الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

حق به جانب

1392/2/17 14:23
نویسنده : مامان
936 بازدید
اشتراک گذاری

با خودم برده بودمت بانک ، با یه همکار آقا جور کرده بودی و داشتی اطلاعات شخصی بهش میدادی  از پشت سرش بهت چشم غره رفتم که ادامه ندی با قیاقه حق به جانب گفتی: چرا اخمالو میکنی؟ مگه من کاظم آقام که باهام دعوا میکنی؟

همکار آقا:       

من:

با بابا تو مغازه بی توجه به شیرین زبونیهای شما شدیداً در حال انتخاب شیرآلات و سینک واسه خونمون بودیم که یهو با قیافه حق به جانب گفتی: مث اینکه من نی نی تون هستما!!!!!!!به من تبجه(توجه) کنید   

فروشنده: 

من و بابا:  

چند ماه پیش تو بانک یه همکار آقا که مجرده رو بهت نشون دادم و گفتم بگو عمو چرا ازدواج نمکینی؟ بعد سه ماه که دوباره اومدی بانک تا دیدیش بلند میگی: سلاااااااام عمو استباج(ازدواج) نکردی؟

عمو(همکار فوق الذکر) : نه منتظر تو میمونم

الینا(با قیافه حق به جانب): هااااااااااا باااااااااااشه پس همینجا بموووووووون من برمیگردم

               

              

پ.ن: عکس مربوط به باغ بابابزرگمه الینا با قیافه حق به جانب در حال خوردن چاقاله (به زبان ترکی ما:کنرته)  ترش نشسته !!!!خجالتبا زبان بیرون آمده بدلیل ترشیزبان

پ.ن2:مراد از کاظم آقا همان همسر بنده میباشد که دخترک بسته به شرایط و مطالبات ایشان را با عناوینی چون: کاظم آقا - بابا جون - پدر - گامبالو - شیطون قیطون و ...خطاب میکندنیشخند اما بنده در هر شرایط زمانی و مکانی "مامانی" خطاب میشوم که یحتمل نشان دهنده جبروت بنده میباشدچشمک

عاااااااااااااااااااااشقتم باب اسفنجیه شیرین زبون منقلبقلبقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (39)

صفورا مامان آوا
17 اردیبهشت 92 13:06
وااااااااااااای خدا مردم از خنده از دست شیرین زبونیاش خدا حفظش کنه راستی نمیدونستم شما هم بانکی هستید تو کدوم بانک هستید تهرانید؟ من پاسارگادم البته تو انفورماتیک

امان از دست این وروجکها
ا شما هم؟ بانک؟
پس سلام مخصوص همکار جونی
مامان احسان
17 اردیبهشت 92 14:01
فدای محبتت خواهر . قربون این باب اسفنجی شیرین زبونت

خدا نکنه معصومه عزیز و نازنینم
خاله ی امیرعلی
17 اردیبهشت 92 22:23
وااااااااااااااای خدا اون اولیه چقد باحال بوووووووووووووود
الهییییی بگردم الینای شیرین زبونُ..
عاقا ما هم الان با دیدن این عکس الینا جون دقیقا مثِ خودش زبانمان بیرون اومده؛ الان کی جواب گوئه هان؟!

عجب ...پس ضایع کردن ما واسه همتون باحال بوده؟!!!
ااااااای جوووون شرمنده که باعث ترشح بزاق محترمه شدم
ندا
17 اردیبهشت 92 23:01
شیرین زبون خاله به خودت رفته

جداً؟!!!!!!!!!یعنی من تو خوابگاه شیرین زبون بودم
آخ که چقددددددددددددر دلتنگتم ندا
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
17 اردیبهشت 92 23:56
سلام مامانی ...جبروت

چقدر خندیدم من اون گفتگو ها ... مخصصصصصصصصصصصصصصصوصا اولی ..

