از زندگی لذت ببر
دو میمون روی شاخه درختی نشسته بودند و به غروب خورشید نگاه میکردند.*
*یکی از دیگری پرسید: چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر میکند؟*
*میمون دوم گفت: اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم، مجالی برای زندگی نمی ماند. گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی که در اطرافت میبینی، لذت ببری... *
*میمون اول با ناراحتی گفت: تو فقط به دنبال لذت زندگی هستی و هیچ وقت نمی خواهی واقعیتها را با منطق بیان کنی !!! *
*در همین حال هزار پایی از کنار آنها میگذشت... *
*میمون اول با دیدن هزار پا از او پرسید: هزار پا، تو چگونه این همه پا را باهماهنگی حرکت میدهی؟ *
*هزارپا جواب داد: تا به امروز راجع به این موضوع فکر نکرده ام ؟! *
*میمون دوم گفت: خوب فکر کن چون این میمون راجع به همه چیز توضیح منطقی میخواهد! *
*هزار پا نگاهی به پاهایش کرد و خواست توضیحی بدهد: *
*خوب اول این پا را حرکت میدهم، نه، نه. شاید اول این یکی را. باید اول بدنم را بچرخانم ... *
*هزار پا مدتی سعی کرد تا توضیح مناسبی برای حرکت دادن پاهایش بیان کند ولی هرچه بیشتر سعی میکرد، ناموفقتر بود. *
*پس با ناامیدی سعی کرد به راه خودش ادامه دهد، ولی متوجه شد که نمیتواند. *
*با ناراحتی گفت: ببین چه بلایی به سرم آوردی؟! آنقدر سعی کردم چگونگی حرکتم را توضیح دهم که راه رفتن یادم رفت!!! *
*میمون دوم به اولی گفت: میبینی؟! وقتی سعی میکنی همه چیز را توضیح دهی اینطور میشود...! *
*پس دوباره به غروب آفتاب خیره شد تا از آن لذت ببرد... *
*پائولو کوئیلیو*
پ.ن1 :به یاد دوران دانشجویی(مقطع لیسانس سال78-81) که اکثر کتابهای پائولیو کوئیلیو و باربارا دی آنجلیس رو میخوندم این مطلب رو گذاشتمو چقدر دلتنگ دوستان خوب و صمیمی خوابگاه شدم مخصوصا ندای عزیزم)
پ.ن2:همین الان باباجون(بابای خودم) یه اس ام اس واسم فرستاد که خیلی فاز مثبت بهم داد:
گویند باغبان عمری طولانی دارد
چون با گل سروکار دارد،ولی
من عمر طولانی تر از باغبان دارم
چون عزیزی بهتر از گل دارم
عااااااااااااااشقتم بابای خوب و مهربونمانشاله عمر طولانی داشته باشی و سایه ت همیشه رو سر ما باشه بهترین و مهربونترین بابای دنیا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی