الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

دوره دایی ها 92/10/26

1392/11/1 14:14
نویسنده : مامان
1,708 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها به دونستن نام خانوادگی ِ افراد علاقه پیدا کردی و همه رو با اسم و فامیل صدا میزنیچشمک

دیروز با خونه باباجون تماس گرفتم گوشی رو برداشتی بهت گفتم گوشی رو بده مادرجون ، صداش زدی : خانم شاکری! بیا مامانم باهات کار داره! به من زنگ بزن خنده

پنجشنبه دوره دایی ها خونه آرزو جون بود کلی با ماهان بازی کردی و بهمون خوش گذشت قلب روز بعد بهت میگم دیشب با کی بازی کردی؟ میگی : با ماهان چشمه کوهی ! عینکخنده

 وقتی از مهد تعریف میکنی میگی : ثمین حسینی با من دعوا کرد منم رفتم با ملیکا معصومی بازی کردم ابروقلب

========================================================

قبل از رفتن به دوره دایی ها بردمت حموم و مجبور شدم موهاتو با سشوار خشک کنم

 معترض شدی که : ای بابا دارم درس میخونم چرا اذیتم میکنی؟! 

بهت گفتم باید خوشگل شیم بریم مهمونی

یه لحظه رفتم بیرون اتاق و برگشتم دیدم رژ لب منو برداشتی و بجای لاک میزنی به دست و پات!ابله

عکسهای مهمونی ادامه مطلبچشمک

الینا و ماهان چشمه کوهی!نیشخند 

 

تریپ و ژست ماهان منو کشته ! زبان

گوش شیطون کَر ، از وقتی تو مهد با ماهان همکلاس شدین خیلی هوای همو دارین و خیلی خوب با هم بازی میکنین 

رضا(پسردایی ِ من ) کلی سرگرمتون کرد اونشبقلب

ماهان یه اطلس برداشته بود و به مامانش گفته بود من گنـــــــــــــــــــج پیدا کردم! اینجا هم سه نفره در حال بررسی نقشه گنج بودین!

یحتمل اینجا ماهان در حال ترسیم نقشه و شما  در حال تجهیز وسایل هستین !

این روزها پیدا کردن گنج هم به تکنولوژی وابسته شده گویا !       

اینم خوشحالی ِ اکیپ کارشناسی از یافتن مکان ِ گنج !  

آخرش بجز خودتون ما که نفهمیدیم گنج چی بود و کجا بود؟!

=======================================================

اینم بزم و پایکوبی

                             

بدلیل تقارن دوره دایی ها و عموها در یک شب ، بعد از شام باباجون و دایی مسعوداینا رفتن خونه عمو خلیل واسه دوره عموها و ما موندیم اونجا چشمک که بعدش محفل خوانندگی برگزار شد و رضا و دایی حسین و دایی علی و حمید آقا و محسن آقا و مرضیه جون به نوبت خوندن و اجرای حرکات موزون هم با شما و ماهان بود

               

 البته  آخراش زیادی جو گیر شده بودین

!!!!      نیشخند

===================================================

حسن ختام هم بازی پانتومیم بود

 الینا در نقش پرنده البته از نوع خوابالوش چشمک


 =================================================

توجه شما رو  به سیر نزولی میزان پوشش الینا و ماهان جلب مینمایمنیشخند

(عکس اول و آخرو با هم مقایسه کنیدابلهخنده)

 ماهان: نَفَس کش نیشخند

دیگههه وقتی به این مرحله رسیدید ناچاراً و از ترس اینکه مبادا همون یه تیکه رو هم از تنتون بکَنید ختم مجلس رو اعلام کرده و علیرغم میل باطنینیشخند ساعت 1 صبح به منزل خودمان تشریف فرما شدیمخجالت

" خدایا بخاطر این شادی ها از تو ممنون و سپاسگزارم " 

قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (38)

تا ابددونفره
1 بهمن 92 13:22
سلام عزیزماتفاقا می خواستم بیام بگم.تعطیلات جایی نرفتین پست بزاری برامونآخی عزیزم چه بامزه خانم شاکریشاید تو مهد مربیشون همه رو به اسم و فامیل صدا می کنه که الینا جونم علاقه مند شدهالان اون کتاب داستان درسه؟رژلب می زنه به پاهاشهی می گم چرا این لاکه برسش اینقدر بلنده هااا
مامان
پاسخ
سلام مهربونماتفاقا تا کامنتت رو دیدم پست جدید رو آپ کردم چون میدونستم پست جدید میخوای آره دقیقا از مهد یاد گرفته فامیلی ها رو.خیلی بامزه میگه خوشم میاد آره یه کتاب درسی ِ بسیاااااااار سخت بس که شیطونه نمیدونم لوازم آرایشم رو از دستش کجا قایم کنم؟!
مامان آیسو وآیسا
1 بهمن 92 13:25
عالی بود مثل همیشهههه... رژ لب به پا زدن اسمهارو با نام خانوادگی دا زدن ماشالله به الینای شیطون ناززززز... همیشه خوش باشید دوست جوووون
مامان
پاسخ
ممنون عطرا جونخوشگل خانوما رو ببوس از طرف
تا ابددونفره
1 بهمن 92 13:34
به به بازم دوره ی دایی هاوااااای خدا چه روتخت عشقولانه ای هم نشستندتیپ دامادی ماهان چشمه کوهی رو برمآخی چه بامزه در حال بررسی و پیدا کردن گنج هستندااا بازم از این پایکوبی های با حالاین آیکون بلوزتو بده پایین چه بامزستکلا تو این پست خیلی آیکونای بامزه ای استفاده کردی عزیزمحرکات موزونو خوب اومدیاونوقت این چه حرکتیه آقا ماهان انجام دادندروازه باز کردنالههییییییییی پرنده کوچولوی خوابالو رو برم.چقدر ژستش بامزست.کاملا متوجه شدم پرندستسیر نزولی هم بلههههههههههههه..خوب دیگه انتظار نداشتی که با لباسای پلو خوری گنج پیدا کننو حرکات موزون اجرا کننو و الی آخر
مامان
پاسخ
بله دیگه آره خیلی جو گیر شده بودن ماهان چشمه کوهی پیژامه ش رو هم با خودش آورده بود که بعدش رفت تو تریپ خونگی منم موندم تو این حرکت اِ پس خوب شد جایزخ نزاشتم واسه پانتومیم الینا ولی خیلی وقت میخواد پیداکردن شکلک ها منم که تنبل اون " الی آخر" ت خیلی بودار بود نسترن جون
تا ابددونفره
1 بهمن 92 13:43
خوب خوبه دیگه از این به بعد منظورمو متوجه می شیایشالا همیشه خوشو خرم باشین
مامان
پاسخ
فقط خدا کنه یادآوریت همینطور بصورت غیرمستقیم باقی بمونه وگرنه من کم میارم مث بعضیـــــــــــــا نیستم که انواع هنر داشته باشم و همیشه یه سورپرایز واسه رو کردن داشته باشم عزززززززیزززززززززمی دوست نازم
تا ابددونفره
1 بهمن 92 13:46
حالا بوی چی می داد
مامان
پاسخ
بماند....
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
1 بهمن 92 13:47
سیر نزولی ِ پوشش... پرنده ی از نوع ِ خوابالوش.... خیییییلی باحال ِ این پستت... من باز هم میام...
مامان
پاسخ
منتظرتم رفیـــــــــــــــــق
تا ابددونفره
1 بهمن 92 14:00
بعضیااااااااا اصلن متوجه منظورت نمی شم واضح بگودر مورد مستقیمو غیر مستقیمش فکر می کنم حالا
مامان
پاسخ
بگم؟! بگم ؟! نه قرار دیگه "بگم بگم" نگم
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
1 بهمن 92 14:09
وااااای... پول نگیری هااااااااااااااااااااااااااااااا تیک ِ خصوصی رو نزدم... تایید نکنی هاااااا.. خصوصی بود...
مامان
پاسخ
باید فکرامو بکنم حالا ایندفعه رو بخاطر عشقی که بهت دارم بیخیال میشم
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
