الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

ادامه تحصیل!

1392/7/28 18:59
نویسنده : مامان
1,106 بازدید
اشتراک گذاری

جوک جدیدی که واسمون تعریف میکنی اینه:

یه فیله به یه مورچه میگه: با من ازدواج میکنی ؟ سوالقلب

مورچه میگه : نههههههه ! قهر

فیله میگه : آخه چرا ؟! دل شکسته

مورچه میگه :  میخوام ادامه تحصیل بدم ! از خود راضیمژه

خنده

=============

پریروز رفتیم یه فروشگاه  واسه خرید ،به محض ورود با هیجان گفتی : بابا اجازه میدی ادامه تحصیل بدم ؟! مژه

آقای فروشنده : تعجب خنده

حالا کلاً از هر موقعیتی استفاده میکنی و میپرسی اجازه میدین ادامه تحصیل بدم؟!متفکر

خنثیابروعینک

======================

راستی پیرو دعوت دیروز ، ما شامل بند " پ " شدیم و همراه فرزند به مهمانی فراخوانده شدیم از خود راضیمژه  ریحانه تو وب دیده بود من نوشتم نمی رم ! بعدش نادیا تماس گرفت و  منو با بچه! دعوت کردن نیشخند اینم از مزایای داشتن وب و خوانندگان خاموش ! چشمک

البته ناگفته نماند که خود ِ من وقتی مجرد بودم خیلی حرصم میگرفت که بچه ها تو مجالس میریزن وسط میرقصن و شلوغ میکننکلافه اما الان نیشخند وقتی الینا رو میبینم که وسط میرقصه کلی ذوق میکنم نیشخند و قربون صدقه ش میرمزبان اینم از ترکش های مادر شدنه دیگهههههه!خیال باطلقلب ولی کنترلش میکنم که رو اعصاب ِ بقیه نره ! ابرو

 

جشن بسیااااااااااااار باحالی بود و کلی بهمون خوش گذشت . ساعت 7 رفتیم تا 11/5شب کلی بزن و بکوب بود چشمک دستشون درد نکنه پذیراییشون هم مث همیشه بیستچشمکقلب

کیک فارغ التحصیلی ِ عاطفه جون که البته به تازگی ارشد هم قبول شدهقلب(دستپخت ریحانه جون)خوشمزهقلب

==================================

بیخود نیست میگن بچه ها رو نیارین ! آخه وروجک اونجا جای شنا کردنه؟! ابله

=================================

اینم تایم ِ جذاب ِ مجلس نیشخند

حلیم بادمجون - آش ِ گوجه -  انواع دسرخوشمزهعینک

 برای دختر عموی خوشگلم بهترین ها رو آرزو میکنم بغل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (54)

زهرا مامان ارتا
28 مهر 92 10:18
محبوبه جون از راهنماییت خیلی ممنونمفارغ التحصیلی دختر عموت هم مبارک باشه خوشحالم که به تو و الینا جون خوش گذشته چه شنایی میکنه الینا خانوم ما

خواهش میکنم عزیزم آره شناگر قهاریه

مامان محمدرهام جون
28 مهر 92 11:16
همیشه خوش باشید عزیزانم
الینا ی ماه جشن فارغ التحصیلی خودت خانوم علاقه مند به ادامه تحصیلقربون عروسک خوش زبوووووووووووووووونم برم


ممنون سمانه جون از دعای قشنگت عزیزم
مامان محمدرهام جون
28 مهر 92 11:17
سرملخورده محبوبه جون،البته شکرخدا الان خوبه وددوره نقاهت به سرمیبره


انشاله زودتر خوب شه محمدرهام عزیزم
تاابددونفره
28 مهر 92 11:42
سلام عزيزمچه جوک باحاليخدا روشکر که تونستي با الينا جون بريو بتون خوش گزشتبله ديگه بچه خود ادم يه چيز ديگستعجب ايده باحالي دادن واسه کيک دستشون درد نکنهچه چيزاي خوشمزه اياحيانا اون زله شب هستشايشالا جشن فارغ التحصيلي الينا جون


سلام نسترن جوناین چند روزه که نبودی جای کامنتهات خیلی خالی بود عزیزمممنون عزیزمنه ژله نبود هیچکدوم از دسرها! حتما ازش میپرسم بهت میگم عزیزم
واااااااااااای ممنونم عززززززززیززززززززم
فریبا مامان سنا
28 مهر 92 11:51
خیلی وب قشنگی دارید دختر نازتون رو ببوسید و به من هم سربزنید. منتظر نظرات خوب شما هستم.(سنا گل مامانوباباش)
فریبا مامان سنا
28 مهر 92 11:52
خیلی وب قشنگی دارید....خدا دختر نازتون رو براتون نگه داره...براش قل هو الله بخونید و حتما به من هم سربزنید منتظر نظرات شما هستم....


✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
28 مهر 92 12:13
خیلی جوکه با حال بود ای الینای وروجک
به سلامتی پس مهمونی رفتی چه میز خوشمزه ای هم براتون چیده بودن کیکش هم خیلی خوشکل بودش تا حالا این شکلی ندیده بودم خوشحالم به مادر و دختر نازگلکش خوش گذشته

اینقدر بامزه تعریف میکنه
ممنون عزیزم
ندا
28 مهر 92 12:39
بچه ها روحهای بزرگند در جسمهای کوچک پس باید براشون ارزش قایل شد حتی اگه وسط مجلس و شلوغ کنن منم بدم میومد ولی اینم جز حقوق بچه هاست که از زندگی لذت ببرن

دقیقا
ندا
28 مهر 92 12:46
بچه ها روحهای بزرگند در جسمهای کوچک پس هیچ فرقی با ما بزرگا ندارن وباید بهشون بها داد واحترام گذاشت حتی اگه مطابق میلمون نباشه قابل توجه اونایی که بچه ها رو مهمونی دعوت نمیکنن


لایک !
مامان احسان
28 مهر 92 13:26
خوب کردی بردیش آخه بدون بچه که به آدم خوش نمیگذره .وااااااای دلم حلیم بادمجون خواست چیکار کنم حالا

ای وای بمیرم واست عزیزم کاش اینجا بودی واست میاوردم معصومه جون
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
28 مهر 92 14:52
میبینم کههههه
خوانندگان خاموش وجودشون به نفع ِ شما تموم شد...

عززززیزممم
پس خوبه که رفتی... بالاخره آدم روحیه ش عوض میشه دیگههه...

آوووو... میز ِ شام رو ... نوش جوووونتون ... اون تزئین ِ مشکی ِ خوشگله، ژله ست؟

هان؟! شنا؟ رو سرامیک؟ خیییییییلی بامزه ست بخدا....

ای مامانی ِ شیطون.. ترکش های مادرانه ت منو کشتهههههه...

تازه الان جا داره بگم: فارغ التحصیلیشون مبارک... ایشالا دکترا

آره گاهی هم بد نیست انگار
مرسی عزیزم. نه هیچکدوم از دسرها ژله نبودن فقط اون زرده لایه روییش فکر کنم یه لایه آلوئه ورا هم داشت . سر فرصت از دخترعموم میپرسم بهت میگم چی بود
شناگرهای حرفه ای واسشون فرق نمیکنه آب باشه سرامیک باشه قالی باشه ...خلاصه همه جا شنا میکنن
ممنون از تبریکت عزیزم خیلی شیطونی
مریم مامان سروش
28 مهر 92 15:27
خدا این مادر و دختر رو همیشه نزدیک هم نگه داره.
راستی فامیلی خوش سلیقه هستین

ممنون مریم جون. چقدر منو شرمنده میکنی عزیزم
بهاره مامان ونداد
28 مهر 92 16:12
چرا نمیزارید بچه ادمه تحصیل بده که این جوری دچار ناراحتی فکری شده هر جا میرسه عنوان میکنه
چه دختر عموی هنرمندی همه اینا رو خودش درست کرده بابا دست مریزاد

یحتمل فکر میکنه قصد شوهر دادنش رو داریم!
بله همه رو خودشون درست کردن کلاً وقتی میریم خونشون همه چیز دست سازه از کیک و شیرینی و دسر بگیر تا غذاهای متنوع
مامان پارمیدا
28 مهر 92 17:25
به به چه عصرونه باحالی
دختر گلمون هم چه شنایی می کنه اون وسط !


