الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

excellent

1392/9/19 14:08
نویسنده : مامان
880 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دوستان نازنینمقلب و ممنون بابت احوالپرسی و دعاهای قشنگتونقلب

سلام به دختر مهربون و نازمماچ دیروز یه کمی بهتر شدی اما سرفه ها و تند تند نفس کشیدن ها همچنان باهات هست! اگه تا دو سه روز آینده خوب نشی میبریمت مشهد تا یه پزشک حاذق تر ، ویزیتت کنه.

پریروز که حالت خیلی بد بوده ، مادرجون فرزانه بالای سرت تند تند دعا میخونده و از خدا خواسته که حال شما زودتر خوب شه و دوباره شیطونی کنی و خونشون رو بهم بریزی

نزدیکای ظهر که یه کم سرحال اومده بودی کل خونشون رو زیرورو کرده بودی و جا واسه نشستن نبوده مادرجون به شوخی بهت میگه: ای شیطون این چه وضعیه درست کردی؟!

به مادرجون گفتی :  مادرجون خودم شنیدم به خدا میگفتی زود حالم خوب شه خونتو بهم بریزم دیگههههاز خود راضی

خنده

=====================================================

-یه مشکلی که باهات دارم اینه که از لباسهای تنگ بدت میاد و همیشه تو پوشیدن لباس زیر و شلوار مشکل داری و مدام غر میزنی که این تنگه ! منو اذیت میکنه !میخوام راحت باشم و ... نمیدونم با این معضل چه کنم؟!!!آخ

======================================================

-خدا نکنه تو خونه یه کم با صدای بلند با بابا صحبت کنمآخ بیچاره م میکنی : سریع میگی: مامان! من بابامو خیلی دوست دارم. چرا با بابای من بد حرف میزنی؟! منتظر بعد هم میپرسی مامان مگه بابای منو دوست نداری؟!سوال  میگم چرا مامان خیلی دوسش دارم اما گاهی اوقات از دستش ناراحت میشمابله میگی : خب اشکال نداره !دیگه با بابای من بد صوبت (صحبت) نکن !مشغول تلفن

خیال باطل

=======================================================

- چند تا از عکسهای عروسی ما رو دیدی به بابا میگی من باهاتون قهرم آخه چرا منو دعوت نکرده بودینقهر ( چه جالب همه بچه ها از این قضیه شاکی هستندنیشخند)

======================================================

- هر شب قبل از خواب یک کتاب برات میخونم تا بخوابی قربون تو دختر باهوشم بشم من که خیلی زود حفظ میشی همه رو و جلوتر از من میخونیتشویق

=======================================================

- این ترم کلاس زبانت هم بسلامتی تموم شد عزیزمقلب بعد از امتحان فاینال ازت پرسیدم امتحان چطور بود عزیزم؟ گفتی : سخت بود نگران اما همشو درست جواب دادم چشمکexcellent!قلب

خیلی به حرفت خنده م گرفت کوچولوی سه ساله ی  خودم که از الان درگیر امتحان و استرسش شدیخندهماچ

ترم جدیدت هم یکشنبه شروع شد که چون بد حال بودی نبردمت کلاس . انشاله زودتر خوب شی عزیزمقلب

======================================================

دیشب رفتیم دیدن مادرجون مهری ، گیر داده بودی من اتاق میخوام بخورم و کلللللللی بهانه گرفتی....ما هم متوجه منظورت نمیشدیم ...سوالآخرش رفتی در فریزرو باز کردی گفتی از اینا میخوام... تازه فهمیدیم منظورت قطاب بودهخنده سری قبل دیده بودی خاله ی بابا از اونجا قطاب برداشته  یادت مونده بودزبان

=====================================================

جدیداً وقتی خیلی شیطونی میکنی و من شاکی میشم میگی مامان معذرت میخوام! من نبودم شیطون بج جنس رفته بود تو جلدم شیطانمژه

======================================================

همچنان خدای مهربونی هستی و اکثراً منو با عناوین زیر صدا میزنی:

مامان ِ خودم

مامان ِ مهربونم

مامان عسلی

مامان جیجری(جیگری)

مامان نونو! تعجب

مامان دودو! سوال

مامان نوش نوش! ابله

و......

