الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

کورکورانه نباف!

1392/9/24 11:40
نویسنده : مامان
1,120 بازدید
اشتراک گذاری

پنجشنبه با بابا اومدین دنبالم لبخندناهار رفتیم جگر خوردیم و بلافاصله رفتیم  آشخانه و ساعت 9 شب برگشتیم خونه. کلی با  رضا و مرتضی و محیا بازی کردی عزیزم قلب

جمعه صبح من دیرتر از شما و بابا بیدار شدم چشمک دیدم صبحانه رو آماده کردین و تو هم یه تیپ جانانهنیشخند زدی و منتظر من هستین. اونروز اصلاً بیرون نرفتیم و کارهای خونه رو انجام دادیم قربونت بشم که کلی کمک کردی عزیزم

الینا با تیپ فشن در حال کمک به مامانخنده :

هر جمعه گیر میدی که من عروسم و باید پیراهن بپوشم قلب چون هوا سرد بود بابا بهت اجازه نداده بود بلوز و شلوارتو دربیاری زبان بهت گفتم چرا آستینو زدی بالا ؟! میگی آخه عروسا که آستین ندارن همشون دستاشون بیرونه مژهخنده

خیلی جدی کار میکردی و واقعا اتاق خودت رو به تنهایی جارو زدی بغل

ادامه فعالیتهای الینا در ادامه مطلبچشمک

 

دوستان ! نیاین اینجا به جرم کودک آزاری و کار کشیدن از بچه ازم گلایه کنین ! نیشخندابله

خلاصه تو پخت ناهار ( رشته پلو و تابه ای مرغ ) هم کللللللی کمک کردی

بعد ناهار با هم کتاب خوندیم و کمی بازی کردیم و خوابیدیمقلب

شب دختردایی های من ( طیبه جون و مرضیه جون ) اومدن خونمون و  کلی با ماهان بازی کردینقلب خدا رو شکر خیلی خوب با هم بازی میکنین قلب

این پلنگ صورتی بچه تون بود و متاسفانه مریض شده بود و شما مدام با استرس میومدین به مرضیه جون میگفتین : خانم دکتر بچه مون مریض شده ! استرس همش سرفه میکنه ! نگران تازه بالا هم آورده ! زبان خنده

الهیبغل اینجا هم بعد از تجویز خانوم دکتر ، دارین از بچه تون مراقبت میکنینبغلقلب

بعد از خوابوندن بچه  بالاخره یه فرصتی پیدا کردین تا بیاین و از خودتون پذیرایی کنین چشمکقلب

اما مث اینکه ماهان هنوز نگران بچه ست آخه هم نگاهش سمت اتاق شماست هم لب و لوچه ش آویزونهناراحتزبانخنده

ای خداااااااااااااااااااااااااااااااا عااااااااااااااااااااااااااااشق دنیای پاک شما بچه هام بغلماچقلب

=====================================================

پ.ن: ترم دوم کلاس زبانت هم شروع شد و طبق روال ترم قبل روزهای یکشنیه و چهارشنبه ساعت 4/5 تا 6 کلاس داریقلب

دیروز هم با من اومدی باشگاه و  با حرکات موزون و شیرین زبونیهات لبخند رو مهمون لبهای همکارا کردیلبخند

پ.ن 2 : یکی دو هفته پیش حس هنریم از اعماق ( این کلمه رو خیلی غلیظ و از گلو بخوانیدنیشخند) وجودم ریشه دوانیده و مجبورم کرد که دست به میل شمچشمک وتصمیم گرفتم اینو واسه دختری ببافم:

(قابل توجه ندا جونچشمک)

که نتیجه ش شد این:

 

نیشخند

چیه خو ؟! مدیونین فکر کنین نتونستم پنگوئن ببافم قهر زبانخواستم خلاقیت بخرج بدم و کپی برداری نکنم واسه همین تبدیل به جغد شد ! خنده

( نگاهش منو یاد ِ  این پرنده مهربان ! میندازه که عاشق دوستم شده بودزبان)

البته اون توپک بالا سرش قراره بزرگتر شه زبان

 

جایی خواندم :

 زندگی بافتن یک قالی است
نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی
نقشه را اوست که تعیین کرده، تو در این بین فقط می بافی
نقشه را خوب ببین!
نکند آخر کار، قالی زندگیت را نخرند!

اما من میگویم:

زندگی بافتن یک قالی است

به همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده ، تو در این بین عمیق درک کن و بعد بباف

نقشه را خوب ببین !

