الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

تعطیلات...الینا...مامان و بابا

1391/10/24 14:15
نویسنده : مامان
517 بازدید
اشتراک گذاری

دو روز تعطیل بود و بالاخره بعد مدتها تونستیم یک دل سیر با هم باشیم و کلی با هم بازی کنیم.چه حس زیبا و غیرقابل وصفیه ،بودن در کنار تو و بوئیدن و بوسیدن توماچ

خوشحالم که حالت بهتر شده و دوباره شیطنتهاتو از سر گرفتی...خدایا شکرت...


-نشستی رو سینه باباجون و محکم گلوشو فشار میدی و میگی:حرف بزن...حرف بزن سنبل خانخندهقهقهه


-دیروز عروسکتو پرت کردی و بعدش از زبون اون به خودت میگفتی:کمک... کمک الینا جون... کمک من مردم!!!سوالو من با تعجب به این فکر میکنم که این کلمه رو از کجا یاد گرفتی و آیا معنیشو میدونی واقعا؟یا همینجوری بکار میبریش؟متفکرناراحت

بابا کنارت نشسته ، رو میکنی به من میگی: راستی کاظم آقا دستش خوب شد؟

....

اینم دو تا عکس از یک سالگیت (یه کوچولوی شیطون با دندونای موشی:)


 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

سمانه مامان ستایش
25 دی 91 3:10
منم خوشحالم الینا جون خوب خوب شده و دوباره شیرین زبونی میکنه
قربونش برم که از زبون عکسش انقد بامزه حرف زدهمامانی تعجب نداره که!این کلمه رو بارها از خودتون یا از تلویزیون شنیده،فکر نمیکنم معنی دقیقشو بدونه.
برای الینای دوست داشتنی


ممنون سمانه جون...خدا کنه اینطور باشه ...چون اصلا دوست ندارم از الان در مورد مرگ بدونه هنوز زوده واسش
مادر کوثر
25 دی 91 8:13
خداروشکر که دخمل نازمون خوب شده

چه خوب که یه دل سیر با هم بودین

ای شیطون بلای بامزه

وای عکساش چه خوردنیه


مرسی عزیزم آره حسابی تلافیه دوریهامونو درآ<ردیم
مامان محمد فاضل
25 دی 91 11:43
سلام عزیزم ممنون ،محمد فاضل از دیشب سردرد داره دیروز هم دکتربردمش سفکسیم 100 داده اگه تجربه ای راجع به سردرد در بچه ها داری بگو دارم میمیرم از غصه


توکل به خدا...طبق تجویز دکتر پیش برو انشااله که چیزی نست عزیزم نگران نباش
مامان محمد فاضل
25 دی 91 12:05
ممنون عزیزم اخه واقعا درمونده شدم از شربت استامینوفن گرفته تا شیاف گذاشتم تا بلاخره یک چهارم استامینوفن کدئین یه نیم ساعت قبل بهش دادم که خوابیده اما وقتی توی خواب جابجا میشه میگه سرم درد میکنه


از صمیم قلبم دعا میکنم برای محمدفاضل عزیز شیرین زبون
مهرناز(مامان آرسام)
25 دی 91 13:37
آخییییییییییی راست میگی محبوبه جون واقعا چه حالی میده به ما کارمندا که یکی دوروز پشت سرهم خونوادگی پیش هم باشیم،هعییییییی!!
خب خدارو شکر که بهتون خوش گذشته و الینا جونم هم بهتره و شیرین زبونیا و شیطونیاشو از سر گرفته
الهیییییییییی چه مموشی ناناز خوشگلی بوده یکسالگیش بلاچه!
مرسی که یار همیشگی ما هستی و همیشه با وجودت کلی خوشحالم میکنی عشقم

ممنون مهرناز جونم.همیشه میام به آرسام جونم سر میزنم چون واقعا دلتنگش میشم ...بوووووووووس برای آرسام جون و مامانی
مامی امیرین
25 دی 91 14:02
وای چقدر خندیدم به این صحبتهاش.


انشاله همیشه لبت خندون باشه سمیرا جون
مامان روژینا
25 دی 91 18:05
اولا خدا رو شکر که دخملمون خوب شد
دوما که کلی از دست شیطون بلا خندیدم مخصوصا وقتی از کاظم اقا پرسید دستش خوب شده یا نه
حالا راستی راستی دست کاظم اقا خوب شد ؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟
برای الینا جووووووووووووووووووون


ممنون دوست جونم.دست کاظم آقا هنوز هم تو گچه!یه هفته دیگه بازش میکنن ممنون عزیزم
Farhad_Qeshmi
25 دی 91 23:59
وای چقدر نی نی دوست دارم
چه نی نی باحالی داری خوش به حالت


ممنون لطف دارین
آناهیتا مامانیه آرمیتا
26 دی 91 13:16

دیگه سنبل خانی درکارنیست الیناجونی
همیشه سلامت وشیرین زبون باشی عزیزم


آره نامردا فکر بچه منو نکردن...چجوری از سنبل خان اعتراف بگیره!!!
هدي مامان مه نيا
27 دی 91 21:03
سلام عزيزم ، چقدر شيريني خاله ، :
X ان شالله هميشه شاد باشيد.


ممنون خاله مهربون
مامان کیان کوچولو
1 بهمن 91 12:31
آخی عزیزم دندونا اااااا شووووووووو


آره موشی بود