جای دوستان خالی
بعععله شناگر ماهریه
فرزانه مامان آرین مهر
28 مهر 92 18:32
سلام .فکر کنم میدونستید که دختر عموتون وبتون رو میخونه که اینا رو نوشتید خواستید دلشون برحم بیاد
قربون الینا جون که قصد ادامه تحصیل دارهچه سفره ای دهنم آب افتاد نوش جونتونمنم به دختر عموتون تبریک میگم شاید خواننده خاموش کامنت ها هم باشند

نه اتفاقا اصلا احتمال هم نمیدادم اتفاقا وقتی بهم گفت تو وب خوندم که نمیای خجالت کشیدم
عزیزم جای دوستان خالی بود واقعا
من از طرف ایشون ازت تشکر میکنم فرزانه جون ممنون
آناهیتا مامانیه آرمیتا
28 مهر 92 18:59
قربونت که جوک تعریف میکنی،
محبوبه جون خوبه که حرف دلمونوهمیشه بنویسیم تووب یه جورایی یه جایی کارسازه هاچه کیک نازی
شنامیکنی آخه خووشمزه خانومهمیشه به شادی عزیزم

آره بعضی جاها کارسازه و البته بعضی جاها هم دردسر ساز! از آب میترسه رو زمین و قالی و سرامیک شنا میکنه!ممنونم آنا جون
آناهیتا مامانیه آرمیتا
28 مهر 92 19:02
دوستم فردامنتظرنظرت بودم الان خییییلی باحال بودرفتم وبم دیدم وقتی من اینجابودم شمااونجابودیبه این میگن تله پاتییییی

آره همه به کامنتهای صبحگاهی ِ من عادت کردن
چه جالب !

ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
28 مهر 92 19:36
عزیزم...

از خونه اومدی وبلاگم؟




نههههه!
فرزانه مامان آرین مهر
28 مهر 92 19:38
ببخشید شوخی کردم ناراحت نشده باشید .میگم چه شکلک زشتی گذاشتم روش نوشته بود شوخی

نه عزززززززززززیزززززززززززززم چرا باید ناراحت شم؟! دوستم راحت باش خودت میدونی که اهل شوخی هستم شکلک ها رو هم که دیگه هممون حفظ شدیم از بس استفاده کردیم
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
28 مهر 92 19:42
همچین میگه نمیدونم، هر کی ندونه فکر میکنه اون عکس ِ میز شام رو از اینترنت سرچ کرده

خب نمیدونی چیه، درست! ولی خوردیش که!
از طعمش هم نباید حدس بزنی چیه؟

اون موقعی که خوردی، غرورت اجازه نداد بری ازشون بپرسی چیه؟!

نگفتی ما اینجا میترکیم از فضولی؟

نگفتی؟ نگفتی؟ نگفتییییییییییییییییییی

چه کیفی میده بری رو اعصاب ِ کسی.



باورت میشه اصلاً دسر نخوردم؟!!!!!
تا به الینا غذا دادم و خودم غذا خوردم و به خودم جنبیدم دیدم تهشون مونده که چون زیباییش رفته بود نخوردم
نه بابا غرور کجا بود ! باهاشون خیلی صمیمی هستم اما از بس مهمون بود و آقایون هم بودن و اونا همش مشغول پذیرایی فرصت نشد ازش بپرسم اما حتما میپرسم ازش
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
28 مهر 92 19:50
از صبح تا حالا هی اینو میخوام بگم، هی یادم میره.

یعنی من مردم از خنده بابت اون جمله ی آخری.

حالا چون با بچه دعوت شدی، یه همچین دعای از ته دلی هم کردی. هاااااااا! نگو اینجور نیست که اصصصصلا باورم نمیشه...

خیلی نامردی!!!نه باور کن چه می رفتم چه نمیرفتم این دعا رو واسش میکردم، واسه همه جوونا
مامان بابای الیسا
29 مهر 92 1:22
سسسسسسسسسسسسسسلام محبوبه جونم و الینای ناز خاله خوبین دلم براتون کلیییییییییییییییییییییییییی تنگ شده بود

