الینا فرشته ی کوچولوالینا فرشته ی کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

الینا فرشته آسمونی

ببخشید....

1391/12/8 12:42
نویسنده : مامان
437 بازدید
اشتراک گذاری

الینا: بابا صورتت چی شده؟

بابا:چیزی نیست بابایی...با تیغ بردیمش!!!

الینا : واااااااای ببخشید!!!

بابا در حال رانندگی ماشین میره تو دست انداز

الینا: آآآآآآآآآآآآآآاخ ببخشید...

مامان در حال کتاب خوندن: وااااااااای چشام درد گرفت!!!

الینا: مامان جونم ببخشید!!!

 مامان در حال ظرف شستن

الینا در حال تماشا

مامان: ای وای بشقاب افتاد رو زمین!!!

الینا: وای مامان جونم ببخشید!!!

مامان در حال سرفه کردن : فکر کنم سرماخوردم الینا جونم...

الینا: واااااااای ببخشید مامان!!!

و

و

و

...

آخه گلم چرا اینقدر عذرخواهی میکنی؟!!!ناراحتتو که یه تیکه جواهریبغل اینقدر خوش اخلاق و مودبی...بغل تو که تو هیچکدوم از این موارد مقصر نیستی... چرا اینقدر معذرت خواهی میکنی؟ناراحت

باید برم سرچ کنم دلیل این قضیه رو پیدا کنم متفکر گاهی دلیلش  تذکردادن و سخت گیریه زیاده والدینه!!!اما آخه عزیزم ما که اصلا بهت سخت نمیگیریم گلمسوالفقط جایی که لازم باشه با آرامش واست توضیح میدیم که اینکارو نکنی بهتره...

دوستان اگه تجربه مشابه یا نظر خاصی دارید خوشحال میشم راهنماییم کنیدلبخند

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان آروین
8 اسفند 91 12:55
10000000000000000000 ماشالله . چقدر خوش زبونی خاله جونم . مامانی نگران نباش . به نظرم گاهی بچه ها یک چیزی که می گن و پدر و مادرها ویا اطرافیانشون کلی ذوق می کنند و می خندند بچه ها برای جلب توجه بیشتر اون لغات و مدام بکار می برند .

امیدوارم اینطور باشه عزیزم و ربطی به مقوله اعتمادبه نفس نداشته باشه...مرسی که بهمون سر میزنی عزیزم
مامان محمد فاضل
8 اسفند 91 13:00
من تا حالا تجربه اینطوری نداشتم اگه شاید یه مدت بی توجه باشی رفع بشه

راست میگی دوست جون باید یه مدت بی خیال شم ببینم چی میشه
سمانه مامان ستایش
8 اسفند 91 17:21
وااای عززززیزمقربونش برم که فکر میکنه همه تقصیرا گردنشه
نه محبوبه جون نگران نباش،من که فکر میکنم الیناجون داره مفهوم معذرت خواهی رو درک میکنه.ولی درکل دخمل شیرین زبون میخواد باهاتون مثل خودتون حرف بزنه


ممنون سمانه عزیزم...کجایی خانومی؟دلتنگ شدیم واستون
آخه سمانه جون احساس میکنم اعتمادبنفسش میاد پایین با این معذرت خواهی های بی مورد
محبوبه
8 اسفند 91 19:15
وای جان دلم الینای عزیزم.



مامان بنیتا
9 اسفند 91 2:45
آخی عزیزم..از بس که مهربون و مظلومه بچمون


ممنون گل ناز جون
مامان کوروش
9 اسفند 91 8:40
عزیز مهربون چرا اخه ببخشید ؟



اصلا دوست ندارم اینقدر میگه ببخشید
مامان کوروش
9 اسفند 91 8:41
احتمالا فکر می کنه شما ناراحت می شید و این رو می گه . جایی خوندم بچه ها سالهای اول زندگی فکر می کنن اگر پدر و مادرشون ناراحتند تقصیر اونهاست !


اینو میدونم اما آخه ما خیلی حواسمون هست بهش باورت میشه حتی گاهی که میخوایم با هم بحث کنیم میبریمش خونه بابا
اما خب شاید هم ناخواسته کاری کردیم که بچم اینجوری فکر میکنه
مامان احسان
9 اسفند 91 10:07
سلام خواهر ممنون خوبم ولی احسان کمی حال نداره دیشب تا صبح تب و دل درد و حالت تهوع داشت صبح بردمش دکتر تازه اومدم سرکار گذاشتمش خونه مامانم . راستی این معذرت خواهی الینا دلیلش فکر میکنم این باشه که میخواد مثل آدم بزرگها رفتار کنه و هنوز تشخیص نمیدهکجا باید ازش استفاده کنه


وااااااای عزیزم خیلی مراقب باش.یه ویروس جدید شیوع پیدا کرده.انشاله زودتر خوب شه احسان نازم
احتمالا دلیلش همینه اما دوست ندارم اینقدر میگه ببخشید
مطهره
9 اسفند 91 10:39
وای قربونش بشم جیگر چه دخمل ناناسیه

الهی بخورمش همش میگه ببخشین!!!

