الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

به کدامین سو میرویم؟!!!!

1391/8/28 12:54
نویسنده : مامان
1,251 بازدید
اشتراک گذاری

چندی پیش به اتفاق دخترکم در مجلس بازگشت حجاج از سرزمین وحی شرکت کردیم. الینا بسیار خوشحال و خندان بابت حضور در جمع مدام به خانمهای اطراف ابراز عشق میکرد به همه سلام میداد و عید مبارک میگفت(تصورش این بود که عید شده!!!) پس از رسیدن حاجیه خانم  مداح مجلس در زمینه وحی،سرزمین وحی و پیامبر قدری سخنرانی نموده و در انتها نیز چند دقیقه ای مدیحه سرایی نمودند که تقریبا تمام خانمها شروع به ناله و گریه و زاری کردند و دخترک من که با تعجب نظاره گر آنها بود بطور ناگهانی تغییر روحیه داد و با ناراحتی پرسید : مامانی چرا گریه میکنن؟دل شکسته مگه عید نشده؟  در آن لحظه تمام هم و غم من توجیه دخترم بود هیچ توجیه منطقی برای او نداشتم! گفتم چون حاج خانم از خونه خدا اومده خوشحالند از خوشحالی گریه میکنندناراحت دخترک با کمی تأمل و ناراحتی بیشتر گفت: نه مامان بگو بخندن اگه گریه کنن الینا ناراحت میشه دل شکسته و به سمت خانوم بغل دستمان که چادرش را حائل کرده بود میان اشکهای صورت و هوای آزاد رفت و پارچه سیاه را بالا زد و گفت گریه نکن خاله ،گریه نکن دیگه ناراحتو من شدیداً در حال کشمکش با وجدان خود که ای کاش کودکم را نیاورده بودمدل شکسته واقعا ما ایرانیان به کدامین سمت و سو میرویم؟شادی و شاد زیستن از آداب پیشینیان ماست حتی در دین مقدس اسلام هم به شادی تأکید فراوان شده چرا تصور ما این است که اگر مجلسی معنوی (مثل بازگشت زائران از سفرهای زیارتی)برگزار میشود حتما باید مزین به چاشنی غم و اندوه و گریه و زاری باشد؟ حتی در جایی از سخنان ائمه اطهار خواندم که خداوند  بنده مومن ثروتمند شاد را دوست دارد اما برداشت اکثر افراد جامعه ما از انسان مومن، شخصی جدی و عبوس است!!! که تمکن مالی آنچنانی هم نداشته باشد!!!

ای کاش همه ما یاد بگیریم که شاد زیستن و تفکر عمیق در مسائل را به کودکانمان آموزش دهیم ای کاش به جای گریه، عمق مطالب را برایشان تشریح کنیم تا ذهن کودکمان مملو از علامت سوالهایی که هیچ جواب منطقی  برایشان نداریم نشود ،

بیایید تعلیمات دینی را با جاذبه و شادی به کودکمان آموزش دهیم تا دلبسته دینمان شوند نه دلزده آن...

تصویر کودک شادم  در ابتدا مجلس ذکر شده و قبل از مواجهه با سیل اشک بانوان حاضر در مجلس!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مهرناز(مامان آرسام)
28 آبان 91 9:51
آخییییییییییییییییی
الهی من نباشم که این دخملم ناراحت شدههههههه
اخه واقعا چراااااااااا؟؟؟!!!! چرا دیگه توی مجلس حاجی عزاداری میکنن؟؟؟!!!!
ای بابااااااااا ! همش غم و غصه و گریه و زاری
مامانی تورو خدا دیگه جیگرمونو نبر اینجاها دلش میشکنه طفلکی
الانم باید قول بدی که ببریش یه جا که فقط و فقط شادی کنه وبخنده(محرمه البته نمیشه!!!)



آخه دوست دارم با مراسمات مذهبی هم آشنا شه اما اگه قرار باشه فقط گریه تو ذهنش بمونه ترجیحا دیگه اینکارو نمیکنم. از اون روز تصمیم گرفتم نبرمش اینجور جاها
مهرناز(مامان آرسام)
28 آبان 91 9:52
راستی محبوبه جونم مرسی بابت رأی به آرسام
خییییییییییییییییییلی ممنون
شرمندم کردی