سلااااااااااااااام به الهام عزیزم و الیسای نازنینم.ما هم خیییییییییییییلی دلتنگ بودیم عزیزم
سمانه مامان ستایش
29 مهر 92 3:15
محبوبه جون بذار بچه ادامه تحصیلشو بده خووووونکنه کسی بهش پیشنهاد ازدواج داده
اِ من فکر کردم جشن تموم شده و شما بدون "بچه" نرفتیبابا هوادارات کم نیستنااااتا دیدن تهدید به نرفتن کردی سریع با "بچه" دعوتت کردن
واااای چه کیک خوشگلیآفرین به پزنده اش
فارغ التحصیلی دخترعمو هم مبااارک
منم دوست دارم بدونم اون مشکیه که عکس قو داره چیه؟خیلی قشنگ تزئین شده

اتفاقا اینقدر ملتمسانه میگی یکی ندونه فکر میکنه به زور میخوایم شوهرش بدیم!
البته با این دخترعموهام خیلی صمیمی هستیم و با دو تاشون هم تو یه ساختمون زندگی میکنیم
کلاً چهر تا خواهرن یکی از یکی هنرمندتر و مامانشون هم که نگووووووو خیلی کدبانوئه
ممنون عزیزم
حتما میپرسم ازش


سمانه مامان ستایش
29 مهر 92 3:21
ای جااااان که رو سرامیک شنا میکنهآب ببیننه چه میکنه الینا جونم
منم مثل خودت محبوبه جون از اینکه تو عروسی ها و مجالس بچه ها دائم اون وسط وول میخوردن خیییلی کفری میشدم،ولی حالاکلی لذت میبرم از اجتماعی بودن دخملم که دائم وسطه
ترکش های مادرانهجالب بود
حالا بیا خوصوصی دوست جونم

از آب فراریه واسه همین شنای دختری ِ من زمینی هستش
اونموقع نه! اما حالا به این نتیجه رسیدیم که جشن و عروسی مال ِ بچه هاست!

سارا مامان آرام
29 مهر 92 8:15
عزیزم دخترم نمیخواد ازدواج کنه خووووووووووووب ، میخواد ادامه تحصیل بده
این ترکش های مادر شدن رو خوب اومدی

خدا کنه بزرگ هم میشه همین نظرو داشته باشه!

ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
29 مهر 92 8:33
به بهههههههههه
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااام

عزیزم، دوستم، گلم، عشششششششششششششششششقم

خوووووبییییییییییییییییی؟

آقا
اون و داداش و ... رو وللش،
بگو کی اومده بود؟

ببین تو رو خدا، صبح ِ اول ِ صبح ، باید برم سبزی بــِـپاکــم




عااااااااااااااااااشق این عمو سبزی فروش شدمالبته بخاطر شیپور بیدار باشش
ღ مونا مامان امیرسام ღ
29 مهر 92 9:19
سلام به دوست خوبم و دختر شیطون بلاش
اول که خوشحالم حالت خوب شده الینا جونم
وااااای چه کیکی .خیلی خوشگله.حیف بود خورده شد
ژله هه چه ناازه.
وااای چه خوش تیپه خوشگل خانم


سلام به مونا عزیزم و پسر وروجک و نازش
ممنون عزیزم
ینی میگی باید فقط نیگاش میکردیم؟! با اون وضع بزاق ها!
ممنونم دوست جووووونی
مامی کوروش
29 مهر 92 9:42
چرا نمی ذارید بچه ادامه تحصیل بده ؟
عزیزم شنا نمی کنه که ! داره هلی کوپتری می زنه !!!

خو موخوام شوهرش بدم !
آخه میگفت مامان کمک! یه کوسه میخواد منو بخوره!!!
مامي كيانا
29 مهر 92 10:20
از مزاياي وبلاگ داشتن و خوانندگان خاموش آخرش رسيدن به همين آش گوجه و حليم بادمجون و دسر و ايناست ديگه

خوب به خواسته ت رسيدي

واااي تو اين هواي باروني چقدر آش مزه ميده

دلم آش خوااااااااااااااست

چه كيك بامزه اي

الينا جون اون وسط چه مي كنـــــــــــــــــــه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

شنا




زین پس میخوام خواسته هامو اینجا مطرح کنممثلا اگه هوس یه غذایی کردم اینجا بنویسم خدارو چه دیدی شاید کسی دلش به رحم آمد و واسم پخت و آورد!