و  آنچه  درک کردی بباف !

کورکورانه نباف !

شک نکن آخر کار ، قالی ات را خواهند خرید !

قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (64)

مامان گیسو جون
24 آذر 92 11:13
عزیزمممممممم سلام چه دخمل تمیزی هزار ماشاا... وای چه غذایی نوش جونتون ای جانم بازی هاشونو ببین چقدر شماها مهربونید ترم جدید مبارک ان شاا... مثل همیشه موفق بشه ههههههههه وای خدا جونم خیلی باحالییییییییییی اما خداییش خوب بافتی آفرین آفرین مبارکش باشه به شادی بپوشه ببوسشششششششششششششش
مامان
پاسخ
سلاااااام دوستم ممنون عزیزم البته اون روی سکه رو هنوز رو نکردم و شلوغ کاریهاشو نشونتون ندادم شرمنده که نمیشه تعارف کنم دوستم ممنون عزیزم خوشم میاد بهم اعتماد بنفس میدی!!! مرسی عزیزم شما هم گیسو جون رو ببوس
مریم مامان سروش
24 آذر 92 11:27
حالا خودت می دونستی که مدل اولت یه پنگوئن بوده. وگرنه اینم خودش یه مدل قشنگه. در کل دستت درد نکنه که هنر بخرج دادی. من که کلا بافتنی بلد نیستم. خیلی هم خوشم میاد.
مامان
پاسخ
اتفاقا جغد هم تو مدلهاش بود تو فکرم اگه جغدو انتخاب میکردم چی از آب درمیومد مریم جون اگه علاقه داری یا علی بگو و شروع کن اصلا کاری نداره خیلی راحته حالا من میخوام شروع کنم واسه الینا ژاکت ببافم...اعتماد بنفس رو حال میکنی؟
تا ابددونفره
24 آذر 92 12:35
سلاااااااااااااام به دوست خوب خودمخوبی عزیزم.به به چه کیفی میده آدم بیدار شه صبحونش آماده باشه ها آخیییییییی الینا زرنگ وکاریتیپ فشنشو برم منای شیطون می بینی بچه ها به چیزایی دقت می کنن تو روخدادستا عروس همش بیرونهوالا من تا حالا به این دقت بهش فکر نکرده بودمچقدرم قشنگ و بادقت اون گوشه موشه ها رم می کشه با این اتاق خوشگلشآفرین
مامان
پاسخ
سلاااااااااااااام عشقمممنونم نسترن جون آره واقعا فاز میدهینی کشته اون شلوارشم آره برا منم جالب بود تازه به باباش میگفت مثلا تو دومادی بعد هم به من میگفت حالا بخون : عروس دومادو ببوس یالا و خودش میپرید بغل باباش و میبوسیدش من کللللللللی کیف کردم اما باباش غیرتی شده بود و میگفت من تو رو شوهر نمیدم الینا هم میگفت : آخه چرا؟! ینی مرده بودم از خنده نسترن جون جات خالی بود این پدر و دخترو ببینی
تا ابددونفره
24 آذر 92 12:46
وااااای خدا ادامه مطلب خوشمزهوقته ناهاره دلم خواستچه مرغای خوشگلو مرتبی به بهعزیزم احیانن اون دست کیه می خواد ناخنک بزنهمعلومه خیلی خوشمزستو دیگه طاقت ندارهآخییی پدر و مادر پلنگ صورتی خیلی بامزنبه به به سلامتی یوگا رو شروع کردی دوبارهآفرین به دوست فعالمواااااای عزیزم چقدر این کلاه خوشگل شده ها خییییلی بانکمه..عزیزم نگفته بودی بافتنی هم بلدی در حد تیم ملی اتفاقا امروز استاد برای هممون یه یادگاری بافتنی کار دست خودش رو بهمون هدیه کرد یه کش موی خوشگلاین چیزا که دیگه برای شما مثل آب خوردن باید باشهمن اصلن تو بافتنی استعداد ندارمواااااااااااای اون پرنده عاشق رو نگوووو
مامان
پاسخ