1 بهمن 92 14:21
شما دارین غیبت ِ منو میکنین؟
مامان
پاسخ
کی ؟! ما ؟!! عمـــــــــــــــراً
تک خواهر
1 بهمن 92 14:46
سلام عزیزم. دوست جون خودم ممنون از تبریک تولد. خیلی لطف کردی میبوسمتون هوارتا همیشه شاد باشین
مامان
پاسخ
اختیار داری دوست عزیز و مهربون و دوست داشتنی ِ من
تک خواهر
1 بهمن 92 14:48
کاش ما هم تردمیل داشتیم چه خوب که آینه هم جلوشه تو این سرما و مریضی کوثر یک ماهی میشه تحرک خاصی نداشتم و تنبل شدم تردمیل موخوام البته این نظر با دیدن پست قبلی ایجاد شده ببشخید دیگه. کوثر مریضه و نمیذاره بشینم پای نت و وقتم کمه
مامان
پاسخ
خاهر جان ما هم نداریم اونجا باشگاه بانکه! ولی واقعا داشتنتش تو خونه لازمه البته اگه تبدیل به جالباسی نشه! این حرفا چیه عزیزم؟انشاله زودتر خوب بشه کوثر ناز و مهربونم
مامان احسان
1 بهمن 92 15:09
سلام عزیزم ممنون که به یادمونی عصر بخیر گلم
مامان
پاسخ
سلام خواهری ِ گلم
تاابددونفره
1 بهمن 92 15:18
عکس بزم و پايکوبي رو عوض کردي ارهفقط از همسرو الينا جون گداشتيجاي عکس دوست جونم تو مهموني خاليه
مامان
پاسخ
آره قسمت شد فقط شما ببینیشبنده در نقش عکاس و فیلمبردار بودم اونجا
tTldlPWCtMqfI2lMsn0yZcEchKQOQok8q1_nbwYt3lq9OZ6H9U9k2SQ4zEhdELH4
1 بهمن 92 15:44
سلام وااااااااای عزیزم خیلی پست باحالی بود من که کلی از دست این دوتا فسقلی خندیدم مخصوصا اون عکساییکه فکر کنم کشتی گرفته بودند ایشاالله همیشه شاد باشید
مامان
پاسخ
سلام و ممنونالبته اون کشتی نبود یه نوع رقص بود مثلا متاسفانه اسم و آدرس قاط زده و نمیدونم کدوم دوستم هستی عزیزم؟
مامان نازدونه ها
1 بهمن 92 16:25
خوشحالم شب خوبي رو گذرونديد انرژي خوبش به ما هم منتقل شد هيبته ماهان چشمه كوهي كجا ونفس كش كجا ((.
مامان
پاسخ
عزیزم هیبت ماهان چشمه کوهی کجا و کل قمه کشها و نفس کشها کجا؟!
مریم مامان سروش
1 بهمن 92 18:06
البته لاکش خیلی هم خوشرنگ شده اگه می‌موند. باز خوبه بچه‌ها یه کاری کردن وگرنه شما ساعت یک شب هم نمی‌خواستین بندهٔ خدا صاحبخونه رو بی‌فیض بذارین.
مامان
پاسخ
آره واقعا همینو بگوببین بعد از رفتن ما چقدر به جون بچه هامون دعا کرده
زهرا مامان ارتا
1 بهمن 92 18:20
سلام محبوبه جون چه دوره گردی جالبی معلومه کلی بهتون خوش میگذره ایشالاه همیشه شادی باشه واقعا مقایسه لباس اول و اخرشون خیلی بامزه بود راستی محبوبه جون تو نگارش خیلی خوبی داری گفتم بگم تو دلم نمونهالینا جون دوست داریم حسابی
مامان
پاسخ
سلام به زهرای عزیزمجای دوستان خالیزهرا جون شما به من لطف داریخاله ما هم عاااااااااشق آرتای ناز و خوش خنده هستیم
مامانیه آرسام
1 بهمن 92 19:40
ای جوووووووووونم
مامان
پاسخ
مارال- مامان روشا
1 بهمن 92 23:48
الهی! عاشق اون شیرین زبونیاتیم عاشق اون خانوم شاکری گفتنت شدیم ای شیطون معلومه از الان حسابی قرتی شدیا - لاک امیدوارم همیشه دور هم خوش باشید
مامان
پاسخ
ممنون خاله جون مهربونم علیرغم اینکه من اصلا دوست ندارم از الان دنبال این چیزا باشه متاسفانه خیلی علاقه داره به لاک ممنون عزززززززززیزززززززززم
✿✿الهه مامان روشا جون✿✿
2 بهمن 92 0:10