خلاصه که خیلی شیرین زبونی و جمله بندیهای خیلی خوشگلی میکنی و من و بابا کلللللللی لذت میبریمقلب مثلا دیروز بهم میگی مامانی مامان ! میخوام موهای بابا رو بکشم! و بعد با تاکید میگی : البته به شوخی! بغل

یا مثلا دیروز به باباجون میگی : وقتی مامانم کوچیک بود و قد من بود و هنوز مامان نشده بودنیشخند متفسفانه! مریض شده بود و شما برده بودیش آقای پرستار بهش آمپول بزنه ولی مامانم که گریه نکرده بود...از خود راضیچون خیلی قویه...از خود راضیبرا همین شما واسش کتاب هدیه خریده بودیخیال باطل

بعد با قیافه حق به جانب میگی : خب چرا واسه من نخریدی بابا جون؟! مگه من قند عسلت نیستم؟

خنده

=======================================================

اگه دلشو داری برو ادامه مطلبشیطان

 


نیشخند

اگه یکی از بلاد کفر ! این عکسو ببینه همون حسی بهش دست میده که ما از دیدن قورباغه و ملخ اونا!ابرو

======================================================

پ.ن:

دست خود را یک دقیقه روی اجاق داغ بگذارید، به نظرتان یک ساعت خواهد آمد.. یک ساعت در کنار دختری زیبا بنشینید، به نظرتان یک دقیقه خواهد آمد؛ این یعنی "نسبیت".

قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

koloocheh
19 آذر 92 12:26
سلام عزیزمالینا جون وبلاگ قشنگی داره.مخصوصا این عکس آخریهمیخواستم راجع به کلاس زبان توی این سن و خوبی هاش یکم بیشتر بدونم.دوست دارم بیشتر با هم دوست بشیم.اگر شما هم مایل بودید یه سر به ما بزنید تا تبادل لینک کنیم
مامان
پاسخ
سلام عزیزم و ممنون راستش کلاس زبان رو میگن بهتره از سن 4 به بعد شروع بشه اما الینا چون خودش خیلی علاقه داره من زودتر فرستادمش بستگی به علاقه خودِ کودک داره و به نظرم نباید هیچ الزام و اصراری روش داشتچشم حتما سر میزنم
تا ابددونفره
19 آذر 92 12:56
سلاااااااااااام عزیزمخوشحالم که حال الینا جونم بهتر شدهامیدوارم به زودی کاملن خوب خوب بشهچه جالب خودش دعای مادر جونو برآورده کردههییییییییییی بازم طرفدار پدر و دخترانهآره واقعا همه بچه ها ناراحتن از اینکه عروسی مامان و باباشون نیستن آفریییییییین به الینای باهوش که excellentشده اتااااااااااااقوای که چقدر دلم برا پستای شیرین زبونی و حرفای بامزه الینا تنگ شده بودمامان نونو من دلشو دارم رفتمووووووووووووووووووی چه عکس ترسناکی
مامان
پاسخ
سلام عزززیززززززمممنون مهربونمشیطونک تو مریضی هم دست از شیطنت برنمیداره حالا نسترن جون من وقتی بچه بودم همیشه به مامانم میگفتم من شب عروسیتون یادمهحالا چرا نمیدونم!فکر کنم من تنها بچه ای باشم که به آرزوش رسیده باشه و تو عروسیه مامان و باباش بوده ممنونم عزیزم اتاق واقعا وقتی بهش نیگا میکنم میگم چطور دلمون میاد این حیوونکی رو میخوریم؟!!!
مانی محیا
19 آذر 92 13:25
عزیز باهوشم. خدا رو شکر حالش خوبه... محیا هم از لباسای تنگ بدش میاد همش درگیر شورت و شلوارشه
مامان
پاسخ
چه کنیم با این معضل مریم جون؟
مامان گیسو جون
19 آذر 92 13:52
ای جانم جانم عزیزممممم قربون اون شیرین زبونیت الهی همیشه سلامت باشید و مشغول شیطنت کله پاچه رو خوب اومدی
مامان
پاسخ
ممنون خاله جون والا بخدا
مامان گیسو جون
19 آذر 92 13:53
آفرین دختر قشنگم با اینهمه پیشرفت
مامان
پاسخ
ممنون خاله جون
آتنا مامانیه روشا یدونه
19 آذر 92 14:44
عزیزم چه مهربونی تو خانومی که انقدر مامانی رو ناز صدا میکنی . کلی خندم گرفت از اینکه شاکی بوده توی عروسیتون دعوت نبوده باید در آینده مسئولین یه فکری برای این قضیه بکنن
مامان
پاسخ
واقعا این قضیه شده یه معضل بزرگ واسه نی نی ها
مامان نازدونه ها
19 آذر 92 17:25
انشالله كه تا الان خبري از سرفه هاشم نباشه خوشبحال بابايي كه اينهمه الينا جان هواشو داره ونميذاره از گل نازكتر بهش بگي خانووم نميگي ما الان دلمون هوس كله پاچه ميكنه كه اين عكسو اينجوري ميذاري
مامان
پاسخ
متاسفانه هست! اما با پرهیزهایی که داریم و دعای شما دوستان خوبم انشاله خوب میشه هههههههی حالا بیا و مادر باش اِ شما هم کله پاچه دوست هستین؟
مامان احسان
19 آذر 92 20:12
سلام خواهر
مامان
پاسخ
سلام خواهر جونم
مارال - مامان روشا
19 آذر 92 23:37
عاشق این شیرین زبونی هاشم امیدوارم همیشه خوب و خوش و سلامت باشه به نظرم دیگه مشکل حساسیت الینا برطرف شده. نه؟ الینای خوشگل خاله الان ترم چندم زبانه؟ عاشق اون اتاق خوردنتم خاله جون امان از این شیطون بج جنس که میره تو جلد این فسقلی ها و مامان باباها رو بیچاره میکنند
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم نه مارال جون . متاسفانه همچنان باهاش هست و دکترش میگه احتمالا چند سالی باهاش درگیر خواهدد بود در واقع باید ترم دو میشد اما چون موسسه ش رو عوض کردیم و دیدیم کتابها فرق داره دوباره از ترم اول این موسسه شروع کردیم واقعا امان امان روشا گلی رو ببوسید
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
20 آذر 92 8:33
سلااااااااااااااااااااااااام صبح شما بخیر بر وزن سرما و دِک دِک خوردن دندونها به هم بخون با امروز دو روز هوای اهواز خیلی یخیده خواهر داری یخ میزنیم
مامان
پاسخ
سلاااااااااااااااااام صبح شما هم بخیر بر وزن سرما و قندیل بستن در منطقه کوهستانی بخون اوووووووووو اهواز و سرما؟!
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
20 آذر 92 10:19
سلاااااااااااااااااام به دوست سحر خیر خودم خُب خدا رو شکر که الینا جون بهتره حق داره خو بچه خودت خوشت میاد لباس تنگ بپوشی انگار آدمو میبندنش در حد المپیک منم خیلی بدم میاد ایشششششششش قیافشو ببین چقدرم باباشو دوست داره این عروسیه مامان و باباها بدجور مغز بچه ها را شستشو داده کلی باهاش درگیرن واااااای عکس ِ ادامه مطلبو رو نگو محبوبه جون درست با بابای الینا جون صوبت کن به ظاهر میرسه آدم خطرناکی باشه بیچاره کله بع بعی درست نصف کرده از وسط
