الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

خود درگیری!

از اونجاییکه مامان مهربون و دوست داشتنی ام تو سن 30 سالگی به رحمت خدا رفت... یه حسی همیشه بهم میگفت که من هم تو 30 سالگی به رحمت خدا میرم... اووووووووه بساطی داشتم با این حس.......واسه خودم مراسم ختم هم میگرفتم و زار زار گریه میکردم ! واسه همین بارداریم رو جوری تنظیم کردم که اگه تو 30سالگی مردم بچه م هم باهام بیاد اون دنیا و بی مادر بزرگ نشه ... یک همچین مادر خود درگیری هستم من !!! و.........الینا وقتی بدنیا اومد که من در آستانه  30 سالگی  بودم و زنده و سرحال !              چند شب پیش خواب دیدم یه سیل شدید اومد و من با چنگ و دندون الینا رو ...
26 مرداد 1392

اللهم اشف کل مریض...

                                 امن يجیب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء   يامن اسمه دواء و ذكره شفاء اللهم اشف کل مریض! اللهم اشف کل مریض! اللهم اشف کل مریض! اللهم اشف کل مریض! اللهم اشف کل مریض! اللهم اشف کل مریض! اللهم اشف کل مریض !   آمين يا رئوف و يا رحيم   دوستان بیاین برای شفای همه بیماران از صمیم قلب دعا کنیم...(مادرجون مهری الین...
24 مرداد 1392

دوستت دارم ها

به من تكيه كن من تمام هستی ام را دامني مي كنم تا تو سرت را بر آن بنهی تمام روحم را آغوشی ميسازم تا تو درآن از هراس بياسائی تمام نيروئی را كه در دوست داشتن دارم دستي می كنم تا چهره و گيسويت را نوازش كند تمام بودن خود را زانوئی ميكنم تا بر آن به خواب روی    هر روزی که میگذره بیشتر و بیشتر عاشقت میشم عزیزم   نمیتونم توصیف کنم که از با تو بودن چقدر غرق لذت میشم واقعا مادر بودن چه حس ناب و بی همتائیه   افتخار نوشت:92/3/28 تیم ملی فوتبال کشورمون با پیروزی بر تیم کره رهسپار جام جهانی شد ...
30 خرداد 1392

عصر حجر...

امروز بر خلاف بقیه روزها اصلاً حالم خوب نیست...سه شبانه روزه که تو رو ندیدم دخترم...بخاطر انجام یه کار اداری مجبور شدیم بریم تهران...در کل خیلی سخت بود خستگی راه و دوری از تو دختر نازم...نمیدونم چرا باوجود این همه پیشرفت علم و تکنولوژی هنوز هم باید برای انجام یه سری کارها اینقدر راه بکوبیم بریم پایتخت کارمونو انجام بدیم!!! و چون دقیقه نود متوجه شدیم که باید بریم تهران نتونستیم با قطار بریم...وبا ماشین رفتیم گرگان و ماشین رو گذاشتیم خونه عمو و بقیه راه رو با اتوبوس رفتیم و موقع برگشت هم همینطور با اتوبوس تا گرگان و بعدش هم با ماشین از گرگان تا بجنورد و تو راه بزور چشامو باز نیگه میداشتم به اصرار بابا یه چند دقیقه ای چشامو رو هم گذاشتم وقتی ب...
29 ارديبهشت 1392

اعتماد به نفس!!!

مطمئناً یکی از بزرگترین لذتهای دنیا اینه که وقتی خسته از مسیر و جاده و دانشگاه میرسی به خونه خودت(امن ترین و آرامش بخش ترین مکان دنیا ) دخترک بپره بغلت و با صدای نازک و لهجه شیرین بگه : مامان تو بهترینی و تو متعجب از اینکه یک کودک زیر سه سال چگونه این جملات را درک میکند و بیان میکند که دوباره شگفت زده میشوی با شنیدن این مهربانیهای کودکانه و خالصانه: مامانی...چشات چقدر قشنگه ابروهات چقدر قشنگه موهات چقدر قشنگه دندونات چقدر قشنگه شچمت(شکم) چقدر قشنگه و ختم کلام هم  کشیدن شدید لپهایی(که چندان هم موجود نیست ) و بیان هیجانی الفاظ: تپل مپل کپل دووووووستت دارم             ...
1 ارديبهشت 1392

...

حقیقت دارد ! کافی ست چمدان هایت را ببندی تا حاضر شوند ، همه برای از یاد بردنت ! آنکه بیشتر دوستت میدارد ، زودتر !!!     متأسفم برای خودم... دخترم منو ببخش..        ...
27 اسفند 1391