دعای از ته دل
الینا خطاب به مامان : مامانی ! مگه خودت نگفتی که هر چی از ته دل از خدا بخوام برآورده میشه ؟!
پس چرا هر چی دعا کردم اون اسباب بازی ببر خوشگل رو نفرستاد تو اتاقم؟!
چرا هر چی دعا کردم دوباره آمنه جون خانم مربی ِ من نشد ؟!
چرا هر چی دعا کردم بابا نرفت حموم ریش های تیغ تیغیشو بزنه ؟!
چرا هر چی دعا کردم اون آدم فضایی نیومد منو با خودش ببره به سیاره ش تا بازی کنیم و موزیک گوش بدیم؟!
چرا برا من اسب واقعی و گنده و زرد با دم آبی (!) نفرستاد؟!
چرا برا من سگ فضایی ملوسک نفرستاد؟!
....
هان ؟! چرا ؟!!!!!!
قیافه ی مامان (ویحتمل اوستا کریم !) در برابر لیست بلند بالای رویاهای شیرین ِ دخترک :
************************************************************************
پ.ن:
عزیزکم ! یادت باشه هیچ قدرتی غیر از خودت نمی تونه مانع رسیدن به خواسته هات بشود. وقتی به ناامیدی و یاس اجازه می دی رویا تو ازت بدزده و با خودش ببره وقتی خودت واسه دفاع از رویات جلوی ترس هات نمی ایستی از کی توقع داری برات این کار رو بکنه ؟ صبور باش و با قدرت پای رویاهات بایست !