چقدر روش زیاده اونی که به الینا گفته: منتظر تو می مونم

شکلک هات هم حرف نداشتن

نوش جونت اون چاقاله ها .. اینجا هم چاقاله هست .. اما مال ِ قزوین هستش. چاقاله های سمت شما باحال ترن

یک عدد خصوصی هم داری

سلام دوستم
جداً؟!!!خنده داشت؟!!!ضایع کردم من خنده داره دوست جون؟!!!
چیه مگه؟!!!خو لابد عاشق دخترم شدهبده مگه دخملم از الان خواستگار داشته باشه؟(ولی جدای از شوخی پسر خوبیه و من یکی از اقوام رو بهش پیشنهاد دادم)
قابلی نداشت عززززززززززیززم
مگه چاقاله های اینجا رو خوردی؟!!!
بابت یک عدد خصوصی...حلالت نمیکنم
راستی دوستم چه خبر؟ خبری نیست؟!!!
اینو چجوری میخوای حذف کنی؟
منا مامان امیرسام
18 اردیبهشت 92 0:40
اااااااااااای جان چه زبونی میریزی شما.اونجا که گفته مگه من کاظم اقام واقعا بامزه بود یعنی از دست کارهای این فسقلیها ادم اینجوری میشه

باور کن فکم افتاد اون لحظه نمیدونستم بخندم یا عصبانی شم!!!
سمانه مامان ستایش
18 اردیبهشت 92 2:01
واااای محبوبه خیلی باحال بودخب بچه راست میگه دیگه،به باباش باید اخمالو نگاه کنیوااای چقد پته تو ریخته رو آب وروجک
یکم به بچه تبجه کن و قبل از بردن به بانک توجیه ش کن که وقتی اخملو شدی دست از راپورت دادن بکشه
فدای اون بلبل زبونی هاش

اتفاقا شدیدا رفتم تو فکر که یعنی من اینقدر با کاظم آقا!!!اخمالو هستم که تو ذهن بچه م نشسته
آره بابا چیزی نمونده بود کل حیثیتمو بریزه رو آب
سمانه مامان ستایش
18 اردیبهشت 92 2:04
محبوبه جون اصلا کار درستی نیست حس کنجکاوی خودتو با سوءاستفاده از الینا ارضا کردی و بچه رو تو رودرواسی قبول پیشنهاد استباج انداختی

تابلو بود قضیه؟!!!!!!!!!!!
نه بابا قبول نکرد گفت اینجا بمون برمیگردم...اما تضمینی برای بازگشت وجود نداره
سمانه مامان ستایش
18 اردیبهشت 92 2:06
میگم خیلی دلت به جبروت و اینا خوش نباشه دوست جون بچه کارش باهات بیشتره

شما فقط ضد حال بزن!!!!!!!!دوست هم دوستای قدیم
سمانه مامان ستایش
18 اردیبهشت 92 2:07
از طرف من الینا جونمو بچلوووون و بببووووس


به رووووووووووی چششششششم و با کمال میل



و یه بوووووووووووووووووس عمیق واسه ستایش جیگر طلا
مامان بنیتا
18 اردیبهشت 92 3:00
الینا شیرین زبونم بروخدارو شکر کن پیشم نیستی وگرنه درسته قورتت داده بودم عسلی
قربونش برم باب اسفنجی جونموووووو

خاله جووون بنیتا که خیلی نازتر و خوشمزه تره
مطهره
18 اردیبهشت 92 8:57
ای جان ی جیگرش.....چرا اخمالو میکنی

ای خدا خیلی باحال بود پستت

بابا باغو عشقه

اخم کچا بود دوست جون؟اینا همه ترفند کاظم آقاست برای رسیدن به اهدافش

فرزانه مامان آرین مهر
18 اردیبهشت 92 9:13
سلام ماشالله چقدر الینا جون شیرین زبون وحاضر جوابه کلی لذت بردم خدا حفظش کنه

مرسی عزیزم
انسیه
18 اردیبهشت 92 9:42
وای من این دخترشیرینوبخورمش عسل منه



انسیه
18 اردیبهشت 92 9:43
خدایی بدجور ضایع شدییییییییییییی


مامی کوروش
18 اردیبهشت 92 10:26
عجب ضایع می کنن این بچه ها ادمو اخه ، دیگه اخمالو نکن عزیزم !!!
راست می گه خو به بچه توجه کنید چه وضعیه اخه !!!!