آخ شرمنده که به هوس افتادی دوستمههه اون انگشت الیناست ینی مهلت نمیده یه عکس بگیرم تازه میگفت مگه غذا هم عکس میگیرن چرا از من عکس نمیگیری؟!خب البته راست هم میگفت بچه م آره واقعا نسبت بهش حس پدر و مادری داشتن اتفاقا با خودم فکر میکردم که چه جالب از الان دارن نقشهای آینده شون رو تمرین میکنن یوگا که نهاما همون باشگاه بانکه که چند وقت پیش گفتم ایروبیک کار میکنه آخراش هم کمی یوگا میریمخیلی باحالهنه بابا نسترن جون این اولین بار که چیزی میبافتم آخه خیلی به بافتنی علاقه داشتم ولی تا حالا امتحان نکرده بودم خیلی جذابه و البته راحت مطمئنم واسه شما که کلاً تو کارای هنری هستی مث آب خوردن میمونه هههههه پرنده هه یادته؟! باز غیرتی شدم عاشق دوستمون شده بود
تا ابددونفره
24 آذر 92 12:49
عزیزم واقعا که به درستی شعرو تغییر دادیبه نظرمنم همینه آدم به هر چی که بخواد می تونه برسه فقط کافیه که از ته دل باور داشته باشه و تلاش کنه
مامان
پاسخ
دقیقا همینطوره.متاسفانه تو فرهنگ ما همیشه بهمون یاد دادن که قانع باشیم و آروزهای بزرگ نداشته باشیم و از پیشینیان تبعیت کنیم و همین باعث شده که همیشه به کم قانع باشیم و در غیراینصورت بهمون لقب پرتوقع و بلند پرواز میدن
ندا
24 آذر 92 13:05
افرین به تو نه بابا حسابی هنرمندی این که ساده نبود تازه قلاب بافی هم کردی خوشم اومد بابا تو دیگه کی هستی همه فن حریف.راستی مامان بزرگ علی فوت کرده بود رفته بودم اونجا چند روزی .از داداشم برات پرسیدم گفت باید معاینش کنم پرسید اسپری نداده گفتم نمیدونم الان الینا چطوره بهتر شده؟گفت این مورد تو کودکان شایع زیاد نگران نباش بزرگ شه خوبتر میشه.
مامان
پاسخ
سلام به ندا جون خودمچه خوشحال شدم صدای نازت رو شنیدم عزیزم خیلی دلم برات تنگ شده بود واسه دلخوشیم ازم تعریف میکنی؟! خدا رحمتشون کنه ممنون که پرسیدی آره اسپری داده بهش و قرص زادیتن و شربت سیتریزین . خدا کنه خوب شه عزیزم
مامان آیسو وآیسا
24 آذر 92 13:37
ای جووونم چه دخمل کارییه این عسل برو خصوصی دوستم
مامان
پاسخ
البته به جای جاش هم کلللللللی ریخت و پاش داره ها ممنون دوست جون
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
24 آذر 92 13:52
سلام کودک آزار. کوزت، تناردیه. عزیزززززززززم.... شوخی میکنم. ببخشید. سر فرصت باز میام پیشت خصوصی لفدن.
مامان
پاسخ
ااااااای ظالم! منتظرت هستم دوست جونی
ندا
24 آذر 92 13:56
چقدر حرف زدن باهات بهم ارامش میده خیلی زیاد دلم می خواد تا ابد باهات بحرفم اون دوتا پیرزن یادت مسعود میگفت این تو و ندایین.اگه تونستی دوباره بزنگ باهات ارامش میگیرم همیشه باش
مامان
پاسخ
ای جان عزیزممنم همینطور هه هه هه آره یادش بخیر هنوزم میگه گاهی دوستت میدارم زیاااااااااااااااد
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
24 آذر 92 14:01
باز من تیک ِ خصوصی رو نزدم.... تایید نکنی یه وخت.
مامان
پاسخ
بقول اون یارو تو برره ، از این به بعد میخوام پول زور وَگیرم تا تایید نَوَکنم
آناهیتا مامانیه آرمیتا
24 آذر 92 14:25
عزیزم آفرین گلم که انقدرخانوم شدی یه مدت ندیدمت ماشالا چقدربزرگ شدی گلم
مامان
پاسخ
ممنون خاله جون آره دیگه خاله جون دارم به عروس شدن فکر میکنم
آناهیتا مامانیه آرمیتا
24 آذر 92 14:29
خصوصی
مامان
پاسخ
مرجان مامان آران و باران
24 آذر 92 15:08
خصوصی عزیزمممممممممم
مامان
پاسخ
ممنونم مرجان عزیزم
زهرا مامان ارتا
24 آذر 92 20:15
وای جه هنرمند واقعا قشنگ بافتی محبوبه جون رشته پلو هم خوب بنظر میاد از کارای الینا جون معلومه دختر زرنگ و کاری و باهوشه افرین به الینای یکی یدونه
مامان
پاسخ
ممنون زهرا جون آرتاي نازم رو ببوس
شهرزاد مامان حسین
24 آذر 92 21:58
سلام بانوی هنرمند. بابا مرسی. چه هنرایی دارین شما. ای جونم دختر گل که به مامانش کمک می کنه. خودش هم سرگرم میشه. هزار ماشالله.
مامان
پاسخ
سلام شهرزاد جون.دوستم لطف داري بزرگنمايي ميكني آره خيلي اهل كمك كردنه تو ظرف شستن هم خيلي كمك ميكنه اميدوارن بزرگ هم ميشه همينطور بمونه
مامان روژینا
24 آذر 92 23:42
از اخر به اول : اوهوووووو نه بابا شاعر نه بابا هنرمند نه بابا اشپز اخه از کجا شروع کنم واقعا بافتنی هم بلدی ؟ اونوقت هر دفعه هم یه غذای جدید می پزی ؟ دستی هم که تو شعر داری والا شوهر منم بود یه همچین زنی داشتا یه روز که هیچی هر روز زودتر بلند می شد صبحانه اماده می کرد خدا شانس بده !!! ولی نه جدی خیلی خوشم اومد سر کار میری درس می خونی بافتنی می بافی غذاهای جدید می پزی یوگا کار می کنی ایروبیک میری خونه تمیز می کنی بچرو کلاس زبان می بری و مهمونم دعوت می کنی و.... خوبه شوهر من اینا رو نمی خونه وگرنه طلاق رو شاخم بود این دست قشنگرو بابت تمام هنرات داشته باش تا بریم سر مطلب بعدی [دست ] به به الینا جونمم که بزرگ شده چه کمکی هم می کنه نکنه کارای خونه با الیناست ؟ تو پزشو میدی آره؟ الهی قربون بازی کردنش برررررررم من بچم اینقدر این چند وقت مریض بودا تو بازیشم عروسکش و مریض می بینه ایشاا... حال عروسکتم زود زود خوب بشه هی هی من هنوز دارم به هنرات فکر می کنم برم یه برنامه ریزی برا زندگیم کنم اینطوری نمی شه
مامان
پاسخ
بابا رفيق گفتن هندونه ! اما نه ديگه اينقدر با اين همه تعريف و تمجيدي كه ازم كردي هندونه شب يلداي كل فاميلمون تامين شد هههههههههي عزيزم كو كسي كه قدر بدونه؟! اي كلك فهميدي از دخترك كار ميكشم و ژزشو ميدم؟حالا جايي بروز نده آره والا بچه م بس كه مريض بوده تمام بازيهاش هم مربوط به دكتر و بيمارستان و بيماريه حالا بهااااااااار خانوم نقاش هنرمند كي به كي ميگه ها متلك ميندازي به ما رفيق هنرمندم؟!!!!!!
الهه(مامان یاسان)
25 آذر 92 2:07
سلام عزیزم آفرین به تو الینای خوب و مهربون ایشاالله یاسان منم زودتر بزرگ شه اونم بتونه کمکم کنه البته کمک که نه منظورم اینه که یه همزبون خوب برام بشه وااای الینا جونم خاله خوشبحالت با این مامان هنرمندت
مامان
پاسخ
سلام الهه جون انشاله تا چشم رو هم بزاري ياسان جوني بزرگ ميشه و هم كمكت ميكنه و هم هم زبونت ميشه عزيزم
مامان محمد فاضل
25 آذر 92 7:50
سلام خوبی خسته فعالیت خانه داری نباشی دختر گلت رو ببوس دلم ریش میشه که گریه کرده و دنبال گرفتن خواستش شده
مامان
پاسخ
سلام ممنون عزيزمخودم هم اعصاب برام نمونده بود
مامان الینا
25 آذر 92 9:46
خانم این یک علاقه ای هست که در همه الینا ها مشترکه !!!!الینا منم عاشق جارو برقی و کمک در کارای خونه است به نظرم لطفی هست که خدا به ما مامان الیناها داره
مامان
پاسخ
اِ پس شانس آورديم اين موهبتي الينايي است
مامان الینا
25 آذر 92 9:49
الهی بگردم که پلنگ صورتی هم از دست این ویروس جدید در امان نمونده !!!! مامانی کلاه هم خیلی با نمکه و به فرشته اسمونی هم خیلی میاد
مامان
پاسخ
آره همه گير شده بازيهاشون رو هم دربر گرفته ممنووووووووونم دوست عزيزم
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
