الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

سخت نگیر!

1393/7/27 14:00
نویسنده : مامان
1,195 بازدید
اشتراک گذاری

ساعت 3/5 بعد ازظهر ، الینا در حال نقاشی - یهویی و بی مقدمه و با دعوا رو به بابا : بابا ، همین الان برو برای من تبلت بخر عصبانی

من و بابا : !!! تعجبسوال

ما بچه بودیم وقتی چیزی میخواستیم کلی مقدمه چینی میکردیم ، کلی طرح و نقشه میریختیم که چطور از بابامون درخواست کنیم ! والا بخدا ... متنظر


 

روز عید غدیر بصورت فشرده مهمونی دعوت بودیمچشمک ناهار خونه باباجون دعوت بودیم و مادرجون فرزانه زحمت کشیده بودن و انواع دلمه رو پخته بودنخوشمزه عصر رفتیم خونه آقا رضا (دوست بابا) دیدنی ِ نی نی شونمحبت شام هم خونه دایی مسعود دعوت بودیم ، زن دایی جون حسااابی زحمت کشیده بودمحبت به شما هم یه تل سر و یه جفت جوراب خیلی خوشگل هدیه دادمحبت

خوراک بوقلمون - قرمه سبزی - میگو - سوپ جو خوشمزه

و یه هندونه خیلی خوشمزه که اجازه خوردنش رو بهمون ندادنخندونک فقط تونستیم نامحسوس ازش عکس بگیریمبغلبوسمحبت

این روزهامون در کنار هم با آرامش و شادی سپری میشه ، صبح میری مهد و کلی بهت خوش میگذره و خودت با اشتیاق میری عزیزممحبت بابا جون ساعت 12 میان دنبالت .کلی شاکی میشی که چرا باباجون زود میاد دنبالم؟!چشمک تا ساعت 2/5 خونه باباجون هستی تا ما بیایم دنبالتمحبت وقتی میریم خونه با هم بازی میکنیم ، نقاشی میکشی ، کاردستی درست میکنی و...تنها دغدغه این روزهامون سرفه های شدیدت هست که با شروع فصل سرما دوباره آلرژیت اوت کردهغمگین

کار با قیچی رو خوب بلد نیستی هنوز! در حال تلاش بودم که بهت یاد بدم . با گلایه میگی: ای بابا ! مامانی سخت نگیر! بزرگ میشم یاد میگیرم الان انگشتای نازم کوچولوان آخه ! قه قهه

ینی بنازم قدرت تحلیلت روخنده

بغل

شهر موشها رو رفتیم ، قسمتهایی که گربه ها میومدن میترسیدیترسو و مدام پشت به پرده سینما و تو بغل من و بابا یواشکی سرتو برمیگردوندی و نیگا میکردی خنده

هر وقت قراره بریم جایی قبلش سریع یه نقاشی میکشی و تقدیمش میکنی به میزبانمحبت اینم نقاشی که روز جمعه برای بهرنگ جونی کشیده بودیمحبت

یه خرگوش با مژه های بلند که کنار ساحل لَم دادهعینک میگی مژه هاش شبیه مژه های بهرنگهزیبابوس

جمعه  عمه جون ِ من زحمت کشیدن و کله پاچه و آش مستووه پختن و همه رفتیم حیاط دایی جون اینا دور هم خوردیم که تو هوای ملس پاییزی خیلی چسبیدمحبت

پاییزتون طلاییمحبت

شاد و پاینده باشیدمحبت

 

 

پسندها (8)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (19)

