الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

سالی که گذشت...

1391/12/24 12:34
نویسنده : مامان
647 بازدید
اشتراک گذاری

خلاصه ای از شعر زیبای آقای کیوان شاهبداغی که قرابت نزدیکی دارد به حال و هوای آخر سال و فکر کردن به اینکه چه کردیم در سالی که گذشت و چه میخواهیم بکنیم در سال پیش رو :

اینک ، کنار خاطرات خودم ، من نشسته ام

باید کتاب زندگی ام را ، ورق زنم

قبل از حساب و کتابی ، که می رسد

باید خودم ، به حساب خودم ، رسم

با باوری که عبث من نیامدم

در جنگ نور و سیاهی به روزگار

من در کجای جهان ایستاده ام ؟

بر فصل های رفته خود می کنم نظر

بر آن هزار باید ، و ناکرده های خویش

تصمیم های  به فردا سپرده ام

تاریخ ها ، همه  دیروز و لحظه اند

تاریخ صفحه فردا ،  ندیده ام

آری در این کتاب عمر ، فردا ، نیامده ست

تکلیف نا نوشته ، چه بسیار مانده است

سر مشق های او ، که فراموش کرده ام

آنجا نوشته ، ببخشم ، ولی نشد

با حق و صبر ، جمله بسازم ، ولی نشد

با قهر و کینه ، چه بسیار جمله ها

آری قسم  بجان زمان گریز پای

خسران ، کتاب عمر مرا  ، پر نموده است

روزی رسد ، که ندا می دهد ، بخوان

آری بخوان کتاب خودت را ، حضور ما

وانگه خودت ، به خودت ، نمره ای بده

ای وای ، اگر به دست چپ این جزوه را دهند !

اینک بهار شاد و دل انگیز عمر ماست

روزی خزان خسته هم از راه می رسد

من قبل آنکه برگه این امتحان عمر

از دست من گرفته ، که تا نمره ام دهند

آری ،  نوشته غلط های خویش را

با مهر آن مربی و پروردگار خویش

با صد هزار فرصت جبران اشتباه

در آن دمی ،  که از این عمر مانده است

تا رخصتی  بجاست

با خواندن کتاب هدایت ، که پیش روست

در پای درس ، اسوه رسولی  ، که آمده ست

سر مشق بر گرفته ، ز پاکان روزگار

اصلاح می کنم

و آنگه تمامی اوراق مانده را

طرحی ز جلوه آن نور می کشم

در انتهای ورقهای این کتاب ، در ابتدای راه

خرسند ، برگه خود را به او دهم

با نفس مطمئن ، بشتابم حضور او

راضی از او ، برای فرصت زیبای زندگی 

راضی ز من ، از آنچه نوشتم برای او

آری ، مرور کتابم تمام شد

 

زمستان از کنار پنجره ، دامن کشید و رفت

و بهار و شادابی در راه است 

و فرصتی دوبارهلبخند

خدایا به امید خودت

 

        

عکس مربوط به خونه عمو احسان بصرف دلمه خوشمزهخوشمزه

               

بعد از شام بابا یه پارتی خونوادگی راه انداخت و همه رو وادار به رقصیدن کرد چشمکحتی ساغر کوچولوماچ

                    

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

بهاره مامان ونداد
24 اسفند 91 16:42
چه پارتی من عاشق مهمونی هاییم که اخرش به رقص ختم میشه:
راستی شعر خیلی قشنگی بودD

از دو جهت خوب بود:1-ایجاد شادی و نشاط 2-فعالیت بدنی و سوزوندن کالریهای محترمی که به جهت خوردن دلمه وارد بدن محترم نموده بودیم
ممنون بهاره جون از توجه و لطفی که به ما داری
چتر ابي
24 اسفند 91 16:46
سلام خانومي اگه ميخواي روش هاي رنگ كردن تخم مرغ عيد روببيني يه سر بيا وبلاگم خيلي جالبه حتما خوشت مياد راستي اگه ديدي نظرم يادت نره منتظرما...
محبوبه
24 اسفند 91 20:13

الهی همه لحظاتتون شاد شاد باشه و خوشی مهمون دلاتون باشه

ممنون دوووووووووست مهربونم.همینطور شما همیشه شاد و سلامت باشید انشاله
مامان رضا جونی
24 اسفند 91 22:22
سلام خانمی
می خواستم بگم قلبتون درست نصب نشده و کلمه "همه" از توی مبارک بادت امسال و "همه" سال افتاده

ممنون از این همه دقت و نکته سنجی عزیزم.عوضش کردم
مطهره
25 اسفند 91 16:41
سلام دوست جون
چه شعر زیبایی انتخاب کردی

به به دلمه! دلمه چی بود این موقع سال؟

سلام مطهره عزیزمقابلی نداشت
دلمه کلم بود که واقعا و بسیار دلپذیر و خوشمزه بود جاتون خالی
مطهره
25 اسفند 91 16:44
قالبت محشره دوست جون چه بهاری و دل باز کن


ممنون عزیزم
الهه(مامان یاسان)
25 اسفند 91 20:33
سال نوتون پیشاپیش مبارک


ممنون دوست خوبمبر شما هم مبارک انشااله سال خوب و پرباری داشته باشید
مادر کوثر
25 اسفند 91 21:31


بازم یه انتخاب عالی از مامانی
شعر بسیااااااااااار مناسبت داشت و زیبا بووووووووووووود



سلام عزیزم

پیشاپیش سال نو مبارک

با آخرین پست سال 91 به روزیم

قابلی نداشت عزیزم
سلام و درودوممنون بر شما هم پیشاپیش مبارکپست رو دیدم بسیار جالب بود کلی وقت گذاشته بودی و نوآوری جالبی بود ممنون دوست خوب من
سمانه مامان ستایش
26 اسفند 91 1:40
شعر قشنگی بودمدیونی فکر کنی یکم طولانی بود محبوبه جون
الیناجونم با دخترعموش(درست گفتم؟)چه رقص میکنه
امیدوارم همیشه دلتون شاد باشه

سمانه جون تازه من کلی خلاصه ش کردم
نبودی ببینی اصلا ترکوندن اونشب
ممنون دوست خوب و مهربونم.همینطور شما عزیزم
مامان بنیتا
26 اسفند 91 1:55
متن قشنگی بود عزیزم
امیدوارم که سال جدید برای الینا گلم و خانواده خوبش سرشار از شادی ها موفقیت ها سلامتی و نیکی باشه

ممنون عزیزمهمچنین برای شما و همه دوستان خوبم
javad
26 اسفند 91 3:10
باسلام و تشکر از لطف وخریدشما... امیدوارم بالطف خدا به همین شکل وچه بسا بهتر از قبل در بهبود وضع کوشا باشیم. درضمن وب سایت جالبی برای فرزند دلبندتان ایجاد کرده ایدخوش بحالش موفق و پیروز باشید. مدیریت کفش " ارسی پت و مت "
مامان احسان
26 اسفند 91 9:00
باز هم سلام خواهرم مهربونم همزبونم دوست داشتم عید میدیمتو با هم بودیم راستی میشه یکی از عکهاتو بگذاری تا روی ماهتو ببینم دوستت دارم و پیشاپیش عید و بهت تبریک میگم و امیدوارم سال پر برکتی باشه برای همه

سلام معصومه عزیزم ممنون که اینقدر به من لطف داری خواهر خوبمحتما میزارم در اسرع وقت...پیشاپیش نوروز بر تو و خانواده گرم و صمیمیت مبارک عزیزم
زهره جون
26 اسفند 91 10:20
آخه به این نی نیه چیکار داشتنییییییییید ؟ آموزش از بدو تولد ؟؟؟


همینو بگوبهر حال از الان باید بدنشو گرم کنیم دیگه
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
26 اسفند 91 10:36
آخــــــــــی ... چه ساغر جونی با مزه ست ...

آره خیلی نمکیه ماشالهخدا یه نی نی بامزه نصیبت کنه ایشاله(قافیه رو داشتی
مامان محیا جونی
26 اسفند 91 14:46
بازم مثل همیشه عالی و دلنشین

ممنون عزیزم
مامان روژِینا
27 اسفند 91 0:13
خوشم میاد شادینااااااااااااااااااااا اخر مهمونیاتونم که به قر دادن ختم می شه دیگه به ساغر چیکار داشتین آخه ولی خداییییییییییییییییش جای من خالی بودا مجلس گرم می کردم اساااسیالینا رو بچلوووووووووووووووون

الکی خوشیم بهار جونقر؟ اونم چه قری؟ساغر که خودشو هلاک کرد
عجب...پس شما هم؟ اوکی خودت نقطه ضعف دادی عزیزم
چلوندمش اساسی
نیلوفر
29 اسفند 91 1:51
______¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤---------------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤-------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___¤¤¤¤¤----------------------¤¤¤-¤¤¤-----------------------¤¤¤ __¤¤¤¤¤--------------سلامی به گرمی خورشید---------------¤¤¤ _ ¤¤¤--¤¤¤------------------------------------------------------------¤¤¤ ¤¤¤------------------------------------------------------------------------¤¤¤ ¤¤¤--در سراشیبی که نامش زندکیست------------------------------¤¤¤ ¤¤¤------باهمه بیگانگیها میروم------------------------------------------¤¤¤ ¤¤¤----------در سکوت سرد غمگین زمان------------------------------¤¤¤ ¤¤¤--------------بی هدف بی یار و تنها میروم------------------------¤¤¤ _¤¤¤----------------در سراشیبی که نامش زندگیست------------¤¤¤ __¤¤¤------------------می روم شاید که در دشت بزرگ--------¤¤¤ ____¤¤¤-------------------باز یابم آنچه را گم کرده ام--------¤¤¤ ______¤¤¤------------------موفق باشی-----------------¤¤¤ _________¤¤¤------پیشاپیش نوروز---------¤¤¤ ____________¤¤¤¤¤¤--مبارک باد--¤¤¤¤¤¤ _____________¤¤¤--------------------------¤¤¤ ________________¤¤¤-------بای-----¤¤¤
مامان محمد فاضل
29 اسفند 91 16:02




مامان محمد فاضل
29 اسفند 91 16:02
از دست این بابایی