25 آذر 92 11:27
یه سلااااااااااام پر انرژی به محبوبه جون و دختر ناناسش خب انگار که این هفته کارهای عقب افتاده خونه رو انجام دادی خدا را شکر ظاهراً کُذِت کوچولو هم خیلی کمکت بوده هاااا چجوری دلت اومد خواهر جون آخی دستهای کوچولوشو ببین به بههههههههههه چه ناهاری بود ممنون دستور پخت مرغ تابه ای رو لینک کرده بودی به ظاهر میرسه خیلی باید خوشمزه باشه ممنون دوست هنرمندم با این همه کار ناهارم درست کردی به قول ستایش آفرین دخلِ خوب چه کلاه خوشکل هم شده هنرمند هم بودی یکی یکی داری رو میکنی محبوبه جون شعر آخر وبلاگ هم خیلی با معنی بود
مامان
پاسخ
سلاااااااااااام به دوست پر انرزي خودم و دختر نازنينش يني الان ميخواي من قلبم به رحم بياد و ديگه بهش كار ندم؟! آره دوستم حتما امتحان كن چون سينه مرغ خيلي خوش خوراك نيست من اغلب باهاش ناگت مرغ يا كوكو يا كتلت يا تابه اي مرغ ميژزم كه خيلي لذيذه نه بابا هنر كجا بود دوست جوني بافت ساده ست مرسي از بودنت و انرزيهاي مثبتت عزيزم
تا ابددونفره
25 آذر 92 12:59
خصوصی
مامان
پاسخ
مادر امیرین
25 آذر 92 13:35
من به جای تو بودم با این بچه کاری که دارم الان بعد این یکدونه داشتم و سومی رو هم تو راه داشتم... باور کن.... پسرهای من کلا خونه رو میترکونن..نه روزی یک یا 2 بار..بلکه بنده مدام در حال جمع کردن وسایلشونم. چه اتاق مرتب و بزرگی هم داره. کلاهشم خیلی قشنگ..من چی که هنوز بلد نیستم هیچی ببافم..ولی خیلی دوست دارم برم کلاسش.
مامان
پاسخ
آخه سميرا جون اون روي سكه رو هنوز واستون رو نكردمنميدوني به جاي جاش چقدر اهل ريخت و پاشه ما خب كلاً دختر فعال و حرف گوش كني هستش سميرا جون بافتني خيلي راحته به نظر من شروع كن منم تازه شروع كردم براي دست گرمي اين كلاهو بافتم كه بافتش ساده ست حالا بعد ببينيم چي ميشه
مانی محیا
25 آذر 92 14:01
فدای تو عزیزم.. دلم براتون تنگ شده..
مامان
پاسخ
آتنا مامانیه روشا یدونه
25 آذر 92 17:05
عزیزم چه تیپ کاری زده دستت درد نکنه عسلم که انقدر بزرگ و خانوم شدی که به مامانی هم توی کارهای خونه کمک میکنی هم آشپزی . به به به این مامان هنرمند و فعال و اکتیو که توی همه کاری و هنری یه دستی بر آتش دارن
مامان
پاسخ
نه آتنا جون خیلی هم تعریفی نیستما
مارال - مامان روشا
25 آذر 92 22:48
الهی، چقدر خانوم شده، چقدر بزرگ شده که داره به تنهایی اتاق خودش رو تمیز میکنه. خیلی خوبه از الان اینقدر مرتب و تو خونه کمک میکنه. با این اوضاع فکر کنم به زودی باید دست پخت الینا جون رو بخوریم. دست مامان گلت درد نکنه الینا جون، چه کلاه خوشگلی برات بافته با این همه مشغله واقعن خیلی عالیه
مامان
پاسخ
مارال جون امیدورام همینطوری بمونه آخه از بچه های تنبل جونی خیلی لجم میگیره که میشینن یه جا و دستور صادر میکننبه نظرم بچه باید مسئولیت پذیر باشه و از پس کارهای لااقل شخصی خودش بربیاد اما متاسفانه الان از بس فرزند سالاری غالب شده پدر و مادر بالکل در اختیار فرزند هستند البته خوبه اما زیادش هم بی مسئولیتی میاره ممنون عزیزم
مهرنوش مامان مهزیار
26 آذر 92 7:42
سلام عزیزم . هنرمند چه کلاه خوشملی بافنی. و البته چه دختر زحمت کشی داری و چه تیپی هم کرده.
مامان
پاسخ
سلام مهرنوش جونشرمنده نکن بافت ساده ست عزیزم تیپش
مامان نازدونه ها
26 آذر 92 8:48