مامان
پاسخ
سلام به دوست سحر خیز و خوب ِ خودمخو خاهر جان این کاروبار باعث میشه هممون سحرخیز شیم دیگه ممنون عزیزم باور کن لباسهاش خیلی هم تنگ نیست شلوار و شورت معمولی فکر کنم یکی از بزرگترن معضلات همه بچه ها عدم حضور در مراسم عروسی ِ مامان و باباشونه وای ینی به این پاراگراف آخر کلللللللللللی خندیدم منصوره جونلازم شد بگم همسری بیاد و این کامنت رو بخونه حتما
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
20 آذر 92 11:31
قبل از هر چیزی، اول رفتم ادامه مطلب و بعدا میام پیشت دوباره. .. ..
مامان
پاسخ
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
20 آذر 92 11:33
راستی، سلام.
مامان
پاسخ
سلام به روی ماهت عزیزم
مامان گیسو جون
20 آذر 92 12:08
خصوصی گلمممممممم
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم
مامی کوروش
20 آذر 92 12:41
انشا... که خوب ِ خوب بشه شیطون بلای شیرین زبون پسر ما هم نمی ذاره ما یه دل سیر داد و بیدا کنیم خاهر !
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم از وقتی الینا اومده کلی غر و فریاد تو گلوم گیر کرده و اجازه خروج نداره خاهر!
مامان آیسو وآیسا
20 آذر 92 13:59
خوشحال شدم بهتری ناززززگل خانووم
مامان
پاسخ
ممنون خاله جون
مریم مامان سروش
20 آذر 92 19:18
من هم کله پاچه دوست دارم. گاهی هم به سایت کلپچ سر می زنم.
مامان
پاسخ
واااااااای مریم از دست تورفتم سایتشو دیدم کلی خنده م گرفت کله پاچه اینترنتیچه طراحی ای هم کردن سایتشوخیلی باحال بود
★ مامان آینده یه فسقلی ★
21 آذر 92 1:56
خخخخ.... بنده خدا مادر جون مهری..... حالا یه دعایی کرد،،،، الینا دو دستی تو هوا، گرفتش به به، چه کارنامه ی درخشااانی.... آفریییین خودمونیما، منم از بعضی لباسای تنگ خوشم نمیاد بعلههه مامان جوووون، با همسرت درست صحبت کن البته گاهی وقتا اونجوری صحبت کردن هم نیازه هاااا... ههههههه.... جریااااان امپول و کتاب و هدیه، خعلیییی بامزه بود.... ماشالا به این شیرین زبونیااا
مامان
پاسخ
مادرجون فرزانه بود البته ممنون خانوم معلم ِ زبانچه افتخاری که شوما ازم تعریف کنی me too اون نیاااااااااااااز رو خوب اومدی ممنون دوست جونی ِ مهربونم
مامي كيانا
24 آذر 92 11:08
اول از همه ادامه مطلب به به نوش جان گوشت بشه به تن الينا جون اي جانم به شيرين زبونياي الينا جون كه خيلي دلم واسش تنگ شده بود باز هم پدر و دختر در يك جبهه خوب با تو جناح مقابل قرار ميگيرندهااااااااراستي كار خوبي ميكني كه مشهد ببريش دكتر انشالا الينا جونم خوب خوب شه پس شما كوچولو بودي هنوز مامان نشده بودي از آمپول نميترسيدي؟ من هنوز هم ميترس
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم ما هم خییییییییلی دلمون تنگ شده بود عزیزم میبینی مونا جون؟! شما که خوب درک میکنی چون یه لنگه شو تو خونه داری آره باید ببرمش ممنون عزیزم ینی شما مامان هم که شدی هنوزم از آمپول میترسی؟
مامي كيانا
24 آذر 92 11:09
راستي مبارك بابت امتياز exellent
مامان
پاسخ
ممنون مونای مهربون
مامان محمدرهام جون
26 آذر 92 16:09
قانون نسبیت!!!!یعنی این قوانینیت تو حلقمکلپچچچچچچچچ نوش جونتون دیدن این عکسا دل نمیخواست که دهن میخواست تا اب بیفته هی دل منو با این نوشته ها اب نکن خوووووو من الینا میخواماز طرف من محکم بماچونششششششش
مامان
پاسخ
هنوز باقی قوانین بوده به مرور رونمایی میشودرفیق ای قوانین من که نیست از لحاظ علمی ثابت شده باور کن خاهر اِ پس شما هم کلپچچچچچچچچچچچچ ؟! هااااا با وجود یه جیگر طلایی مث محمد رهام الینا هم میخوای؟! ای کلک نکنه خبریه؟!
منا مامان الینا
30 آذر 92 12:21
سلام محبوبه جون آفرین به این دخمل زرنگگگ حسابی زبونش پیشرفت کرده ای بابا محبوبه جونم این الینا ناز ما هم بابایی تشریف دران عایا؟؟ ادامه مطلب هم نوششش جونتون
مامان
پاسخ
سلام منای عزیزمهمه دخترا همینن دیگه
الهه مامان روشا جون
13 دی 92 1:34
ایشالا دعاهای مامان جون فرزانه و خاله های وبلاگی هر چه زودتر براورده بشه و دخملمونو سرحال ببینیم و تو نوشته های مامان محبوبه طعم شادی و خنده رو بچشیم ای جان چه قدرم رو باباش غیرت داره الینا خانمخب محبوبه جون شمام درست صوبت کن که بچه ام غیرتی نشه. وای منم همش به مامان بابام میگفتم چرا منو دعوت نکرده بودین آفرین به excellent گرفتنت عزیزم وای امان از این ادامه مطلب تو این نصفه شبی دهنم آب افتاد
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم شمام از این قضیه شاکی بودی؟