آتنا مامانیه روشا یدونه
27 مهر 93 15:04
عزیم نقاشی هات خیلی خوشگلن حتما بزرگ بشی هنرمند خوبی میشی . محبوبه جون همیشه به تفریح و گردش و مهمونی . خوبه که دور همی های خانوادگی زیاد دارید
مامان
پاسخ
ممنون آتنا جانبله واقعا تو این عصر تکنولوژی که همه سرشون تو اینترنت و گوشی هست این دورهم جمع شدن ها رو واقعا باید پاس داشت
مامان احسان
27 مهر 93 18:40
سلام باز هم ماشالله به الينا با اين نقاشي هاي قشنگش .عجب سفره خوشمزه اي.خوش بحالت محبوبه من ساعت حدوداي 6 ميرم دنبال احسان فكرشو بكن حدود 12 ساعت از خودم بدم مياد اين روزهاخيلي دعا كن يكي پيدا بشه پارتده من بشه بتونم انتقالي بگيرم بيام نزديك خونه .
مامان
پاسخ
سلام.ممنون عزیزم6؟! چقدر دیر؟!!! انشاله عزیزم ...
تا ابددونفره
28 مهر 93 12:01
سلام عزیزمخوبی.وای این عکس رو که دیدم دلم خواست دوباره برم تو رختخوابای بابا بچه های این دوره و زمونن دیگه.هیچکی حریفشون نمی شهبه به چه غذاهایی نوش جونتونظرف وسطیه چیهاونا که تو سیخ رفتن چیخیلی اشتها برانگیزهالهی چه هندونه ی خوشمزه ایعزیزم خدا رو شکر که روزای خوبی دارین.ایشالا همیشه زندگی به کامتون باشهخو راست می گه بچه انگشتاش کوچیکهولی خوشگل شده نقاشیش با کاغذ رنگیآخی شهر موشا.خیلی دوسش دارم.اسمشو نبر دست الینا جون درد نکنه که اینقدر مهربونهواقعانم خرگوشه چه مژه هایی داره بازم کله پاچهنوش جون شما هم همیشه شاد و خوش باشید عزیزم
مامان
پاسخ
سلام عزیزم.ممنون واقعا من میبینم هوسم میکنه بخوابمامان از نسل جدیدظرف وسطی بوقلمونه،سیخا هم میگوحیف که نزاشتن هندونه رو گاز بزنیمممنونم عزیزمخیلی به توجیهش خندم میگیره زندگی بی کله پاچه؟هرگز!
بانو
28 مهر 93 12:17
سلام مدل لباس پاییزی بارداری را در بانو ببینید www.banoo.ir/post/1136 منتظر حضورتان هستیم. جامعه مجازی بانو
مامان نازدونه ها
28 مهر 93 17:19
مامان
پاسخ
مامان نازدونه ها
28 مهر 93 17:21
هميشه به مهموني وخوشگذروندن با اقوام زياد به دختر شيرين زبونمون سخت نگيرانگشتهاي كوچولوي نازش تحمل قيچي وسخت گيريهاي شما رو فعلن نداره (: عكسهايي كه با كلاه گرفته خيلي خواستني شده ميبوسمش
مامان
پاسخ
ممنون نازنین به روی چشم
مامان ایلیا
28 مهر 93 21:22
عزیزم چه عکس خوشگل و هنری گرفتی
مامان
پاسخ
فرزانه مامان آرین مهر
29 مهر 93 8:00
عزیزم قربونش برم خوبه همینجوری باشه پس فردا برا شوهرش کم نیارهاینقد دخترای سرو زبون دار دوست دارم نه خودم همش آروم بودم ازین نیم وجبیها کیف میکنم
مامان
پاسخ
از اون لحاظ بله الهی عزیزم همین الانشم خیلی آروم و مهربونی
مامان احسان
29 مهر 93 8:53
سلام خواهری خوبی ؟ من فردا میرم مشهد به امید خدا ولی با هواپیما کاش میتونستم ببینمت
مامان
پاسخ
چرا با هواپیمابا ماشین بیایندوست داشتم ببینیم همو عزیز دلم انشاله سفر خوبی داشته باشی ...من و هم دعا کن
ღمحمدرهام ومامان سمانهღ
29 مهر 93 15:55
قربون اون انگشتای نازت که هنوز کوچولوئن این همه خوراکی بازم چشمتون دنبال هندونه بوده چه نقاش ماهری شده الینا جونم هزارتا بوس برای محبوبه عزیزم والینای نازش عکس اول وآخر دلمو برد حساااااااااااااااااااااابی
مامان
پاسخ
آخه هندونه ش بیشتر چشمک میزد بهمون ممنون از تعریفت عزیزممحمدرهام نازم رو ببوس
مامان زهرا
29 مهر 93 17:53
چه غذاهای خوشمزه ای زندایی جون درست کردن نوش جان اااااااخخخخخخییییی شهر موشها یادش بخیر الینا جون عزیزم همین صراحت و رک گوییت منو کشته عزیزم
مامان
پاسخ
واقعا یادش بخیر ...من و همسر بیشتر لذت بردیم تا الینا ممنون خاله
مریم مامان سروش
30 مهر 93 0:11
مامان
پاسخ
مطهره
30 مهر 93 11:06
سلام دوست جون همیشه به مهمونی باشین الهی از دست این دختر تو آخر میام و گازش میزنم ها
مامان
پاسخ
سلام دوستم ما در خدمتیم مگر به این بهانه بیای؟
•♥مامان متین♥•
30 مهر 93 18:35
همیشه ب گردش و مهمونی و شادی الینا خانومی ِ پیکاسو
مامان
پاسخ
ممنون خاله جون
مامان سعیده
5 آبان 93 0:53
قربون هر دوتون همش به مهمونی و سینما و گردش و اش مستوره ؟؟؟ عکسای الینا جونی محشر بودند نقاشی هاش هم بینظیر اند حالا تبلت رو همون موقع خریدید؟ پاییز شما هم طلایی، دوستون داااااااااااااااااارم
مامان
پاسخ
ممنون عزیزم فکر میکنی خریدیم؟! معلومه که نه ؟! ما و زیربار حرف زور رفتن؟! چاکریم
مارال - مامان روشا
6 آبان 93 0:59
عاشقشم امان از این بچه های امروزی و امان از این تکنولوژی زنده باشی خوشگل خانوم
مامان
پاسخ
واقعا امان امان مرسی خاله جون
ღمونا مامان امیرسام ღ
11 آبان 93 1:47
محبوبه جون من عاشق نقاشیای الینام.شاید باورت نشه ولی همه رو تو گوشیم سیو میکنم .چون وقتی نگاهشون میکنم ی حس خسلس خوبی بهم میده. اما متاسفانه امیرسام اصلا علاقه نداره ب نقاشی کاش منم اونجا بودم تا برای منم یکی میکشید
مامان
پاسخ
ممنون مونا جان خیلی لطف داری خوشحال میشیم تشریف بیارین و در خدمتتون باشیم و الینا هم یه نقاشی تقدیمت کنه امیرسام عزیزم شاید به نقاشی علاقه نداشته باشه ولی یقینا تو یه سری کارای دیگههههه عالی میدرخشهقربونش بشم شیرین زبون
✿✿✿ الهه مامان روشا جون✿✿✿
19 آبان 93 16:22
چه عالی خیلی خوب بوده پس عید غدیرتون .از ما که سید داریم تو خونه شلوف تر بودید ماشالا. امیدوارم همیشه جمع خونوادگی تون گرم پر نشاط و با انرژی باشه. روشا هم خدا رو شکر با مهد مشکلی ندارهولی وقتی میرم سراغش دوست داره بمونه و بازی کنه ولی دیگه منم باشم.
مامان آیسو وآیسا
23 آبان 93 14:51
آفرین به خشگل خاله چه نقاشی های قشنگی میکشی