نازلی بالام
سه شنبه به مناسبت روز بازنشسته ها ، مدیریت مهدتون بابابزرگ و مامان بزرگهای بازنشسته رو دعوت کردن و جشن گرفتن . باباجون خیلی بهشون خوش گذشته بود میگفت الینا خیلی قشنگ شعر اجرا میکرد
تو راه برگشت به باباجون گفته بودی : باباجون اگه شما بمیری و بری زیر ِ خاک ( زبانم لال و خدا نکرده) دیگه کی به بوقلمون دایی مسعود دونه بده ؟ کی به سگ پشمالوی دایی سعید غذا بده ؟ کی بیاد مهد دنبال ِ من؟ کی با من عقاب بازی کنه ؟! از شنیدش خیلی ناراحت شدم ، اشکام سرازیر شد خدایا سایه پدر مهربون و فداکارم رو همیشه رو سرمون حفظ کن ....
توضیح نوشت: وقتی کسی از این دنیا میره ، ما میگیم رفته تو آسمونا ، اما چون دیدی سر مزارشون میشینیم و فاتحه میخونیم، میگی : نرفته تو آسمون؟ رفته زیر ِ خاک ؟!
یه روز عصر با خودم بردمت اداره ، مدیر استان کارم داشت رفتم اتاقشون که شما هم پشت سرم اومدی داخل و با صدای بلند سلام دادی و به سوالهای مدیرمون خیلی قشنگ جواب دادی اما بعدش که ایشون داشتن یه سری کار و آمار و جدول و نمودار بهم محول میکردن ، یهو زدی زیر آواز و خوندی : این دل و دیوونه کرده ...ای جان...این دل و دیوونه کرده ....( با ریتم و عشوه بخوانید!)
مدیر:
من:
شما:
امیر سعید و الینا با خنده های زورکی و مصنوعی
الینا: مامان چرا خودکارو زندانی کردین؟
نقاشی ِ امیر سعید پرسیدم چی کشیدی؟ میگه : پیکان ِ قراضه ! میگم : امیرسعید چه ماشینی دوست داری؟ میگه : پیکان قراضه خب مامانش پولاتونو جمع کنین پیکان بخرین دیگهه البته فقط از نوع قراضه ش !
============================================================
نقاشی ِ الینا ... به امیرسعید میگه : اگه بلند صحبت کنی و شلوغ کنی این پیشی رو آزاد میکنم که چنگولت بزنه ! (نه اینکه خودش تن ِ صداش پایینه و حسابی هم حفظ آبرو کرد اونشب!)
=============================================================
پ.ن:
رادیو خراسان شمالی هر شب ساعت9-8 برنامه ترکی داره ، باباجون خیلی از برنامه حمایت میکنه و هر شب تماس میگیره و متناسب با موضوع برنامه یه اصطلاح یا رسم و رسومهای قدیم رو به زبان ترکی توضیح میده که مجری های برنامه خیلی ازشون استقبال میکنن یه شب هم آهنگ ترکی ِ نازلی بالام رو درخواست کردن و تقدیمش کردن به الینا
نازلی قیزیم جیران بالام
آچ قاپینی گلدی بابا
آچ قاپینی گلدی بابا، گلدی بابا
قوللارووی سال بوینوما
یورقون جانیم سنه فدا
آچ قاپینی گلدی بابا، گلدی بابا
اویمین ایشیقی چیراغی سنسن
قلبیمین یاپراغی بوداغی سنسن
سن اولماسان دونیانی من نینیرم
گونلومون اومیدی دایاغی سنسن
سنسن سنسن دنیام
سنسن عمروم رویام
آتا آنا اوشاقلارا پناهدی
الاه اوزی هامیا تکیهگاهدی
اوشاق بیر غنچهدیر آنا باغبان
آتا بیر زحمتکش مهربان انسان
***
ترجمه فارسی:
دختر نازنین و فرزند همچو آهویم
در را باز کن پدر آمد
در را باز کن پدر آمد، پدر آمد
دستانت را به گردنم بینداز
جان خستهام فدای تو
در را باز کن پدر آمد، پدر آمد
روشنایی و چراغ خانهام تویی
برگ و شاخه قلب من تویی
تو نباشی دنیا را من میخواهم چکار؟
امید و تکیهگاه دلم تویی
دنیای من تویی تویی
عمر و رویای من تویی
پدر و مادر پناه فرزندان هستند
خداوند خودش تکیهگاه همه است
فرزند یک غنچه است، مادر باغبان
پدر یک انسان مهربان زحمتکش
و چه خوب که به اصالت خود پایدار باشیم و افتخار کنیم به آنچه که بودیم
پدر عزیزم خیلی خیلی برای ما عزیزی و جایگاهت همیشه روی چشمان ماست پایدار و سرافراز باشی