معجزه عشق
معجزه عشق آن هنگام که از برکت ورود ویروس جدید آنفلوآنزا از شدت تب و لرز و گلودرد و سرفه و عطسه و استخوان درد به خود میپیچی و نوش جان نمودن 3 عدد آمپول پنی سیلین و دگزا و سرم و انواع داروها افاقه ای به حالت ندارد
شنیدن زمزمه های دلنشین ِ یک عدد دخترک ِ نرسیده به 4 سال در کنار بالینت که میگوید :
خدایا حال مامانمو خوب کن
و نوازشهای دستان کوچک و لطیفش بر پوست بدنت و گفتن اینکه : مامان جونم چقدر پوستت نرمه...
و تجویز چای نبات برای تسکین درد از سوی همان دخترک ِ شیرین زبان که خود نیز در تب میسوزد و بیمار است ...
فقط و فقط و فقط اینهاست که حال ِ تو را خوب میکند
همین و بس...
و این است معجزه عشق...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
شرمنده ناراحتت کردم دوستم
آخییییییییییییییییییییی 
عزیزم ایشالا زودی خوب شین
بی خبرمون نذار
انشالله زود زود زود خوب بشین خوشگل خانوما
اما الان بهتریم دوستم . ممنون بهاره جون
لقب ِ شما از زبان ِ پدربزرگ ِ عزیز... 
.
.
.
.
.
.
.
.
(ستاد قلقلک دادن به روحیه و تضعیف ِ آن! ) 
اونوقت روز مرد به شما هم پابه پای آقایون هدیه میدن؟!
مرسی عزیزم 
شرمنده دیر متوجه شدم خدا بد نده محبوبه جان
امید وارم که دعای این فرشته کوچولو تا الان مستجاب شده باشه
بودن همچین فرشته ای در کنار آدم بزرگترین محبت پروردگاره