الینا رو داری؟! شنا میکرد در حد المپیک




مامی امیرین
29 مهر 92 10:23
ووووووووووییی چه علاقه ای به ادامه تحصیل داره این بچه...خوب به مامانش کشیده دیگه!
چه کیک بامزه ای...
همیشه خوش باشین.


ممنونم دوست جونم
مامان آیسو وآیسا
29 مهر 92 10:37
وای چه جوک بامزه ای
چه عکسهای قشنگی دوست جووون منم که آیسو وآیسا رو میبرم جایی همونجا از شدت خجالت نزدیک بمیرم اینقدر کارهای غیر عادی که هیچوقت نمیکنن رو اونجا انجام میدن...
میبوسمت الینا جوووونم

خب دیگهه اگه اینکارو رو هم نکنن که نمیشه بهشون گفت بچه!
مامان احسان
29 مهر 92 11:13



مهرنوش مامان مهزیار
29 مهر 92 11:18
سلام عزیزم. انشاا... همیشه به جشن و شادی. دخترمون شنا دوست داره دیگه

سلام مهرنوش عزیزمممنون عزیزم.آره البته فقط تو خشکی!
رادمهر و مامان
29 مهر 92 11:31
انشالله به شادی موفق باشی عزیزم برای ادامه تحصیل


ممنون
مامي كيانا
29 مهر 92 12:21
راستي اومدم در گوشي يه چيزي بگم كسي نشنوه
ميري تو قسمت آخرين نظرات و اون نظر قبلي من قسمت پاسخ بعد اون حليم بادجون رو درست ميكني حليم بادمجون
زود سريع تا كسي منظورمو كه ميدوني مچ ما رو نگيره
راستي اين جك ادامه تحصيل رو يادم رفت بگم خيلي باحال بود
قربونش برم كه ميخواد ادامه تحصيل بده
ايشالا تا دكترا ديگه؟

دوستم نگران نباش فرد دوست داشتنی مزبور با غلط های املایی کاری ندارنپس هر چی دلت میخواد غلط غولوط بنویس
انشاله خدا از زبونت بشنوه عزیزم اگه بزرگ شه هوس های دیگه به سرش نزنه
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
29 مهر 92 12:26
هدیه دادن، دلیل نمی خواد که.

میخواد؟



تقدیم به محبوبه جونم;

http://www.niniweblog.com/upl/nini6368/13823454849.jpg?8



وااااااااااای عزززززززززززیززززززززززم
ممنونم ازت خیلی سورپرایزم کردی مهربون خیلی خوشجله
مامي كيانا
29 مهر 92 13:00
ما آپييييييييييييم


الان میاااااااااااااااام
تا ابددونفره
29 مهر 92 13:43





آتنا مامانیه روشا یدونه
29 مهر 92 13:46
محبوبه جون منم قبل از بدنیا اومدن روشا خیلی کارها بود که بقیه مادرها میکردن و من حرص میخوردم ولی الان خودم غش میرم از اون کارها یکیش همین تو مجلس اومدن بچه ها بود حالا ببین چه قدر ما حرص میدیم الان به بقیه

و این روال همچنان ادامه خواهد داشت تا نسلهای بعدی ...
شهرزاد مامان حسین
29 مهر 92 16:18
پس اینجوری میشه تو جشنی که دعوت نیستم راه بیابیم. مرسی بانو.
ای جونم. ما هم دلمون میخواد رقص این خانوم خوشگلو ببینیم.
خدا حفظش کنه.

خب اینم یه راهشهممنون عزیزم
مامان بنیتا
29 مهر 92 17:37
سلام محبوبه جون..خوبی عزیزم؟چه قدر پست جدید گذاشتی توی این 10 روزی که نبودم همه رو خوندم یکی از یکی قشنگ تر
ای جونم که الینا خانوم می خواد ادامه تحصیل بده ایشالا بعدا هم واقعا همین قصدو داشته باشه
چه خوب که با دخملی رفتی مهمونی و این غذاهای خوش رنگ و لعاب رو نوش جان کردین
قربونش برم عسلییی رو با این شنا کردنش رو سرامیک

گلناز جون من زیادی فعالم
ممنونم عزیزم
مامان آرسام
29 مهر 92 20:07
ای جوووونم عجب جوکهای با نمکی تعریف میکنی



شهرزاد مامان نگار
29 مهر 92 22:14
سلام چه دخمل نازی. عکسا خیلی قشنگ بود . جوک خانومی هم که حرف نداشت


