جن گیر (8-) !!!
اول: سلام به همه دوستان خوبم
سپس: سلام دختر نازم دیروز عصر با هم رفتیم واسه تولد ماهان هدیه خریدیم و طبق معمول تو فروشگاه چرخی زدی و با پرستیژ و اعتماد بنفس تمام یه لباس هم واسه خودت انتخاب کردی و رفتی دادی به فروشنده و گفتی من اینو انتخاب کردم الان مامانم حساب میکنه
آقا و خانوم فروشنده :
من:
آقای فروشندهبه به چه دختر شیرین زبون و بامزه ای خب مامانش به انتخاب دخترتون احترام بزارین و بخرین واسش
من: اما نتونستم در برابر برق چشای خوشگلت و هیجانی که داشتی مقاومت کنم و لباسو واست خریدم
بعد شما و بابا برگشتین خونه و من به اتفاق زن دایی مهری و دختر دایی ها(آرزو و مرضیه جان) و سولماز جون رفتیم سالن گلشن واسه تماشای تاتر " جن گیر " که یه نمایش کمدی در مورد زندگی یه زوج خیاط بود که یه زوج اجنه و بدنبال اون اجنه دیگه وارد زندگیشون میشن و....
البته من از محتوای نمایشنامه خیلی خوشم نیومد و بیشتر جنبه سرگرمی داشت اما بازیگران واقعاً محشر بازی کردند نکته ای که باعث تأسفم شد این بود که علیرغم اینکه رو بروشور تبلیغاتی قید کرده بودند 8- اما متاسفانه دو سه تا خونواده بچه های کوچیکشونو آورده بودند که نظم اونجارو بهم زدند و پدراشون مجبور شدند سالن رو ترک کنن آخه یکی نیست بهشون بگه عزیزان !!! سروران!!! آیا یه بچه کوچولو تحمل نشستن و ساکت موندن یکساعته رو یه صندلی واسه دیدن نمایشی که اصلا مناسب سنش نیست رو داره؟!!!
با تقدیر از بازیگران همشهری خودم که بسیار زیبا نقش آفرینی کردند