الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

دعوت به مسابقه...

1391/11/21 8:43
نویسنده : مامان
913 بازدید
اشتراک گذاری

با تشکر از دوست خوبم الهام جون مامان الیسا وروجک که منو جزء دوستانشون برای مسابقه دعوت کردندقلب.

هدف من از ساختن وبلاگ برای دخترم ثبت خاطرات روزانه و لحظه به لحظه زندگیش هست.شاید الان روزمرگی تلقی بشه اما وقتی بزرگ شه مطمئنا براش جالب خواهد بود . شاید ثبت بعضی چیزها الان خیلی عادی و یکنواخت باشه اما بعدها هم واسه خودش هم واسه ما بسیار جذاب و دلنشین خواهد بودقلب

حس مادرانه همیشه هست و هیچوقت کم نمیشه اما تو عصر تکنولوژی ممکنه بچه ها وقتی بزرگ میشن اونقدر درگیر مسائل خودشون بشن که شاید خاطرات تلخ و شیرین کنار خانواده و مامان و بابا و مادربزرگها و پدربزرگها رو به دست فراموشی بسپارند شاید این وبلاگ تلنگری باشد برای یادآوری گذشته لبخند

و اینکه بدونند که ما چقدر عااااااااااشقانه دوسشون داریمقلبقلبقلب

 دلایل دوست داشتن وبلاگم:

1-  ثبت عاشقانه خاطرات دخترم 

2- گاهی نوشتن برخی مطالب  تلنگری میشود به خودم بابت  یادآوری مسئولیت خطیر  فرزندداری و پرورش یک انسان کامل و بالطبع مطالعه و فراگیری بیشتر در این زمینه

دوستانی که به مسابقه دعوت میکنم:(دوستان دیگه قبلاً توسط دوستان مشترک دعوت شدندچشمک)

***شاهزاده خانوم روشا***

***احسان کوچولو***

***کوثر جون***


 



پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مادر کوثر
21 بهمن 91 9:09
به به چه زیبا و دوست داشتنی میشه بیشتر توضیح بدین عزیزم دقیقا باید چیکار کنم؟؟؟ منبع این مسابقه کجاست؟
مامان احسان
21 بهمن 91 9:12
سلام عزیزم چطوری باید توی مسابقه شرکت کنیم و رای بدیمو ...
مادر کوثر
21 بهمن 91 10:07


همینطوری هدفم رو فقط بنویسم؟

کی رای میده؟

کی انتخاب میکنه؟

کی نظارت داره؟

این اهداف کجا میره؟

سیاسی نشه یه وختی!

اوووووووووووووووه کی میره این همه راه رو
اگه جواب سوالات رو پیدا کردی حتما منو هم در جریان بزار
مامان محمد فاضل
21 بهمن 91 10:29
ما به روز شدیم بیا ببینمت


چشم میام.جاااااااااااااان میام اونجا میبینی منو
مامان محمد فاضل
21 بهمن 91 10:42
کدوم کوچولو


کوچولو چیهاسم کوچیک خودتو میگم عزیزم
مادر کوثر
21 بهمن 91 10:46
عجب!


واقعا شگفتا و عجب!!!
مامان محمد فاضل
21 بهمن 91 10:48
اسمم فاطمه است


ممنون عزیزم
مامان محمد فاضل
21 بهمن 91 10:50
منم فردا نهار یه بیست نفری مهمون دارم چی میخوای درست کنی
مامان محمد فاضل
21 بهمن 91 11:30
خانومو پاس گرفتم دارم میرم خرید میخوام رمه سبزی و پلو و دوتا مرغ شکم پر و سالاد و مخلفات آماده کنم بعدم میگی ته چین دلتون خوشه خونواده شوهرن
آناهیتا مامانیه آرمیتا
21 بهمن 91 13:32
عزیزم قشنگ نوشتی ایشلا همیشه خاطراتتون شادی وباهم بودن باشه
http://8pic.ir آدرس آپلودعکس عزیزم


ممنون آنا جون
مامان احسان
21 بهمن 91 14:31
با یک عکس داغ بروزیم بفرما خواهر


حتما عزیزم
پگاه مامان آرتین
21 بهمن 91 22:12
سلام عزیزم.شرمنده یکم درگیربودم
http://www.mypimpcard.com


خواهش میکنم...ممنون
بابای روشا
22 بهمن 91 0:29
درود بر شما در مورد مسابقه توضیح بفرمایید با سپاس
مامان محمدرهام جون
23 بهمن 91 11:22
ای جانم قربون تو دوست گلم با ابن احساسات ناب مادرانه ات


شرمنده میفرمایید
سارا مامان آرام
23 بهمن 91 11:24



مامان احسان
23 بهمن 91 11:47
سلام خواهر ممنون از لطفت. آره واقعا باید مراقب خودمون باشیم تا خدای ناکرده خدایی ناکرده پیره زن نشیم


آره معصومه جون.بخاطر بچه ها هم که شده حسابی باید مراقب سلامتی و جوونی خودمون باشیم
مامان ماهان
23 بهمن 91 13:36
چقدر عاشقانه.
مامان روژِینا
23 بهمن 91 23:49
خیلی قشنگ بود دوستم اولیمی گم گفته بودیا استعداد ادبی داری باورم نمی شد اینجا معلومه در ضمن مرسی دوستم که می خواستی منم دعوت کنی


جدا؟امیدوارم شم پس؟آره سریع اومدی تو ذهنم اما دیدم سمانه جون زحمتشو کشیده
مامان نیروانا
24 بهمن 91 9:20
این دلیلت خیلی خاص و دلنشینه عزیزم:
"حس مادرانه همیشه هست و هیچوقت کم نمیشه اما تو عصر تکنولوژی ممکنه بچه ها وقتی بزرگ میشن اونقدر درگیر مسائل خودشون بشن که شاید خاطرات تلخ و شیرین کنار خانواده و مامان و بابا و مادربزرگها و پدربزرگها رو به دست فراموشی بسپارند شاید این وبلاگ تلنگری باشد برای یادآوری گذشته"
مانا باشی در کنار دلبندت


فکر میکنم دلیل تلخی باشه اما چیزی جز حقیقت نیست...و حقیقت همیشه تلخه...ممنون عزیزم
مادر کوثر
28 بهمن 91 10:28
عزیزم دعوتتون اجابت شد مرسی