جيگر دخمل خونه تون رو برم من كه روز جمعه عروسه جين پوش ميشه وبقيه ي هفته مادر فداركار دست گلت طلا هنرت تو بافتن جغد ستودنيه عزيزم آدرس وبت رو وارد ريدر كردم اما ريدر وبم فقط بلاگفا وپرشين رو ظاهرن پشتيباني ميكنه گفتم كه در جريان باشي(:
مامان
پاسخ
بسیار لطف داری دوست خوبم پس خودم خبرت میکنم مهربون
مامي كيانا
26 آذر 92 9:07
تييپش ما رو كشته جمعه ها الينا جون چه حس زيبايي داره همه جمعه ها عروس ميشه قربوننش برم آفرين كه از همين الآن تو كارهاي خونه كمك مي كنه به به رشته پلو آفرين به دوست هنرمند اي جان چقدر به اين پلنگ صورتيه رسيدگي كردن ميدوني تو اين ماه دوتا پلنگ كشته شدن شما حافظان محيط زيست و حيات وحش هستيد آفرين زنده بااااد به به از ذوق و سليقه دوستمان از اعماق وجودمان لذت برديم و شاد شديم حالا چه پنگوئن چه جغد فرقي نميكنه مهم اينه كه چون با عشق بافته شده حتما گرماي بيشتري داره
مامان
پاسخ
ایول به دوست نکته سنج خودم اتفاقا واسه خودم سوال بود چرا همیشه جمعه ها عروس میشه؟ بله متاسفانه دیشب پریشب هم مث اینکه چند تا چوپان بخاطر چند تا گوسفند یه پلنگو کشتن! وای ممنون که اینقدر ازم میتعریفی و هوامو داری مونا جونم
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
26 آذر 92 9:41
سلااااااااااااااااااام به روی ماه ِ دوست جونی خوبم به زودی با پست ِ جدید میاییم
مامان
پاسخ
منتظریم
تا ابددونفره
26 آذر 92 12:24
عرض سلاااااااااااااام و ارادت به دوست خوبو مهربونو با معرفت خودم
مامان
پاسخ
عرض سلاااااااااااااااام و عششششششششششق به دوست ناز و مهربون و باوفای خودم
مامان امیرحسین
26 آذر 92 12:31
به به چه دخملی که اینقدر به مامانش کمک میکنهچه تیپ قشنگی هم دارهعزیز دلمی خوشمزه
مامان
پاسخ
تیپش آخرین ورژنهممنون عزیزم
مامان احسان
26 آذر 92 13:19
سلام عسلم ماشالله به تیپ دخمرمون خودت خوبی من که امروز خونه ام آخه احسان آبله مرغون گرفته
مامان
پاسخ
ای وای آبله مرغون؟
مامان گیسو جون
26 آذر 92 15:57
عکس بالایی چقدر قشنگ بود
مامان
پاسخ
سمانه مامان ستایش
26 آذر 92 16:08
ای جاااان به الینا ی نازم که همه زحمتای مامانش رو دوششهاخه چرا انقدر از بچه کار میکشی کودک آزارخونه رو که تمیز میکنه برات،غذا که میپزه... خودتی وااای محبوبه اتاق الینا خیلی قشنگهرنگ بندی وسایلش خیلی اتاقو خوشگل کرده.من از کفپوش خونتون خیلی خوشم اومد عززززیزم چقدر دلواپس نی نی شونن این دوتا
مامان
پاسخ
تازه کجای کاری؟! ظرف هم مییشورهاحساسم اینه که بعضیاااااااااااا غبطه خوردن به من هم خودتی ممنون دوستم خوشگل میبینی ینی واقعا رفته بودن تو حس و حسابی نگرانش بودن ها
سمانه مامان ستایش
26 آذر 92 16:11
بابا هنرمندمهم اینه که بافتی و خوشگل شده ما هم باورمون شد نخواستی کپی برداری کنی ینی عااااشق اون حس عمییییییییق هنریت شدم محبوبه اون تغییر شعر هم عااااالی بود
مامان
پاسخ
پس خیالم راحت باشه مه متوجه شدین نیت خلاقیت بوده نه ناتوانی! میگم عمیییییییییییق بود این از کار دراومد اگه سطحی بود چی میشد؟!
مامان محمدرهام جون
26 آذر 92 16:16
