الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

نیرو محرکه !

1392/11/6 10:47
نویسنده : مامان
813 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دوستان نازنینمبغل

سلام به دختر نازنینمقلب

4 بهمن ، 3/5 ساله شدی عزیزمبغل  واقعا روزها چه زود میگذره ! خیال باطل

قلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلب

بگم واست که پنجشنبه عمه عالیه برای رضا و مرتضی جشن تولد گرفته بود قلب اما چون با دوربین ما فیلم میگرفتن هیچ عکسی ازتون ندارم که اینجا بزارم ، دستشون درد نکنه کلی زحمت کشیده بودن هم عصرونه داشتن و هم شام خوشمزه(بعد از رفتن مهمونا واسه اقوام درجه یک ،  زحمت جوجه و پلو رو کشیدنچشمک)

جای زن عمو الهام خالی بود چون برای دنیا آوردن مسافرکوچولوش تو بیمارستان بستری بودقلب

روز جمعه مصادف با 3/5 سالگی شما مهدیار هم به دنیا اومد قلب

 مدام میگفتی بریم ببینیم مهدیار چه شکلیه؟!سوال قلب اما متاسفانه وقتی رفتیم عیادت زن عمو جون شما خواب بودیخواب بعدش کلی معترض شدی که چرا منو نبردین؟قهر

تولد مهدیار کوچولوی نانازی رو به زن عمو جون و عمو جون و محیا جونی تبریک میگیمقلب

این عروسکو به نیابت از مهدیار کوچولو بغل کردینیشخند

 ======================================================

ادامه مطلب هم داریمچشمک

اهرم نوشتنیشخند :

قضیه برمیگردد به ترس و عدم علاقه اینجانب به امر خطیر رانندگینگران (علیرغم سپری شدن چندین و چند سال از صدور گواهینامه) 

پافشاریهای همسر و اطرافیان هم هیچوقت کارساز نبوده ! خمیازهابرو

روزی روزگاری که همراه نادیا (دخترعموی بنده حقیر) تصمیم به دور زدن در شهر گرفتیم دخترک ما با تعجب فراوان به نادیا نگریسته و فرمودند که ا ِ خاله نادیا مگه باباشون(منظورش همسر نادیاجان بود ) نمیاد ؟! مگه خانوما هم رانندگی میکنن؟!!!تعجب

من : خجالت

نادیا : از حرفِ الینا خنده و از دستِ من عصبانیکه چرا رانندگی نمیکنی و........قهر

و این شد که دخترک در حکم  نیرو محرکه و اهرم  موجبات  پشت رول نشستن ما  را فراهم نمودند  و چند صباحی است که به این مهم میپردازیم خنثی

 

ینی بنازم این عشق ِ مادری را که هیچ چیز را یارای مقابله با آن نیست ! خنثی

==========================================================

پ.ن:

دوستان عزیزم مارال خانوم عزیز و همسر محترمشون آقا پیمان، اقدام به راه اندازی گروه نیکوکاری دهش نموده اند.

باشد که در راه خدمت رسانی به کودکان بخصوص بیماریهای خاص قدمی هرچند کوچک برداشته شود.قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (46)

