معجزه عشق
آن هنگام که از برکت ورود ویروس جدید آنفلوآنزا از شدت تب و لرز و گلودرد و سرفه و عطسه و استخوان درد به خود میپیچی و نوش جان نمودن 3 عدد آمپول پنی سیلین و دگزا و سرم و انواع داروها افاقه ای به حالت ندارد شنیدن زمزمه های دلنشین ِ یک عدد دخترک ِ نرسیده به 4 سال در کنار بالینت که میگوید : خدایا حال مامانمو خوب کن و نوازشهای دستان کوچک و لطیفش بر پوست بدنت و گفتن اینکه : مامان جونم چقدر پوستت نرمه... و تجویز چای نبات برای تسکین درد از سوی همان دخترک ِ شیرین زبان که خود نیز در تب میسوزد و بیمار است ... فقط و فقط و فقط اینهاست که حال ِ تو را خوب میکند همین و بس... و این است معجزه عشق... ...