ممنون
تا ابددونفره
30 مهر 92 0:55
عزیزم نصف شبی اومدم عرض ارادتشما همیشه صبحا شرمنده می کنی دوست جون خودم


من به فدایت
مامان نیروانا
30 مهر 92 8:19
سلام عزیزم. خوبین؟ دلم براتون تنگ شده بود اومدم کلی نخونده ها رو خوندم. ببخش که نمیرسم زیاد بیام پیشتون. همیشه شاد باشن و به جشن و پایکوبی. فدای الینای عزیزم با اون بامزگیاش

سلام عزیزم.ممنونم.این چه حرفیه فریبا جون.راحت باش عزیزم
مامان احسان
30 مهر 92 8:37
سلام عزیزم صبحت بخیر چطوری ؟ اونجا هم هوا مثل اینجا سرده ؟




سلام معصومه جون.بله اینجاهم خییییییلی سرد شده!


مامي كيانا
30 مهر 92 9:05
كاش ديروز از خدا يه چيز ديگه ميخواستم به قول مامانم فرشته آمين گو در راه بود.
ديروز دوره دوستان بود و هوا بس باراني و سرد وقتي به راه پله رسيديم به به جاتون خالي بوي سيرداغ پياز داغ مستمون كرد
خدا خدا ميكردم از خونه دوستمون باشه
آش ترش شمالي درست كرده بود
واي كه چه جوابي داد اين آش تو هواي سرد در حد تركيدن خورديم
جاتون هم حسابي خالي كرديم

ای جان دلت صافه خدا آرزوتو برآورده کرده دوست جونی
اتفاقا وقتی گفتی هوس آش کردی عذاب وجدان گرفتم
خدارو شکر خدا یار ِ من هم بود الان خوشحالم
آش ترش چیه؟
مامان الینا
1 آبان 92 8:43
همیشه با دختر نازت به گردش و مهمونی عزیزم
منم قبل از اینکه مادر بشم تحمل بچه ها رو نداشتم اصلا صدای گریه بچه رو نمی تونستم تحمل کنم ولی حالا اصلا این صداها رو نمی شنوم هر جا هم چند تا بچه می بینم از ذوق الینا منم ذوق زده میشم!!!!!!!

همینه که امام علی گفته : آنچه را برای خود میپسندی برای دیگران نیز بپسند
مرجان مامان آران و باران
1 آبان 92 8:56
همیشه به مهمونی عزیز دلمممممممممم
ایشالا فارغ التحصیلیلیه دختر خوشگلموون
ایشالا همیشه شاد باشیدددددد

ممنون مرجان مهربون
خواهر فرناز
1 آبان 92 9:30
آفرین به شما که نرفتین تا 2تاتونا دعوت کردند

به به چه غدایی دستشون درد نکنه

ایشالا فارغ التحصیلی دکترا

ممنون عزیزم
خواهر فرناز
1 آبان 92 9:31
خیلی جالبه شنا در خشکی

چه تیپی هزار ماشالا به شما

ممنونم
مارال - مامان روشا
1 آبان 92 18:24
مبارک باشه
آخه الینا خیلی خانومه و با بقیه کوچولو های شیطون فرق میکنه
امیدوارم همیشه خوش باشید اونم با بچه

ممنون مارال جون
آره خداییش دیگه بدون بچه هیچ تفریحی نمی چسبه بهمون

مادر کوثر
6 آبان 92 10:13


چه باحال!

ولی چرا عکس خوراکی ها داره میوفته؟

همیشه به شادی


عاطفه
12 آبان 92 19:49
مرسی محبوبه جون..خیلی خوشحال شدم بهتون خوش گذشته انشاله برای فارغ التحصیلی الیناجون بیایم
راستی براالیناجونم واسه وب نبود من گفتم جووناباشن ک فقط زدن رقصیدن باشه البته گفتم هرجوری ک مایلین!

سلام عاطفه جونممنون عزیزم
آره عزیزم خودم میدونم و حق هم با شما بود من هم نوشتم که خودم هم وقتی مجرد بودم چون بچه ها خیلی شیطنت میکنن دوست نداشتم تو مهمونیها باشن و شلوغ کنن و بقیه بهشون خوش بگذره