چه بامزه هر سنی به یهچیزی علاقه نشون میدن.پس الان الینا جون افتاده تو خط فامیلی مردم. خاله جون حالا چی میخوندی؟من جای شما بودم دوره روکنسل میکردم مینشستم پای درسام.مهمونی تو سن شماوقت تلف کزدنه همون بچسب به درسات محبوبه جون به قول روشا اون (ماتیکه )زدن داشته هاااااااااااا.قشنگ پاییم شده بوده .فقط باید مامان باشی که بتونی همچین رژی رو به لبات بزنی. همیشه به مهمونی .محبوبه جون شمام به نظرم مثل ماهستید خدا رو شکر با فامیلاتون روابطتون خوبه.ما هم بر عکس این دوره ایا با فک و فامیل و دوست و غریبه و همه رفت وآمد میکنیم.فامیلیمونم خدا رو شکر خیلی خوبه.فقط بدیش اینه که همه مون یه شهر نیستیم. ایشالا همیشه بهتون خوش بگذره. ماهان جون و الینا جونم که هنراشونو ریختن رو دایره.سرگیجه نگرفتن؟ سیر نزولی لباسا خیلی باحال بود میگم خوبه نظرامو من بعد از این تو چند تا نظر بنویسم.خیلی دراز و بی نمکه
مامان
پاسخ
آره هر جا میریم فامیلی شون رو میپرسه ازمون همینو بگو خاله جون این مامانم منو از درس و مشق و کار و زندگی میندازه همش رژ با طعم ِ پا بله خدا رو شکر با دو طرف رابطه خوب و صمیمی داریمبله شما رو هم در جریان هستمانشاله جمعتون همیشه برقرار و شاد باشه عزیزم اتفاقا نظراتت خیلی هم بانمک و خوشمزه ست عزیزم
سعیده، مامان هومان
2 بهمن 92 1:18
خیلییییییی پست خوبی بود کلی خندیدم به خوشمزه گی های الینا جون و ماهان شیر کوهی ؟؟؟؟ از لاک زدنو اسم و فامیل گفتنش گرفنه تا رقصیدن آخر شبشون و لباسای آخری همه و همه محشر بودند خانم خیلیییییی خوب گزارش کرده بودید لذت بردم حسابییییییی
مامان
پاسخ
ممنووووون سعیده بسیار مهربان و دوست داشتنی
ﻓَﺮے ﻣﺂ
2 بهمن 92 9:32
یعنی من هلاک اون توضیحاتتم خصوصا نفس کششششش اون عکس که ماهان با سن ش رو داده بالا هم عکس برگزیده هفته است !!! همیشه به خوشی و این کارا ، بشرط اینکه عکسهاش رو برای ما بذاری یه ملت شاد شن
مامان
پاسخ
مگه مامانش نبینه! یحتمل به جرم برملا کردن رازها و حرکات نامانوس ایل و طایفه مون محکوم شم فریما جون
مامي كيانا
2 بهمن 92 10:12
به قول دوستان تيك حاضري ميزنيم و دوباره برميگرديم
مامان
پاسخ
بیصبرانه منتظرم دوست جون
مامان احسان
2 بهمن 92 11:27
سلام خواهری خوشگلم خدا رو شکر که خوبی و دور همی ها هم خوش میگذره ماشالله امیدوارم همیشه جمعتون جمع باشه دوستت دارم عزیزم
مامان
پاسخ
سلام به معصومه عزیز ِ خودمممنون خواهری
مونا مامي كيانا
2 بهمن 92 11:53
پست به اين بلند بالايي ميذاري با حضور تمام فاميل دايي و عموها فكر ما رو نميكني ميگم چه دوره هايي خوبي دارين بهتر از همه بخش حركات موزون و خوانندگيشه ميگم الينا و ماهان ديگه اين آخريها دارن حركت هلكوپتري ميرن ديگه؟ خوب اگه ما هم تو فاميل پسر خوش تيپي مثل ماهان چشمه كوهي داشتم به پاهامون لاك ميزديم چيه خووووووووو چقدر نقش الينا جون تو پانتوميم سخت بوده پرندهي خوابالو هميشه شاد و سلامت و خوش و برقرار باشيد
مامان
پاسخ
اینکه خیلی خلاصه و مفید بود! آره خیلی جالبه و همیشه دعا میکنم که ادامه داشته باشه و هیچوقت کنسل نشه ای شیطوووووووون ممنون مونای عزیزم
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
2 بهمن 92 12:04
دیشب ساعت سه یه کامنت ِ بزرگ گذاشتم، قد ِ کلّه خودم. کد ِ امنیتی واسم نمایش داده نشد که نشد... 20 بار صفحه رو رفرش کردم... نشد...