مامان گیسو جون
6 بهمن 92 10:56
سلام محبوبه جونم خوبی؟ تولد مبارک الهی همیشه شادی برید تولد مهدیار کوچولو هم مبارک تبریک به مامان گلش و شما ای جونم مهربونم چه خوشگل ژست گرفته ببوسش وقتی جامعه ما اینهمه نگاه بد به رانندگی زن ها داره باید هم ترس داشته باشی عزیزم امیدوارم موفق بشی ای جونم نیرو محرکه بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
مامان
پاسخ
سلام عزیزم و ممنون بابت تبریکهات آره تا میبینن یه خانوم پشت روله مسخره میکنن اما به نظرم کم کم داره عادی میشه واسشون .ضمنا من هم اصلا ه نگاه و نیشخندشون اهمیت نمیدم ممنون مهربون
✽ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت✽
6 بهمن 92 11:14
3/5 سالگیت مبارک الینا جون چه پست پر تبریکی تا باشد چنین باشد قدم نو رسیدتونم مبارک باشه عکسشو نذاشتی محبوبه جون
مامان
پاسخ
ممنون منصوره جوووووون موقع ملاقات دوربین همرام نبود اما هر وقت برم خونشون دیدنشون عکسشو میزارم حتما
تا ابددونفره
6 بهمن 92 11:57
سلاااااااام به محبوبه جونم و دختر شیرین زبونشبه به خوشحالم که برگشتی به روزای اوج و داری تند تند آپ می کنیتولد رضا و مرتضی مبارک باشه.چه حیف که عکس از تولد نداریپس بالاخره مسافر کوچولوتون اومده.مبارک باشهوااااای خدا قیافه عروسکه که به جای مهدیاره چقدر خنده داره با اون قنداقشقفسه عروسک الینا جون چه بامزست.احتمالا به ببعی خیلی علاقه داره چون ردیف دومو فقط انواع ببعی هارو گذاشته
مامان
پاسخ
سلام به نسترن عزیزم آره واقعا! یکی منو بگیره!ممنون عزیزم آره خودم هم دوست داشتم با عکس باشه اما دوربینمون مشغول بودعکسهایی هم که با دوربین برادرشوهرم گرفتن الینا توشون نیست! موقع خرید اون عروسک خودم کلی بهش خندیدم مرررررررررسی دقت !آره بخاطر کارتون بره ناقلا خیلی علاقه داره به ببعی
مانی محیا
6 بهمن 92 12:04
بران خواهر. بران... خیلی خوبه.. این آقا مهدیار بغل الینا چه زیبا بود..
مامان
پاسخ
خوب که نیست! اما مجبورم آخه هیچ علاقه ای به رانندگی ندارم! میدونی خاهر دوست دارم یه راننده شخصی داشته باشم واسم برونه و درو واسم بازو بست کنه زیبایی اش به داداشی ِ محیا جونی ِ شما که نمیرسه البته
تا ابددونفره
6 بهمن 92 12:06
وا چرا دوستم رانندگی که ترس نداره فقط اعصاب می خواد و بلدی راهمن تو دوران دانشجویی خیلی رانندگی می کردم.جات خالی تند هم میرم.تازه فکر می کنم تو شهر شما زیاد شلوغ نباشه و راحت بشه رانندگی کردآخی پس الینا جون تا حالا رانندگی یه خانمو ندیده بود.چه بامزه مگه باباشون نمی یادخوب پس خوبه که الینا جون اهرم فشار خوبیه و ایشالا از این به بعد مقدمات رانندگی شما رو فراهم کنهدستشون درد نکنه.خدا خیرشون بده
مامان
پاسخ
اعصابو خوب اومدی که من ندارم! ایــــــــــول اتفاقا اینجا خیابونا خیلی باریک و شلوغه نسترن جون خیلیهم بی قانونی میکنن متاسفانه واسه اینکه پیش الینا کم نیارم شروع کردم
تا ابددونفره
6 بهمن 92 12:17
راستی 3/5 سالگی الیناجونو تبریک می گم عزیزمامیدوارم هر ساله شاهد خوشی ها و موفقیتاش باشینراستی اسم این عروسکه اسکندر بود یا غضنفر
مامان
پاسخ
ممنونم مهربونم چنگیزه اسمش
مامان احسان
6 بهمن 92 12:55
سلام عزیزم ممنون .3.5 سالگیه دخمرمون مبارک قربون اون تیپ خوشگلش بشم من .قدم نی نی هم مبارک احسان هم بهتره عزیزم ممنون از لطفت
مامان
پاسخ
سلام خواهرجونخدانکنه عزیزمخدارو صد هزار مرتبه شکر
مامان آیسو وآیسا
6 بهمن 92 13:17
من میگم عاشق پستهای شمام..محبوبه جووون... الان که دارم نظر میزارم نیشم بازززز بابت حرفهای این وروجک نازززززززززز لطفا ترس بزار کنار برو رانندگی بکن .. قربونت برم گل دخمل ناززززززززززززززز اون گروه هم که عالیه خدااجرشونو بده توضیحاتشو بگو بخونیم ببینیم چیه...شاید کمکی از دستمان بر آمد... برا مادر ودختر نازنین