شاید منظورش ابراز همدردیه ولی لغت مناسبو نداره


خدا نکنه عزیزم
آره فکر کنم حین خوردنش هم بگه ببخشید
شایدم
خانومي
10 اسفند 91 1:38
واي عزيزم...از وبلاگت لذت بردم...به خصوص از حرف زدن دختر شيرينت.......خداواست نگهش داره....به منم سر بزن


لطف داری خانومی...حتما میام
مامان امیر علی پسر اژدها سوار
10 اسفند 91 9:18
ای جانم از ادب زیاده و این همش بخاطر مامان و بابای خوبشه. چشم مامانی هرموقع اپ کردم اول به شما خبر میدم سرم کمی شلوغه شما خیلی لطف دارین که مارو فراموش نمیکنین

ممنون عزیزم لطف داری...منتظریم...
مامان محمدرهام جون
10 اسفند 91 20:29
ای جوووووووووووونم مهربون منمامانی شاید فکر میکنه ناراحت میشید وچون خیلی دوستتون داره به این نحو ازتون دلجویی میکنه

آره همینطوره اما آخه ما خیلی حواسمون بهش هست و بیخود از دستش ناراحت نمیشیم آخه
بووووووووووس برای جیگر طلای ناز محمدرهام عزیزم
محبوب
10 اسفند 91 23:40
آخی. نازی توتو
من که مامان نشدم. اما امیدوارم بهترین راه کار رو پیدا کنی محبوبه جان


مرسی عزیزم...انشااله بزودی تجریه مادرشدن رو هم پیدا کنی عزیزم
مهسا مامان کیارش
11 اسفند 91 1:28
ملوسکمممممممممممممممم


ممنون خاله جون مهربون
بابای روشا
11 اسفند 91 23:48
وای وای الینا خانوم ببخشید؟
دختر خوشگل آخه چرا اینقدر عذر خواهی میکنی؟
احتمالن فقط داره از بزرگترها تقلید میکنی، اینطور نیست؟
آفرین به تو دختر شیرین زبون و با ادب


احتمالا یکی از دلایلش تقلیده
مرسی عموی مهربون
مامان روشا
11 اسفند 91 23:52
سلام به دختر خوشگلم الینا جون و مامان مهربونش
مرسی از اینکه به وبلاگ شاهزاده خانوم ما سر میزنید و ما رو مورد لطف خودتون قرار میدید
و سپاس برای تعریفتون از من نظر لطفتونه
بسیار دوست دارم قسمت بشه به خراسان سفر کنیم و با شما و الینا خانوم مهربون از نزدیک آشنا بشیم

خواهش میکنمتعریف نبود حس واقعی بودما هم بسیار بسیار خوشحال خواهیم شد که میزبان خانواده گرم و صمیمی و دوست داشتنی روشا جون باشیم

مامان ایسان
12 اسفند 91 12:42
اخی چرا اخه گلم
چقده شما خانومی اخه عزیزم



مرسی خاله جونم
بووووووس برای آیسان تپلی
مامان احسان
12 اسفند 91 12:42
سلام عزیزم نه اصلا خوب نیست هنوز هم مریضه الان بازهم میخوام ببرمش دکتر دعا کن محبوبه جون دعا کن برای بچه ام

عزیزم نگران نباش ...انشاله که زودتر خوب میشه احسان جوونم
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
12 اسفند 91 15:29
ای جان قربون ادب و نزاکتت الینا خانم.
ببخشید من دیر میام وبت دارم خونه تکونی میکنم سرم شلوغه خاله جون.خیلی ببخشید.

ممنون خاله جونراحت باش عزیزم این روزها همه مشغولند...موفق باشی گلم
سمانه مامان ستایش
12 اسفند 91 21:29



دوست داریم
مامی امیرین
13 اسفند 91 0:13
جیگر این دختر مودب و برم من.
خیلی برام جالبه...
شاید خوشش میاد از این کلمه.زیاد حساسیت نشون ندید .تازه کار و حرف بدی هم که نیست.
خیلی خوشم اومد

ممنون سمیرا جونحرف بدی نیست اما چون زیاد استفاده میکنه احساس میکنم که رو اعتماد بنفسش تاثیر میذاره و بابت هر چیزی بیخود عذرخواهی میکنه

مامان روژِینا
13 اسفند 91 23:33
وی محبوبه اولش که پست و خوندم اینقدر با صدای بلند خندیدم که شوشو از خواب پرید و گفت دیوونه شدی ولی بعدش وقتی نگرانیتو دیدم شرمنده شدم بابا سخت نگیر دو روز دیگه معذرت خواهی نمی کنه می گی چرا اینطوری شدی خوب بچست دیگه عشق منه


خب راست میگه بنده خدارو از خواب پروندیدشمنت شرمنده باشه عزیزم...آره واقعا فکر کنم همینطور بشه که شما میگی بعد باید بشینم غصه بخورم که چرا جوابمو میده و عذرخواهی نمیکنه (میدونی بهار از بس مظلومانه میگه ببخشید که جیگرم کباب میشه خوب)
زهره جون
14 اسفند 91 11:48
عزیزم مبینا هم چند وقتی اینجوری بود و دلیلشم این بود که زیاد اشتباه میکرد و زیاد سرزنش میشد . بعدش براش تو ضیح دادم که این که تقصیر تو نیست من حواسم نبود یا ما اشتباه کردیم اونم کم کم متوجه شد
یه جور احساس گناه زیاد دلیلشه . سعی کنید از عذاب وجدان و احساس گناهش کم کنید

ممنون از راهنماییت عزیزم
مادر کوثر
17 اسفند 91 1:21
کوثر هم مدتی برای هر کاری عذرخواهی میکرد
اما براش توضیح دادیم و از سرش افتاد
آخه قبلش وقتی عذر خواهی میکرد ما خیلی تحوبلش میگرفتیم و برای دیگران هم تعریف میکردیم

وااااااای دوست جون راست گفتی شاید دلیلش اینه که باباش همه جا اینو تعریف میکنه