همکار جونی باور کن اینا همه ترفند باباشهبه بچه میگه به مامانی بگو به من اخم نکنه یا با من مهربون باشه یا ...خوب اون طفلک هم بهش تلقین میشه که من اخم میکنم
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
18 اردیبهشت 92 10:37


اینو چه جوری می خوام حذف کنم؟!

اینجا مــِـنو آزاده، هر کی هر چی دلش خواست بگه



اصووووووووووووولاً آدم وقتی کم میاره مجبوره تسلیم شه
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
18 اردیبهشت 92 13:12
بیچاره کاظم آقامحبوبه جونم یعنی شما فقط به همسر گرامی اخم میکنی که الینا جونم این حرفو زده؟؟؟؟میگن حرف راستو از بچه بشنوابته عیب نداره همکارات حسابی حساب کار دسنشون اومد
الینا جونم اون تریپت منو کشته.

عجب معضلی شد این اخم ماالهه جون خب اگه این اخمه نباشه که جبروت میره زیر سوال
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
18 اردیبهشت 92 13:22
بیچاره کاظم آقامحبوبه جونم یعنی شما فقط به همسر گرامی اخم میکنی که الینا جونم این حرفو زده؟؟؟؟میگن حرف راستو از بچه بشنوابته عیب نداره همکارات حسابی حساب کار دسنشون اومد
الینا جونم اون تریپت منو کشته.

میگم حالا که کار به توبیخ من میرسه دوتا دوتا کامنت توبیخی میفرستی؟
تا ابددونفره
18 اردیبهشت 92 20:02
چه شیییییرین زبونه این باب اسفنجی خوشگل


مامان پاتمه
19 اردیبهشت 92 19:43
حالا بیاین شما اول توضیح بدین ببینیم چرا انقدر با این کاظم آقا دعوا میکنین آخه؟

منم چاقالهههههههههههههههه

دعوا؟!!!خب..........لازمه
در خدمتیم بابت چاقاله تشریف بیارین
خانومي
20 اردیبهشت 92 11:56
خدايي اين الينا خيلي باحاله.......عاشق اين تيكه كلماتشم.....يعني اگه يه بچه مثه الينا داشتم ده تا ديگه هم مياوردم...چه لدتي داره...

طفلكي كاظم آقا......

مرسی عزیزم...میگم دوست جون بدجوری به نی نی علاقه داری هاحالا خیلی عجله نکن الان روزهای خوبته این حرفارو میگی بزار بسلامتی نی نی بیاد بیرون بعد ببنیم بازم ده تا بچه میخوااااااااای؟
بابا دوست جون خام نشو اینا همش سیاسته کاظم آقاست
سمانه مامان ستایش
21 اردیبهشت 92 1:33
محبوبه جون ممنون که همیشه به یادمونی دوست خوبم
امیدوارم آخر هفته ها که از الیناجون و البته کاظم آقا که ازش دوری که بهش اخمالو کنی زیاد بهت سخت نگذره

خواهش میکنم عزیزم دوست خوبمی مگه میشه ازت بی خبر بمونم؟
سخت میگذره آخه زندگی بدون اخم که مفهومی نداره
مادر کوثر
21 اردیبهشت 92 10:09
به به
بالاخره این لباس خوشگلشو توی تنش دیدیم




از بس دوسش داره بزور از تنش درآوردم
مادر کوثر
21 اردیبهشت 92 10:09
کسانی که دل درگرو محبت خدا نهاده اند،

لحظه شماری می کنند تا با ورود به ماه رجب
و بهره مندی از برکات آن،

به درک فیوضات ماه عظیم شعبان موفق شوند

و پس از آن بتوانند مدال لیاقت ورود به ضیافت الهی در ماه رمضان را دریافت نمایند.