مامان
پاسخ
کله خودت! ای جان شرمنده بخاطر من اذیت شدی هر چند میدونم شما از کپی پیست استفاده میکنی اما خب مجبور شدی امروز دوباره بنویسی
تاابددونفره
2 بهمن 92 12:15
سلاااااام به دوست جون خودم
مامان
پاسخ
سلااااااااام عززززززززیززززززززززم
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
2 بهمن 92 14:54
نه قربونت برم.. دشمنت شرمنده باشه مشکل از تبلت ِ ما بود که نمایشگرش بسته بود و فلش هایی مثه کد امنیتی رو نمایش نمیداد. آره، کپی و پیست که میکردم اما صدقه سرت که امروز همونا رو تایپ کردم مجددا...
مامان
پاسخ
اشکال نداره واسه تقویت انگشتان دست مفیده
آتنا مامانیه روشا یدونه
2 بهمن 92 15:24
همیشه شاد باشید و جمعتون خندون و گرم باشه
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم
تاابددونفره
3 بهمن 92 2:45
مامان
پاسخ
★ مامان آینده یه فسقلی ★
3 بهمن 92 3:01
حقش بود واسه این مطلب کامنت نمیذاشتما، نه به ما سلام کردی، نه به الینا!
مامان
پاسخ
اِوا راست میگیا!
تاابددونفره
3 بهمن 92 11:05
سلااااام به روي ماه دوست جوني
مامان
پاسخ
سلام دوست جون ِ عزیزم
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
3 بهمن 92 11:44
سلام دوست جونی خسته ِ کار نباشی... نه به ابراز ِ شرمندگیت، نه به تقویت انگشت!!! دو تا کامنت ِ نسبتاً قد بلند ِ ما کو؟!!! اومدن؟؟؟ یا دوباره باید به فکر ِ تقویت ِ انگشت باشم؟
مامان
پاسخ
سلام به روی ماهت عزیزم گفتم بهت انرژی مثبت بدم و بگم این واسه تقویت عضلات انگشتان محترم خوبه نه والا هنوز به ما نرسیدن ؟! عززززززززیزززززززززززم انگشتان رو فشار نیار بهشون مهم نیت بود که قبوله
مامان پارمیدا
4 بهمن 92 15:30
هی واااای من رژ به جای لاک سیر نزولی هم جالب بودا خوب شد برگشتین خونتون وگرنه معلوم نبود تا ساعت 2 و 3 چه اتفاقاتی میافتاد
مامان
پاسخ
اینم از بچه های شیطون این دوره! همینو بگو!
مانی محیا
5 بهمن 92 10:05
سلام عزیزم.. خوبی عجب عکسا و گزارش خوبی. من امروز امتحان گزارش نویسی دارم خو.اهر.. سیر نزولی پوشش رو خوب اومدی.. ما هم ازین مشکلات داریم..خصوصی
مامان
پاسخ
گزارش نویسی علمی خیییییلی سخته موفق باشی عزیزم
مامان نازدونه ها
7 بهمن 92 17:08
مامان
پاسخ
مامان الینا
8 بهمن 92 11:05
عزیزم انشاالله همیشه شاد باشید لبخند به لب داشته باشین شاهد بازی و شادی و خنده های بچه ها باشید خدا حفظ کنه این افراد خانواده نازنین ات رو که اینقدر بهم اهمیت میدین و اوقاتی رو با هم سپری می کنین
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم از دعای قشنگت
مامان محمدرهام جون
12 بهمن 92 21:12
نه به اون تریپ دامادی ونه به اون زیر شلواری ماهان چشمه کوهی!!!قضیه اون داماده س که با بیژامه میره خواستگاری؟؟ الینا رو که نگو دیگه داشته صحنه دار میشده!!چه خوابالو وخسته بوده عروسکممممممم ههههههههه خیلی بامزه بود ماجرای گنج ورقص وبزم وهمه چی با شادیتون دل ما هم شاد شدشادیهاتون روزافزون
مامان
پاسخ
همینو بگو! دقیقا همون قضیه ست که طرف پیژآمه شو برداشته گفته شاید قسمت شد موندیم واسه همین زود ختم مجلس رو اعلام کردیم ممنون سمانه عزیزم