هزارهزار ماشالله به الینای اکتیو که توی لباس عروسم به مامانش کمک میکنهآفرین دوستم کلاهش خیلی خوشگل شده من این غذا رو درست میکنم ولی تا حالا با رشته پلو نپزوندم حتما امتحان میکنمممنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــون به نظرم یه شالگردن سفیدم براش بباف با حاشیه های سورمه ای!!جسارتم رو ببخش خوب کارتو تکمیل کن دیگه
مامان
پاسخ
میبینی سمانه جون؟! بچه م از همون شب اول تو لباس عروس هم داره کار میکنهممنون عزیزم اتفاقا تو فکر شال هم هستم اما فکر کنم تا ببافم کلاهش کهنه شه عزیزم من خودم چون خیلی رشته پلو و سبزی پلو دوست دارم میپزم اینارو
lمامان شیدا
27 آذر 92 1:38
ای جــــــــــــونم به این عروس کوچولوی ناز و خانه دار این خوشگل کردن و تیپ زدن توی الینا ها موروثیه دوست جونی چه کلاه قشنگی شده مبارکش باشه شما انقدر هنر مند بودی و ما خبر نداشتیم
مامان
پاسخ
بله واقعا فشنی تو خونشونه نه بابا هنر کجا بود شیدا جون بافت ساده ست
lمامان شیدا
27 آذر 92 9:09
محفل آریاییتان طلایی ، دلهایتان دریایی ، شادیهایتان یلدایی ، پیشاپیش مبارک باد این شب اهورایی روی گل الینا جونم به سرخی انار
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم.پیشاپیش یلدا مبارک
مامان نازدونه ها
27 آذر 92 9:09
احساسات مادرانه نوشته ت رو برا الينا جان دوست دارم
مامان
پاسخ
لطف داری
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
27 آذر 92 11:12
وای یادم رفت تیک خصوصی بزنم تائیدش نکنی محبوبه جون
مامان
پاسخ
عاقا تقاضا برای عدم تایید زیاد شدهزین پس میخوام پول زوووووووووور وَگیرم تا تایید نَوَکنم!
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
27 آذر 92 11:38
خصوصی
مامان
پاسخ
بازم تیک نزدی
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
27 آذر 92 12:14
خصوصی تیک نخورد بازم شرمنده دوستم
مامان
پاسخ
دشمنت شرمنده عزیزم ولی خودمونیم منبع کسب درآمد بدی نیست بخوام پول زور بگیرما
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
27 آذر 92 12:34
جدا ً ای شیطون خیالت راحت حرفات تو دلم میمونه
مامان
پاسخ
علامه كوچولو
27 آذر 92 13:20
خانوم اجازه چرا نظر ما تاييد نميشه؟
مامان
پاسخ
شرمنده اشتباهی دستم خورد حذف شد
علامه كوچولو
27 آذر 92 14:03
گفتم شايد يه موقع ناراحت شدين!
مامان
پاسخ
نه واقعا سهوی بود عزیزم
تا ابددونفره
27 آذر 92 15:29
دوستت دارم دوست خوبم
مامان
پاسخ
منم همینطور عــــــــزیـــــــــــزم
مامان پارمیدا
27 آذر 92 22:23
به به چه عروس فعععالی . حیف که من پسر ندارم
مامان
پاسخ
زهرامامان آرتا
27 آذر 92 23:52
پست جدید نمیذاری گلم
مامان
پاسخ
شنبه انشاله
محمد
28 آذر 92 0:50
فرزانه مامان آرین مهر
28 آذر 92 6:05
سلام به دختر کاری وکمک دست مامان ومامان مهربون وهنرمندش خیلی دوستتون دارم واز راه دور میبوسمتون.
مامان
پاسخ
سلام فرزانه مهربونمخیلی دلمون واست تنگ شده
محبوبه
28 آذر 92 10:14
خدااااااااااااااااااااااااااا ماشالله 1000 ماشالله الهی همیشه خوش باشه الینای زیبا دست مریزاد محبوبه جون، خیلی کارت بیسته
مامان
پاسخ
ممنون دوست جون
تا ابددونفره
28 آذر 92 12:30
عزیزم آخر هفته خوبی داشته باشی
مامان
پاسخ
ممنونم دوست خوب ِ من شما هم همینطور عزیزم
مامان احسان
28 آذر 92 12:33
سلام خواهر چی بگم اگه بگم خوبه که دروغ گفتم ولی دلم هم نمیخواد ناشکری کنم دیشب تا صبح اشک ریخته ومیگه گلوم درد میکنه بمیرم براش فکر کنم توی گلوش هم زده خلاصه حال خوبی نداریم دعا کن برای بچهم خیلی اذیته