مامان
پاسخ
منم عاشق خودت و جفت دخترای نازت هستم عزیزم قدمهای اولیه رو برداشتم اما خودمونیم دست فرمون تعطیلما عزیزم لینک گروه رو روی اسمشون گذاشتم میتونی کلیک کنی و ببینی عطرا جون
✽ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت✽
6 بهمن 92 13:58
من هر چی خواستم عنوان پستتو با مطالب وبلاگت ربط بدم چیزی دستگیرم نشد تو نگو اصله کاریه توی ادامه مطلب بود و من یادم رفته بودم ادامه مطلبو بخونم چه خوب پس راننده هم شدی تازگیا محبوبه جون واقعا حق با شماست من هم الان شش ساله گواهینامه مبارک توی کیفم جا خشک کرده ولی همچنان ترس و اظطراب از نشستن پشت رولو دارم پس یه تبریک دیگه توی ادامه مطلب جا خشک کرده بود مبارکه محبوبه جون
مامان
پاسخ
حالا خوبه به اون گنـــــده ای و با یه رنگ دیگه نوشتم ادامه مطلب داریم اشکال نداره اینا همه عوارض پس از مرخصی و حجم انبووووووه کارهاست بیا و تو هم شروع کن منصوره جون.نزار کار به جایی برسه که ستایش جونی بهت تیکه بندازه! از من گفتن بود!
سمانه مامان ستایش
6 بهمن 92 16:54
مامان
پاسخ
خیلی دلم تنگ شده سمانه!
مامان نازدونه ها
6 بهمن 92 17:48
ماهگرد الينا جان مباركه وهمينطور تولد مهديار كوچولو انشالله قدمش برا همتون خير وبركت باشه اين رنگ لباس خيلي به الينا جان مياد ميبوسمش شروع رانندگي مباركه شوماخر جان
مامان
پاسخ
ممنون مهربون یحتمل چند وقت دیگه منو تو مسابقات رالی میبینی
خواهرفرناز
6 بهمن 92 22:00
3.5سالگیتون مبارک .......ایشالاشیرینی 35سالگیتا بدی...........نه.ببخشید350سالگی تولد مهدیار جانم مبارک اخ شماهم مثل من هستین منم باید برم گواهینامه را تمدیدکنم اما منم نمیشینم
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم.شما هم شروع کن کم کم
مینا مامان آرمانی
6 بهمن 92 23:03
ای فیگورتو برم. قدم نو رسیده مباررررک خاله. این گلی مارو ببوسش
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم
مونا مامي كيانا
7 بهمن 92 10:54
3/5 سالگي اهرم عزيز خونتون مبارك باشد كه 120 ساله شود اين اهرم چه خوب كه رانندگي رو شروع كردي من هم بخاطر قلق هاي خاصي كه ماشينمون داشت پشت رل نميشستم ولي زين پس با ماشين جديد حتما ميرونم قدم نورسيده هم مبارك آخه اسكندر به نيابت از مهديار
مامان
پاسخ
اهرمممنون به به موفق باشی رفیق ممنون عزیزم
ندا
7 بهمن 92 11:13
میخوای راننده شی باید بیای مشهد یعنی تو رالیم اینجوری نمیروونن از چپ وراست میان تازه یواش بری فحشتم میدن من دوست دارم برم اروپا رانندگی کنم همه چی رو نظم مثل ادمیزاد.هستی و الینا باید با هم مسابقه عروسک بذارن اینقد که عروسک دارن من که نصفش و برای خودم خریدم
مامان
پاسخ
نه خاهر ما همینجا هم بزور داریم میرونیم تو که شرایطشو هم داری خب اقدام کن شاید یه روز دست ما رو هم گرفتی! والا بخدا ندا خرسها و عروسکهای من تو خوابگاه یادته؟
مامي كيانا
7 بهمن 92 11:27
خصوصي گلم
مامان
پاسخ
تاابددونفره
7 بهمن 92 11:35
مامان
پاسخ
مریم مامان سروش
7 بهمن 92 11:57
خب خداروشکر یکی هست حریفت بشه.
مامان
پاسخ
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
7 بهمن 92 12:04
سسسسسسسسسسسلللللللللللللللللللللللللللللللللللللاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام اوخیییی.. 3.5 سالگیت مبارک الینا گلیییییییی اِ؟!!! عمه عالیه... همونی نیستن که فلفل زینتی داشتن؟! خسته نباشی دوست جونی، خب از بقیه حاضرین مجلس ، عکس ها رو بلوتوث میکردی... بالاخره یه نفر اونجا بوده که با گوشیش عکس گرفته باشه دیگه... نبوده؟! اقوام ِ درجه یک
مامان
پاسخ
