه منم با نظر شما کاملا موافقم


علامه كوچولو
14 آبان 92 12:41
سلام ممنونم بابت راهنمايي و تاييد مسئله اتليه
محمدباقر رو چند ماهي مهد نيلوفرانه ميبردم ولي چون توو اخرين مراجعهاي كه به پزشك داشتيم تشخيص دادند كه لوزه سوم داره ترجيح دادم خونه باشه...
واما مسئله بيماري متعلق به پدر خودمه كه به دليل شكستگي لگن و عملهاي متعدد فعلا قادر به حركت نيستند

خواهش میکنم عزیزم
وای لوزه؟پس باید خیلی مراقب باشین سرما نخوره گل پسرمون
خیلی ناراحت شدم برای پدر عزیزتون.انشاله خدا همه بیماران رو شفا بده...
پگاه مامان آرتین
15 آبان 92 10:11
عزیزم عاشقتم ودوست دارم.مامان خسته نباشی امیدوارم هرچه سریعتردفاع کنیبه ما هم سربزنید

ممنونم پگاه جون
علامه كوچولو
15 آبان 92 10:28
ايا به كدامين گناه نظرات تاييد نمي شود؟ما همچنان منتظر معرفي يه اتليه خوووووووووووووب مي باشيم

عزیزم گناه از منه که غیبت داشتم ! و رفتم دانشگاه آتلیه کودک رو از هر کی میپرسم نمیدونه! به نظرم برید آتلیه رامرنگ و کارهاشو ببنید من خوشم اومد اما همونجا ازشون بپرسید که آتلیه کودک کجاست چون همکار هستن شاید بدونن
شهرزاد مامان حسین
15 آبان 92 17:50
چقدر زیبا و رویاییه این جاده.
جاده های شما محاله یادم بره.

اون همه شور و حال محاله یادم بره
علامه كوچولو
16 آبان 92 8:00
سلام صبح شانزدهمين روز از دومين ماه پاييزيتون بخير!
خانوم اجازه رامرنگ كجاست؟

سلام عزیزم صبح زیبای پاییزی شما هم بخیر
چهارراه امیریه ست عزیزم
مامان ایسان
19 آبان 92 9:40
به اسم پایان نامه با کام خرید دیگه باشه باشه بچه رو میذارید میرید ددر دودور
اگه بزرگ شد بهش نگفتم
حالا من خودم ایسانو دیشب گذاشتم خونه مامانم به کسی نگو بعضی وقتها به کمی ارامش احتیاج دارم وگرنه مامان بدی میشم
من حرفت رو قبول ندارما خانومی
اگه بالا بالا نمیگیری و میخوای هر چیزی رو تو زمان خودش یاد بگیره پس کلاس زبان هم نباید ببریش
زبان فارسی رو ول کردی زبان انگلیسی اول میخوای یادش بدی
به نظر من هر دو را کنار هم یادش بده الان دیگه همه همین طور دارن پیش میرن و اگه بچه ای بلد نباشه سرخورده میشه به نظر من با این سیستم اموزشی ما خودمون باید برنامه ریزی کنیم


فرزانه جون در مورد انگلیسی چون خودش خیلی دوست داره میره چون من تصمیم داشتم از 4 سالگی بزارمش کلاس. و اینکه زبان لازمه آخه تو مدرسه زبان رو فقط گرامر درس میدن و مکالمه آموزش داده نمیشه و مسلما مکالمه کاربردی تره ... در مورد آموزش فارسی هم تو پیش دبستانی بهشون یاد میدن و به نظر من خیلی زوده که بخوایم از الان بهشون خوندن نوشتن یاد بدیم
البته میگم اینا نظر شخصی منه و خب هر کسی باید به نسبت شناختی که از بچه خودش داره و همینطور محیط پیرامونش باهاش کار کنه مثلا شما چون شهر بزرگ هستین و تهران بیشتر این چیزا کار میشه خب شاید لازم باشه که آموزشها رو از سن پایین تر شروع کنید

زبان مادری فردا
14 خرداد 93 1:34
کلاس آموزش زبان برای کودکان زیر شش نه تنها مفید نیست بلکه می تواند مضر هم باشد. از طرف دیگر آموزش انبوهی از لغات به زبان دیگر به کودک که معمولا با فلش کارت انجام می شود هم موجب زبان آموزی نمی گردد. بهترین کار پرورش کودک دوزبانه است. یعنی کودک را از طریق کارتون، سخن گفتن، مربی و کارگاههای مادر و کودک، فقط و فقط در معرض زبان دوم قرار بدهیم تا خود زبان دوم را هم مانند زبان مادری به صورت جذب طبیعی از محیز فرا بگیرد.