التماس دعا


محتاجیم به دعا
مامان احسان
21 اردیبهشت 92 15:48
سلام خواهری کجایی نیستی؟


سلاااااااااام عزیزم...سرگرم کارهای دانشگاهم عزیزم
زهره جون
21 اردیبهشت 92 16:28
ای جاااااااااااااااااانم الینا . حسسسسسسسسسسابی بهت خندیدماااااااااااااااااا وای دلم درد گرفت

خوشحالم که باعث خندیدنتون شدم خاله
مامان آرسام
21 اردیبهشت 92 17:35
چقدر با مزه بود


مامان محمد فاضل
21 اردیبهشت 92 22:28
سلام عزیزم خوبی دلم براتون یه ذره شده بود

سلام عزیزم.مجددا زیارت قبول ما هم خیلی دلتنگیتون بودیم
مامان بابای الیسا
21 اردیبهشت 92 23:36
شیرین زبون خاله خیلییییییییییییییی دوست دارم عزیزم چقدم لباست بهت اومده عزیزم مبارکت باشه

ممنون خاله جونما هم شما و الیسا جونی رو خیلی دوست داریممرسی خاله مهربون
مطهره
22 اردیبهشت 92 9:35
سلام خوبی داری برای کی اخمالو میکنی؟؟؟
بیا یه پست بزار دیگه

سلام ممنون عزیزم...اخم فقط مخصوص همسره چون کاربرد دارهبزودی میام
محبوبه
22 اردیبهشت 92 10:01
جونم خاله
چه بلبلی شدی تو.


مامان محمدرهام جون
22 اردیبهشت 92 14:56
بنده خدا کاظم آقا،قربون تو دخمل خوشگل باب اسفنجی پوش،میگم محبوبه جون عجب دخمل خانواده ضایع کنی داریاازطرف من محکم بچلونش

آخی خودم هم دلم سوخت به کاظم آقا!!!
آره شدیداً ضایع کنهممنون عزیزم
مامان محمدرهام جون
22 اردیبهشت 92 14:56
مرده جبروتتم خواهر جون


چیه به ما نمیاد جبروتی باشیم؟
بابای روشا
23 اردیبهشت 92 1:22
خدا نگهدار این باب اسفنجی شیرین زبون باشه همیشه

ممنون...خدا حافظ تمام بچه های نااااااااز باشه
مريم مامان كيارش
23 اردیبهشت 92 11:30
قربونش كه انقدر شيرين زبونه .هميشه از دخترايي كه كم نميارن و حرفشون رو به جا ميزنن خوشم ميومده

ممنون مریم جون
آناهیتا مامانیه آرمیتا
24 اردیبهشت 92 1:59
بازم کلی خنده اومدروی لبم ازدست این گل دختربلبل زبون
میبوسمت عزیزم

آنا جون از این به بعد کلی باید شیرین زبونیهای آرمیتا جون هم بخندیممنون عزیزم
الی مامی آراد
25 اردیبهشت 92 17:53
قربون این شیرین زبونیهات بشم من

خدانکنه خاله جون...ممنون
مامان نیروانا
31 اردیبهشت 92 10:52
خدای من خییییییییییییلی بامزه بود، حالا اول تو قورباغه ی ما رو قورت میدی یا من اون باب اسفنجی خوشمزه رو ببلعم!!!


میگم بهتر نیست بیخیال شیم فریبای مهربونم؟ این قورباغه و باب اسفنجی رو به حال خودشون رها کنیم نههههههههههه نمیشه...باید خوردشون حقیقتا