خواهش میکنم عزیزم حتی اگه شما دوستم نبودی هم باز هم به آرسام خوشگلمون رای میدادم...
سفانه مامان شهداد
29 آبان 91 0:54
ااااااااای جان دل من که از گریه بقیه غصه خورده... الهی بمیرم برای این طفل معصومها که باید با این دوگانگی رشد کنند.... واقعا این فرشته ها چه گناهی کردن که باید به آنش تحریف ما بزرگترها بسوزند.... دعا میکنم که ما بتونیم بچه هامون رو در این زمینه لااقل ، بخوبی آگاه کنیم.... هرچند سخته و با رفتنشون تو جامعه دچار بد دوراهی و چه بسا چند راهی میشن.... خدا عاقبت همه نینی های ناز رو بخیر کنه..... میبوسمت عزیزم....
مادر کوثر
29 آبان 91 7:36
عزیزممممممممممممممم
من فدای اون دل مهربوووووووووووووووونت

من تازه شنیدم بچه نباید چهره ی غمگین هم ببینن چه برسه به گریه کردن
خیلی تو روحیه شون تاثیر منفی میذاره!


سارا مامان آرام
29 آبان 91 13:07
واقعاً به کدامین سو میرویم؟؟؟؟؟؟؟
همه چیز رو با هم قاطی کردیم

دوست خوبم از آشنایی با شما خوشحالم
من شما رو به وبلاگ آرام لینک کردم و ممنون بابت کامنت مهر آمیزت


خوشبختم دوستای خوبی خواهیم بود مطمئنا چون جوجه هامون هم سن هستن
سمانه مامان ستایش
29 آبان 91 13:20
متاسفم برای مردمی که مسلمان بودن رو با همیشه عزادار بودن،همیشه غمگین بودن و شاد نبودن و هزار تحریف ازخود ساخته ی دیگه اشتباه گرفتند...جالب اینه که تمام اینها جزء دینداری ظاهری این افراده!!!
ااااای جان عزیزم چقد ناراحت شده الینای گلمون


عززززززززززیزم چقدر زیبا نوشتی ...ممنون
مادر کوثر
29 آبان 91 15:11
عرضی نیس جز اینکه آپ شدیم
بابای روشا
29 آبان 91 17:24
خداوند تو این دوران به داد آینده ی فرزندانمان برسد
ارزو.دختر دایی
6 آذر 91 11:59
حق با توست دنیای بینظیریه دنیای کودکانه.مخصوصا ادم با عشق زندگیش برگرده به اون دوران.حالا انشا الله بزرگ که شده طعم ولذت وشیرینی وجود یه دختر مهربون رو بیشتر حس میکنی.دخترا به زندگی لطافت میدن مثل لطافت هوای بهار بعد از بارون.شنیدی میگن دختر رحمته.این یه واقعیته محضه.


عززززززززززیزم
خانومي
22 خرداد 92 18:30
آخي......نازي.....الهي بگردم.........

منم همين چيزا رو ديدم كه از بچه گي از خيلي صحنه ها وحشت دارم....
جدا بچه حق داشته...چرا مردم ما اينجوري ان؟؟؟ اونم تو مراسمي كه بايد واقعا همه شاد باشن....

متاسفانه تاثیر بدی میزاره و همین باعث دین گریزی میشه
مطهره
25 خرداد 92 8:01
الهی اون قیافه خوشحالشو بگردم

آخ که دلم ریش شد از ناراحتیش

کاش یاد بگیریم که لااقل تو جشن و شادی گریه نکنیم[تشویش]


واقعا همینه بعضیا از دین فقط مداحی و گریه شو فهمیدن
بابای روشا
26 خرداد 92 0:13
درود بر شما متاسفانه این جور مراسم تاثیر اشتباهی از دین و مذهب بر کودکان دلبند ما میگذارد بسیار باید دقت کرد تا ذهنیت این گل های زندگیمون نسبت به دنیای اطراف خراب نشود
مامان اشکان
30 خرداد 92 13:13
سلام عزیزم من نجمه هستم مامان اشکان.خوشحالم میام به وبلاگ دخترت. مطلبتو خوندم و کلی ناراحت شدم از اینکه ما ایرانی ها همیشه فکر میکنیم وقت دعا خوندن و قرآن خوندن باید توی سر خودمون بزنیم در حالیکه دو سوممون حتی معنی چیزی رو که میشنویم نمیدونیم فقط طبق ذهنیت احمقانه خودمون عادت کردیم گریه و زاری راه بندازیم...... باهات موافقم که بچه رو اینجور جاها نبریم بهتره باید تعالیم دینی رو خودمون طبق عقل و عقاید خودمون به بچه یاد بدیم و نزاریم لین کارهای دیگران بچه رو از همه چی زده بکنه...


سلام نجمه جون ممنون از نظر زیبایی که واسم نوشتی عزیزم...




محمد هادی
2 اسفند 92 16:20
سلام . وبلاگ جزابی دارین این فرشته اسمونی خدا براتون نگه داره ایشا لله
مامان
پاسخ
ممنونم