میدونم که این سلام دنباله دار ِ نیشخندی ، هیچ ارتباطی به گلایه هات از سلام ندادن ِ من نداره ممنون عزیزم باز هم ایــــــــول حافظه بله همونن باور کن هیچکی با موبایلش عکس نمی گرفت اما طبق درخواست بعضیا(!!!!!) به "بعدا نوشت" چند روز آینده عکس کیکش رو میزارم تا ازم دلگیر نشن
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
7 بهمن 92 12:08
به نیابت ؟ چه باحال... منم این شکلک: رو به نیابت از مهدیار کوشولو میذارم... قدمش مبارک... تنش سلامت... فیگور ِ الینا گلی رووووو
مامان
پاسخ
ممنووووون عسیسسسسسسسم
مامان احسان
7 بهمن 92 13:52
مامان
پاسخ
مامان پرنيان
7 بهمن 92 14:18
الينا جونم عزيززززززززززززززم چه ژستي گرفتي خانومي مي بوسمت گلم
مامان
پاسخ
ممنون
ﻓَﺮے ﻣﺂ
7 بهمن 92 14:31
تبلد مهدیار کوچولو مبارک باشه بالاخره یکی باید ما رو وادار به انجام کارهایی که دوستشون نداریم بکنه دیگه خاهر
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم مشکل اینجاست که فقط الینا تونست وادارم کنه ، حالا دریاب درجه لجاجت اینجانب را
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
7 بهمن 92 14:39
حالا "نیرو محرکه" یعنی چی؟!!! چه ربطی به این پُست داره... ؟ . . . . . . . . . . (ستاد ِ ایجاد ضد ِ حال زدن )
مامان
پاسخ
نگو که ادامه مطلب رو ندیدی؟!
فرزانه مامان آرین مهر
7 بهمن 92 15:41
سلام محبوبه جون 3/5 سالگی دختر نازمون مبارک دقیقا یکسال از آرین مهر بزرگتره قربونش برم .متن پست بعدیتون هم خیلی زیبا بود شاید ده بار خوندم همیشه از ابراز عشقتون به الینا جون احساس خوبی بهم دست میده .
مامان
پاسخ
سلام عزیزمممنون . منم به قربان اون گل پسر خوردنی ِ ناز ماه و مهربونی عزیزم
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
7 بهمن 92 15:48
سلام ای طراوت همیشه ! دوست دارانت را دریاب ! ما آن بیدلانیم که دل خود را در افق های آبی ات می جوییم . . .
مامان
پاسخ
چـــــــــــه زیبــــــــا رفتی تو کار شعر و شاعری دوست جون
شهرزاد مامان حسین
7 بهمن 92 21:51
خدا حفظ کنه این فرشته سه ساله و نیمه رو. تولد مهدیار کوچولو هم مبارک باشه.
مامان
پاسخ
ممنونم شهرزاد عزیزم
شهرزاد مامان حسین
7 بهمن 92 21:53
آفرین به الینا جون که مامانی رو وادار کرد بر ترسهاش غلبه کنه.
مامان
پاسخ
اینم از عوارض مادری!!!
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
8 بهمن 92 10:40
سام لیک
مامان
پاسخ
لیک سام
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
8 بهمن 92 10:43
خخخخخخخخخ خب چرا این همه مقدمه میچینی تا دو کلوم حرف ِ حساب بزنی... موضوع ِ مطلبت نیرو محرکه ست... اونوقت تو ادامه مطلب درموردش مینویسی...؟ اهرم جونم مــــوفق باشی در این امر ِ خطیر... از گواهینامه من هم 4 سال میگذره ولی امان از یه دقیقه رانندگی...... یعنی میگی منم صبر کنم تا نی نی م بیاد بعد....
مامان
پاسخ
میدونی که من عادتمه همیشه اصل مطلب رو آخر از همه بگم تا مجبووووووووور شین تا آخر پستو بخونین که بفهمین جریان از چه قراره هَی وای ِ من ! تو هم رفیق؟! بد فکری هم نیست شاید به همین بهانه لااقل نی نی بیاد شایدم برعکس ! باعث شه کلا بیخیال رانندگی و نی نی شی جون ِ ما کوتاه بیا دوست جون
مامان الینا
8 بهمن 92 10:53
محبوبه جان یعنی این پست رو خوندم مردم از خنده منم سال 81 گواهینامه گرفتم و تا حالا پشت فرمون نشستم هم می ترسم هم حوصله ندارم اما حالا که سرکار میرم دیدم واجبه باید یاد بگیرم بشینم اینه که با اجازه شما چون جرات نشستن پشت ماشین خودمون رو ندارم همسری یک پراید برای بنده تهیه فرمودن تا اقدام با یادگیری امر خطیر رانندگی کنیم
مامان
پاسخ