مامان
پاسخ
چشم حتما دعا میکنم معصومه جون
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
28 آذر 92 13:39
چه عجب! مگه شما جگر هم میخورین؟! من همیشه فکر میکردم فقط کله پاچه میخورین! بیا، این هم به جبران ِ جمعه قبلش که ازحرص خوردنت میخندیدن! شوهری و دخملی واست کار کردن و صبحانه. خخخخخخ عروس با آستین! آووووو... غذاتو عشق است... تزئین با زیتون و کلم بروکلی نوش جووووووووون... هان؟! اووووق... پلنگ صورتی بالا بیاره من که کلمه ی "اعماق" رو از عمق ِ وجودم گفتم، خیالت راحت... غلیظظظظظظظ! عین این عرب ها. اَ اَ اَ.................. محبوبه جون، یعنی کپی ِ کپی بافتیاااااااا .... من که اصلا تشخیص نمیدم کدوم اصلی! نخیییییر ... خیلی هم قشنگ شده.. . واسه یه خانوم ِ شاغل و دانشجو و بچه دار و شوهر دار... خییییییییییییییییییییییییییییلی هم خوبه. عالیه بله؟ دیگه حالا کار به جایی رسیده که دست توی شعر مردم میبری؟ خیلی هم بد تغییرش دادی... بی ربط و بی معنی شده
مامان
پاسخ
ما کلاً تو کار خوردن اعضا و جوارح این حیوون بنده خدا هستیم این نشون دهنده جبروته ها رفیق عروس با آستین و شلوار !!! الان دقیق تصور کردم غلیظ گفتنت رو ! خیالم راحت باشه پس؟ از شباهتشون مطمئن باشم؟ چرا که نه ؟ جسارت رو داری ؟! خو قرار نیست هر چی رو هر جا دیدیم کورکورانه قبول کنیم که! اندکی تامل میباید ! ( آیکون یک عدد از خود متشکر ِ فاتحه ادبیات خون ! ) راستی ... تولدت مبارک عزیزم
مامان گیسو جون
28 آذر 92 23:11
مامان
پاسخ
شهرزاد مامان نگار
28 آذر 92 23:37
آفرین به دخملی ناز که به مامانی کمک میکنه. همیشه شاد باشین
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم
♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
30 آذر 92 2:27
روی گل شما به سرخی انار شب شما به شیرینی هندوانه خندتون مانند پسته و عمرتون به بلندی یلدا شب یلدا مبارک http://www.niniweblog.com/upl/min/13874432738.jpg
مامان
پاسخ
الهه مامان روشا جون
13 دی 92 17:39
به به آفرین به الینا جون خودم که داره کمک مامان و باباش میکنه اونم تو چه شرایطی وقتی بچم لباس عروس پوششیده. دنیاتونم مثل خودتون معصوم و پاک و زیباست.فدای جفتتون بشم من.ایشالا نی نی تون زودتری خوب بشه. آفرین به دوست هنرمند خودم.بابا تو دیگه هستی.یه دفعه هنرتو رو کردی.چه قدرم خوشگل شدهخیلی هم رنگش به الینا جون میاد.مبارکش باشه. راستی سفارش قبول میکنی؟مدیونی اگه فکر کنی دارم ازت سوء استفاده میکنم.واسه اینکه بدونی خیلی خوشگل شده اینو گفتم
مامان
پاسخ
میبینی بچه م از شب اول عروسیش مشغول کاره بمیرم واسش جدا خوب شده؟! اووووووووووو سفارش؟! با این اعتماد بنفسی که بهم دادی چرا که نه عزیزم؟ جدای از شوخی الهه جون اصلا قابل شما رو نداره و اگه واقعا خوشت اومده در خدمتت هستم عزیزم
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
15 دی 92 17:49
خیصوصیتو بــِــچـــِــک!
مامان
پاسخ
پایانش خیلی باحال بود
مینا مامان آرمانی
1 بهمن 92 1:04
مامانی خیلی این کلاهه باحال بود.اینو بگم جغد و پنگوءن فرقی نمیکنه.مهم اون سلیقه اس که به عشق عزیزت به کار گرفتیش خانمی
مامان
پاسخ