دقیقا منم به همین دلیل نمینشستم و پس از تعبیه یک عدد پراید و نیش و کنایه دخترک نشستم! امان از دست ما که دلمون به اموال همسر میسوزه
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
8 بهمن 92 11:21
حتما باید چند تا تلفات بدی تا اون پایین بنویسی: ادامه مطلب هم داریم؟
مامان
پاسخ
ما از اول مینویسیم با خط درشت و رنگی ، اما دوستان رویت نمیکنند تقصیر بنده حقیر چیه این وسط ؟!!!
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
8 بهمن 92 11:34
نـــظـــری بـه خــــیــصـــوصـــی لـــطـــفــــاً...
مامان
پاسخ
تاابددونفره
8 بهمن 92 12:08
سلام عزيزمظهر عالي بخير
مامان
پاسخ
سلام به روی ماهت عزیزم که معلومه همین الان از خواب بیدار شدی و شستیش
ندا
8 بهمن 92 14:06
اره یادمه نه بابا رفتن به این راحتی نیس که تازه بخوای برای مسافرتم بری کلی سخت میگیرن
مامان
پاسخ
راحت که نیست اما شدنیه هستی رو ببوس
ღ¸.•مامان ِ آینده یه فسقِـلی•.¸ღ
8 بهمن 92 14:13
اتفاقا همین نیم ساعت پیش داشتم مقنعه مو اتو میکردم خخخخ.. کله شیری... البته من موهامو با کلیپس محکم میبندم، یعنی بازم امکان ِ کله شیری شدن وجود داره؟
مامان
پاسخ
فکر کردی من موهامو زیر مقنعه شهلا میکنم و میپاشم دور وبرم؟خب منم میبندم اما با جریان الکتریسته میرن هوا همشون ورودت به جمع کله شیری ها مبارک
مامان بنیتا
8 بهمن 92 17:31
سه سال و نیمگی مبارک الینا جون نازم قدم نورسیده هم مبارک عزیزم محبوبه جون ایشالا تو رانندگی هم به زودی تبحر پیدا می کنی به قول معروف کار نیکو کردن از پر کردن است برای الینا خوشگلم و مامانی گلش
مامان
پاسخ
ممنون گلناز عزیزم واقعا همینطوره کلی باید تمرین کنم بووووووووووووووس برای دوست خوبم و دختر نازش
□■□ مامان آینده یه فسقلی □■□
8 بهمن 92 18:30
مو شهلایی زیر مقنعه؟!!!! وای خدااا،مردم از خنده..
مامان
پاسخ
□■□ مامان آینده یه فسقلی □■□
8 بهمن 92 20:09
عاشششقتم...
مامان
پاسخ
me too
مامان گیسو جون
9 بهمن 92 1:00
بی نهایت پست بالایی رو دوست داشتم چسبید به قلب و جونممممممم
مامان
پاسخ
مامان احسان
9 بهمن 92 8:03
سلام گلم صبحت بخیر
مامان
پاسخ
سلام عزیزم صبح شما هم بخیر
✿✿الهه مامان روشا جون✿✿
10 بهمن 92 22:48
همیشه به مهمونی و تولد و خوش گذرونی 3.5 سالگیت مبارک عزیزم عروسکشووووووووووووووووووووبیچاره مهدیارقدمش مبارک باشه. آفرین به الینا جون که مامانو تشویق میکنه رانندگی کنه.
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم چشه مگه ؟! خوشگله که؟! تشویقی که حکم تهدید رو داره!
سعیده، مامان هومان
11 بهمن 92 1:03
تولدت 3/5 سالگی الینا جونم مباارکباشهخیلیییییییییی دوسش دارم خیلیییییییژستاش هم که معرکه است شیرین و معصوم/ چقدر خوبه که بچه ها گاهی انگیزه محکمی میشن برای رسیدن به کارای که پشت گوش می اندازیم خدا روشکر که اونا رو داریم
مامان
پاسخ
ممنون عزیزمما هم شما و هومان گلی رو خیــــــــــــلی دوست میداریم واقعا همینطوره که میگی سعیده جون انگیزه خوبی هستن واسه ما
مارال- مامان روشا
12 بهمن 92 2:19
سه سال و نیمگیت مبارک خاله جون قدم نو رسیده هم مبارک امیدوارم همیشه تو زندگیتون شادی باشه
مامان
پاسخ
ممنون خاله مهربون
آناهیتا مامانیه آرمیتا
12 بهمن 92 17:49
عزیزم خیلی نازوبامزه ای چقدربزرگ شدی ماشالا الیناخوشگل خصوصی عزیزم
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان محمدرهام جون
12 بهمن 92 21:05
اسکندر با جای مهدیار؟؟ آیا اینگونه است؟؟ مسئله این است!!!!!!!خخخخخخ سه ونیم سالگیت مبارک خوشگل خانم ای جانم پس همونه بهت دلداری وقوت قلب میده خودش باعث رانندگیت شده،بنازم مهرمادری رو
مامان
پاسخ
بابا مگه این بنده خدا چشه؟ خیلی هم نازه ممنون خاله جون واقعا بنازم که چه کارها که نمیکنه با ما؟!